لزوم کسب علم از نظر اسلام

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون، انما یتذکر اولوا الالباب» (زمر/آیه 9)؛ «بگو آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟ همانا صاحبان خرد متذکر می شوند».
حدیث معروفی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم» (اصول کافی،ج 1 ص 30)؛ «جستجو و تحصیل علم بر هر مسلمانی فرض و واجب است». این حدیث از جمله احادیث اسلامی است که شیعه و سنی هر یک به طرق و سندهای خود آن را از رسول اکرم (ص) نقل کرده اند. اگر چند حدیث مسلم داشته باشیم که فریقین آن را از رسول اکرم (ص) نقل کرده باشند یکی همین حدیث است.
فریضه یعنی واجب، از ماده "فرض" است که به معنی قطع و حتم و وجوب است. آنچه را ما الان به واجب و مستحب تعبیر می کنیم، در اوائل به مفروض و مسنون تعبیر می کرده اند. البته کلمه وجوب و واجب در همان اوائل هم استعمال داشته ولی بیشتر با کلمه فریضه و مفروض و فرض تعبیر می شده، اما کلمه مستحب به معنی که امروز استعمال می شود ظاهرا کلمه مستحدثی است که فقهاء اصطلاح کرده اند. کلمه مستحب به این معنی خاص، گذشته از اینکه در خود قرآن کریم به کار نرفته در هیچ حدیثی هم تا آنجا که من به یاد دارم به کار نرفته و بلکه قدمای فقها هم این اصطلاح را نداشته اند و بعدها شایع شده است. در قدیم به آنچه ما امروز مستحب می گوئیم مسنون یا مندوب می گفته اند. معنی حدیث این است: یکی از فرائض اسلامی و واجبات اسلامی، در ردیف سایر واجبات و فرائض، طلب و تحصیل علم است. تحصیل و طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، اختصاص به طبقه و دسته ای دون طبقه و دسته ای ندارد. در تواریخ آمده که قبل از ظهور اسلام بعضی از جامعه های متمدن آن روز تحصیل علم را از حقوق و امتیازات بعضی از طبقات می دانسته اند و برای سایرین چنین حقی قائل نبوده اند. در اسلام نه تنها علم به عنوان حق از امتیازات کسی نیست، بلکه به عنوان تکلیف و وظیفه بر همه افراد تحصیل آن فرض و واجب است مانند سایر تکالیف. نماز یکی از فرائض است، روزه یکی از فرائض است، زکات یکی از فرائض است، حج یکی از فرائض است، جهاد یکی از فرائض است. امر به معروف و نهی از منکر یکی از فرائض است. همچنین عالم شدن و دانا شدن هم یکی از فرائض است. در این جهت به طور اجمال و سربسته اختلافی نیست. از صدر اسلام تا امروز همه فرقه و همه علمای اسلامی این مطلب را قبول داشته اند. در کتب حدیث همیشه یک باب مخصوص هست تحت عنوان "باب وجوب طلب العلم" و یا عنوانی نظیر این عنوان. اگر اختلاف نظری هست در تفسیر و توضیح معنی و مقصود این حدیث و در مقدار عموم و شمول آن است.
در وجوب علم باید به چند اصل توجه داشته باشیم. یکی اینکه آیا اسلام چگونه جامعه ای می خواهد؟ البته واضح است که اسلام جامعه ای می خواهد عزیز و مستقل و متکی به خود، اسلام نمی پسندد که یک ملت مسلمان، زیردست و تو سری خور یک ملت غیر مسلمان بوده باشد: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» (نساء/ آیه 141)؛ «خداوند نمی پسندد که کافران بر مسلمانان سیطره و تسلط داشته باشند». اسلام نمی پسندد یک ملت مسلمان همیشه دست دریوزگی به سوی یک ملت دیگری به عنوان قرض یا کمک بلاعوض دراز کند. اسلام نمی پسندد جامعه اسلامی استقلال اقتصادی یا اجتماعی نداشته باشد. اسلام نمی پسندد که مسلمانان همین که بیماری سختی پیدا کردند خودشان طبیب و وسائل کافی نداشته باشند و بیماران را به دوش بکشند و به سوی ملتهای غیرمسلمان بروند. این یک اصل. اصل دیگر اینکه در دنیا تحولی به وجود آمده که همه کارها بر پاشنه علم می چرخد و چرخ زندگی بر محور علم قرار گرفته است. همه شؤون حیات بشر با علم وابستگی پیدا کرده، به طوری که هیچ کاری و هیچ شأنی از شؤون حیات بشر را جز با کلید علم نمی توان انجام داد. اصل دیگر اینکه انجام سائر فرائض و تکالیف فردی و اجتماعی اسلام، به فریضه علم بستگی دارد. فریضه علم به عنوان یک کلید و مفتاح برای انجام سایر فرائض و منظورهای اسلامی شناخته شده و به اصطلاح فقهاء، واجب تهیوئی است، و بالنتیجه اگر شؤون حیاتی مسلمین شکلی به خود بگیرد که وابستگی بیشتری به علم پیدا کند فریضه علم هم اهمیت و لزوم و توسعه و عموم بیشتری پیدا می کند. از مجموع این اصل ها نتیجه می شود که وظیفه شرعی و عمومی همه مسلمین این است که به سوی علم رو بیاورند و تعلیمات عمومی را بر فرد فرد واجب بشمارند. فقهاء معمولا مسأله فریضه علم را در دو جا متعرض می شوند: یکی در اصول فقه در مبحث اصل برائت، این که همه چیز درست و یا صحیح است، مگر این که خلاف آن ثابت شود. دیگری در مسأله وجوب فحص از دلیل، جستجوی دلیل و یکی هم در مسأله استحباب یا لزوم تفقه، فقیه شدن در تجارت و ممکن است در مسأله اخذ اجرت بر واجبات هم اشاره ای به این مطلب بشود.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 156-154 و 171-169

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/23404