شواهدی بر داعیه جهانی اسلام

برخی از اروپائیان ادعا می کنند که پیامبر اکرم (ص) در ابتدای دعوت خویش تنها در، صدد هدایت قریش بود ولی بعدا با پیشرفتی که در کار خود احساس کرد، تصمیم گرفت دعوت خویش را به سایر ملل عرب و غیر عرب تعمیم دهد. اما این سخن بی اساس به هیچ دلیل تاریخی استناد نداشته و اصول و قرائن قرآنی نشان می دهد که پیامبر (ص) در همان بدو بعثت، دعوتی جهانی داشت.
از جمله شواهدی که در آیات قرآنی بر این امر اشاره دارد، می توان از آیات ذیل نام برد: در سوره تکویر آیه 27 که می فرمایند: «ان هو الا ذکر للعالمین» نیست این، مگر یک تذکر برای تمام جهانیان (تکویر/ 27). لفظ "عالمین" نشان دهنده عمومی بودن و فرازمانی بودن دعوت پیامبر (ص) می باشد. در سوره سبأ آیه 28 می فرمایند: «و ما ارسلناک الا کافة للناس بشیرا و نذیرا ولکن اکثر الناس لایعلمون»؛ تو را نفرستادیم مگر آنکه برای همه مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشی، ولی بیشتر مردم نادانند.(سبأ/ 28).
در سوره انبیاء آیه 105 می فرمایند: «و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»؛ و هر آئینه در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین به بندگان صالح من خواهد رسید.(انبیاء/ 105).
در قرآن هیچ جا، خطابی به صورت «یا ایها العرب» یا «یا ایها القریش» نمی یابیم. مطلب دیگر که مؤید جهانی بودن تعلیمات اسلامی و وسعت نظر این دین است آیاتی می باشد که از مفاد آنکه یک نوع «تعزز» و اظهار بی اعتنایی به مردم عرب از نظر قبول دین اسلام استنباط می شود، مفاد آن آیات این است که اسلام نیازی به شما ندارد و فرضا اگر شما اسلام را نپذیرفتید، اقوام دیگری در جهان هستند که از دل و جان اسلام را خواهند پذیرفت، بلکه حتی روحیه آن اقوام را برای پذیرش پیام اسلام، مناسب تر و آماده تر می داند و این آیات نشان دهنده جهانی بودن دعوت اسلام می باشد، به چند آیه از قرآن مجید در خصوص این موضوع اشاره می شود:
در سوره انعام آیه 89 می فرمایند: «فان یکفر بها هولاء فقد و کلنا بها قوما لیسوا بها بکافرین»؛ اگر انسان (اعراب) به قرآن کافر شوند همانا ما کسانی را خواهیم گمارد که قدر آن را بدانند و به آن مؤمن باشند.(انعام/ 89).
در سوره نساء آیه 133 می فرمایند: «ان یشاء یذهبکم ایها الناس و یأت بآخرین و کان الله علی ذلک قدیرا»؛ اگر خدا بخواهد شما را می برد و دیگران را به جای شما می آورد، خداوند بر هر چیزی تواناست.(نساء/ 133).
در سوره محمد (ص) آیه آخر می فرمایند: «و ان تتولوا یستبدل قوما غیرکم ثم لایکونوا امثالکم»؛ اگر شما به قرآن پشت کنید، گروهی دیگر جای شما را خواهند گرفت که مانند شما نباشند.(محمد/ 38).
در ذیل آیه فوق امام باقر (ع) می فرماید: منظور از قوم دیگر موالی (ایرانیان) هستند. امام صادق (ع) نیز می فرمایند: این امر یعنی پشت کردن بر قرآن تحقق پیدا کرد و خداوند به جای آنها موالی یعنی ایرانیان را فرستاد و آنها از جان و دل اسلام را پذیرفتند.
پس روشن می شود که از نظر اسلام قوم عرب، و غیر عرب از نظر قبول یا رد اسلام مساوی هستند زیرا اسلام دینی است که تنها برای قوم مخصوصی آمده باشد.
دلیل دیگر بر قومی نبودن دعوت دین اسلام این مطلب می باشد که خروج یک عقیده، فکر، دین و مسلک از مرزهای محدود و نفوذ در مرزها و مردم دور دست اختصاص به اسلام ندارد، زیرا این قضیه در خصوص دین های بزرگ دیگر جهان و حتی مسلک های بشری دنیای متجدد نیز صادق است. به عنوان مثال: حضرت مسیح در فلسطین به دنیا آمد ولی دین او در غرب بیشترین مقبولیت و پیرو را پیدا کرد، در حالیکه در زادگاه وی یعنی فلسطین بیشتر مردم یا مسلمانند و یا یهودی و تعداد مسیحیان بسیار اندک می باشد. بودا نیز در هند متولد شد، اما میلیون ها نفر از مردم چین و سرزمین های دیگر به آئین وی گرویدند. زرتشت هر چند در آذربایجان ظهور کرد ولی مذهبش در شرق یعنی در بلخ بیشتر رواج پیدا کرد. مکه نیز هر چند زادگاه و محل ظهور دین اسلام بود ولی استقبال اصلی از 272191280 آغاز شد.
کمونیسم که محصول فکری «کارل مارکس» و «فردریک انگلس» آلمانی بود و هر چند پیش بینی مارکس این بود که مردم انگلستان قبل از سایر ملت ها به کمونیسم خواهند گروید، ولی ملت آلمان و انگلستان زیر بار این مرام نرفتند و مردم روسیه و شوروی و سپس چین آن را پذیرفتند. این موضوع که آیین و یا مرامی از محل خودش خارج شود و در جای دیگر اهمیت و نفوذ بیشتر پیدا کند، مسئله تازه ای نیست و اسلام در همان آغاز کار این مسئله را پیش بینی کرد و با طعن زدن به اعرابی که به قرآن کافر بودند، آینده دنیای پرشکوه خود را در میان ملل دیگر به همگان نوید داد.
شاهد بر این ادعا این مطلب است که غیر از همان یکی دو قرن اول، هیچگاه حجاز بزرگترین مرکز اسلامی نبود، بلکه از آن تاریخ به بعد همیشه حوزه های بزرگ اسلامی در مصر، بغداد، نیشابور و ماوراء النهر و مراکز دیگر تشکیل شد و همیشه ملت های غیر عرب پرچم داران اسلام بوده اند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 72-68

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/23042