مشاهیر فلاسفه قرن سیزدهم و چهاردهم

برجسته ترین حکمای طبقه سی ام عبارتند از: حاج ملاهادی سبزواری، آقا علی زنوزی، آقا محمدرضا حکیم قمشه ای و میرزا ابوالحسن جلوه.
میرزا ابوالحسن جلوه، از مشاهیر اساتید و مدرسین طبقه سی ام است. سالهای متمادی تدریس کرده و شاگردان بسیاری تربیت کرده است مرحوم جلوه در سال 1238 متولد شده و در سال 1314 درگذشته است مرحوم جلوه بیشتر طرفدار بوعلی بوده و به فلسفه ملاصدرا اعتقاد چندانی نداشته است. وی اهل اصفهان است و به تهران مهاجرت کرده است. جلوه شاگرد میرزا حسن نوری و میرزا حسن چینی از شاگردان ملاعلی نوری است. گویند جلوه ابتدا که به تهران آمد به قصد رفتن به سبزوار و استفاده از محضر حاجی سبزواری (که نیم طبقه بر او مقدم است) بود ولی منصرف شد و در تهران رحل اقامت افکند. جلوه و حکیم قمشه ای و آقاعلی مدرس، سه مدرس نامداری بودند که حوزه تهران در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم بر محور وجود آنها می گردید. ولی دو رقیب جلوه بر او از نظر علمی تقدم داشته اند، غالبا شاگردان آنها مانند افرادی که در ذیل نام حکیم قمشه ای یاد شده مشترکند و شاگردان هر سه نفر بوده اند.
برجسته ترین حکمای طبقه سی و یکم عبارتند از: میرزاهاشم اشکوری اشتی، میرزا حسن کرمانشاهی، میرزا شهاب الدین تبریزی شیرازی، میرزا عباس شیرازی دارابی، جهانگیرخان قشقائی، آخوند ملامحمد کاشی، آقا میرزامحمد اصطهباناتی، میرزا علی اکبر حکمی یزدی، حاج شیخ عبدالنبی نوری، حاج میرزا حسین علوی سبزواری، شیخ غلامحسین شیخ الاسلام خراسانی، میرزا محمد سروقدی مشهدی، ملامحمد هیدجی زنجانی.
1- میرزا هاشم اشکوری رشتی، از اساتید مسلم فلسفه و عرفان زمان خود بوده و شاگردان بسیاری از حوزه پربرکتش برخاسته اند. او یکی از ارکانی است که واسطه انتقال فلسفه و عرفان به طبقات بعدی است. شهرتش و امتیازش از هم طبقه هایش به تخصص در عرفان نظری است. مصباح الانس فناری را که شرح مفتاح الغیب، قونوی است حاشیه کرده و چاپ شده است. متأسفانه آنقدر بد چاپ شده که یک جفت چشم بها می گیرد. حکیم اشکوری از شاگردان آقامحمدرضا حکیم قمشه ای و آقاعلی مدرس و میرزا ابوالحسن جلوه بوده است وی در سال 1332 درگذشته است.
2- میرزا حسن کرمانشاهی. معاصر اشکوری و شاگرد سه استاد مسلم اشکوری یعنی حکیم قمشه ای، آقاعلی مدرس و میرزای جلوه است. او نیز شاگردان بسیار تربیت کرده است و از ارکان انتقال فلسفه به طبقات متأخرتر است. وی در سال 1336 درگذشته است.
3- میرزا شهاب الدین نیریزی شیرازی، شاگرد حکیم قمشه ای و میرزای جلوه بوده و در فقه و اصول نیز مهارت داشته است. او نیز در عرفان نظری محیی الدینی ید طولا داشته است. حکیم نیریزی مدرسه صدر تهران را که قبلا اقامتگاه استادش حکیم قمشه ای بود محل اقامت قرار داد و به کار تحقیق و تدریس و تربیت شاگرد پرداخت. رساله ای در «حقیقت وجود» نگاشته است. مرحوم آقا شیخ آقا بزرگ تهرانی که شرح حال وی را نگاشته، می گوید نسخه ای از این رساله نزد من است (نقباء البشر صفحه 845).
4- میرزا عباس شیرازی دارابی، معروف به حکیم عباس. از اساتید مسلم فلسفه در استان فارس است. شاگرد حکیم سبزواری بوده و قبلا از او در ذیل نام حکیم سبزواری یاد کردیم. علامه تهرانی می نویسد: در معقول و منقول بارع بود. اسفار را به خط خود نوشته و از خود بر آن حواشی زده است، دعای کمیل و قصیده معروف میرفندرسکی را شرح کرده است.
شیخ احمد شیرازی نجفی معروف به شانه ساز و میرزا ابراهیم نیریزی که هر دو از مدرسان حکمت در شیراز بوده اند از شاگردان او بوده اند (نقباء البشر صفحه 983)، علامه تهرانی می گوید تاریخ وفاتش را نمی دانم ولی فرصت الدوله شیرازی در آثار العجم وفات او را در سال 1300 نوشته است. قبرش در حافظیه شیراز است.
5- جهانگیرخان قشقائی در بزرگی عشق تحصیل به سرش افتاد و دنبال علم را گرفت تا آنجا که استاد مسلم فلسفه در اصفهان گردید. مرحوم خان علاوه بر مقام علمی و فلسفی، در متانت و وقار و انضباط اخلاقی و تقوا نمونه بوده است تا آخر عمر در همان لباس عادی اولی خود باقی بوده و فوق العاده مورد ارادت شاگردان و آشنایان بوده است. مرحوم خان شاگرد آقا محمدرضا قمشه ای بوده و احتمالا در ابتدای تحصیل حوزه درس میرزا عبدالجواد حکیم خراسانی مقیم اصفهان و ملا اسماعیل اصفهانی دربکوشکی را درک کرده است (مقدمه آقای همائی بر شرح لنگرودی بر مشاعر ملاصدرا صفحه 11). جهانگیرخان در سال 1243 در دهاقان اصفهان متولد شده و در سال 1328 در اصفهان درگذشته است و قبرش در تخت فولاد اصفهان معروف است.
6- آخوند ملامحمد کاشی مقیم اصفهان معاصر جهانگیرخان قشقائی و شاگرد آقامحمدرضا قمشه ای بوده است، در مدرسه صدر اصفهان می زیسته و تا پایان عمر مانند جهانگیرخان با تجرد به سر برد. مردی مرتاض بوده و حالات عجیبه از او ظاهر می شده است، بسیاری از اکابر و از آن جمله مرجع بزرگ مرحوم آقای آیت الله حاج سید حسین طباطبائی بروجردی (در سال 1322 شمسی که در بروجرد از محضرشان استفاده می کردم از خودشان شاگردی نزد آخوند و همچنین ظهور حالات عجیب آخوند را شنیدم) و مرحوم آقای حاج آقا رحیم ارباب و گروهی دیگر از شاگردان اویند. آخوند کاشی در سال 1332 در اصفهان در گذشت و در تخت فولاد نزدیک قبر جهانگیرخان دفن شد.
7- آقا میرزا محمدباقر اصطهباناتی. وی نیز از شاگردان آقا علی حکیم و حکیم قمشه ای و میرزای جلوه است، برای ادامه تحصیلات در علوم منقول به عتبات رفت، گروهی در آنجا از آن جمله محقق بزرگ معاصر مرحوم حاج شیخ محمدحسین اصفهانی غروی و مرحوم حاج شیخ غلامرضا یزدی از محضر او علوم عقلیه را استفاده کردند. مشارالیه در جریان مشروطیت در سال 1326 در اصطهبانات به قتل رسید (نقباء البشر صفحه 212).
8- میرزا علی اکبر حکمی یزدی قمی، از شاگردان سه استاد مشهور یعنی آقاعلی حکیم، حکیم قمشه ای، میرزای جلوه و آقا میرزا حسین سبزواری مقیم تهران است (ریحانةالادب جلد 6 صفحه 381 ضمن احوال ملامحمد هیدجی) و شاید در نزد شخص اخیر ریاضیات آموخته است (ظاهرا تخصص بیشتر این مرد بزرگ در ریاضیات بوده است). اواخر عمر در قم مقیم بوده است، پس از ورود مجتهد بزرگ، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به قم و تشکیل حوزه و اجتماع فضلا، گروهی و از آن جمله مرحوم آقای حاج سید محمدتقی خوانساری از مراجع تقلید عصر ما و آقای حاج سید احمد خوانساری یکی از مراجع تقلید معاصر، و استاد بزرگ این بنده آیت الله خمینی مدظله، از محضر معظم له استفاده کرده اند. ظاهرا در حدود سال 1345 درگذشته است.
9- حاج شیخ عبدالنبی نوری، جامع المعقول و المنقول بوده است. در منقول شاگرد مرحوم میرزای شیرازی بزرگ و در معقول شاگرد آقاعلی مدرس و احتمالا شاگرد قمشه ای و جلوه بوده است. وی در سال 1344 درگذشته و در جوار حضرت عبدالعظیم در مقبره ناصرالدین شاه دفن شده است. مرحوم حاج شیخ عبدالنبی در جامعیت و حضور ذهن در مسائل علوم مختلف، و هم در تقوا، در زمان خویش مشهور بوده است. مرحوم آقا شیخ محمدتقی آملی، فقیه و حکیم معاصر، متوفا در سال 1391 چهارده سال از محضر این مرد بزرگ بهره گرفته است.
10- حاج میرزا حسین علوی سبزواری، شاگرد حاجی سبزواری در معقول و شاگرد میرزای شیرازی در منقول بوده است به هوش و ذکاء و حفظ معروف است. گویند تجلیلی که میرزای شیرازی از او در تصدیق اجتهادش کرده است از احدی نکرده است. متأسفانه عمرش در سبزوار گذشت و استفاده قابل توجهی از او نشد. معظم له در سال 1268 متولد و در سال 1352 در گذشته است. (نقباءالبشر صفحه 569)
11- شیخ غلامحسین شیخ الاسلام خراسانی. وی از شاگردان حاجی سبزواری است. مدت شش سال درس حاجی را در سبزوار درک کرده و خود سالها در مشهد مقدس مشعل دار علوم عقلی بوده است. نامش همراه نام مرحوم حاج میرزا حبیب در داستان (اصحاب سراچه) (که داستان معروفی است در مشهد) برده می شود (رجوع شود به مقدمه حسن حبیب بر دیوان مرحوم حاج میرزا حبیب شهیدی خراسانی صفحات 25 - 37). مرحوم حاج شیخ عباسعلی خراسانی معروف به حاج فاضل از شاگردان او بوده است، وی در سال 1246 متولد و در سال 1319 درگذشته است.
12- میرزا محمد سروقدی مشهدی، وی نیز از شاگردان بنام حاجی سبزواری و مدرسان علوم عقلی در مشهد بوده و حاج فاضل خراسانی از محضر او استفاده کرده است. (مقدمه الشواهد الربوبیه ص146).
برجسته ترین حکمای طبقه سی و دوم عبارتند از: شیخ عباسعلی فاضل، میرزا عسگری شهیدی مشهدی، آقا سیدحسین بادکوبه ای، محمدعلی شاه آبادی، سید علی مجتهد کازرونی شیرازی، آقاشیخ محمد حکیم، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (معروف به کمپانی)، آقا شیخ محمدتقی آملی، میرزامهدی آشتیانی، میرزا احمد آشتیانی، آقامیرزا طاهر تنکابنی، سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، شیخ محمدحسین فاضل تونی و سیدمحمدکاظم عصار.
1- میرزا عسکری شهیدی مشهدی، معروف به آقا بزرگ حکیم از احفاد مرحوم میرزا مهدی شهید است که هم طبقه ملاعلی نوری است و در طبقه بیست و هشتم از آنها یاد شد. بیت شهیدی در مشهد، در حدود صد و پنجاه سال بیت علم و حکمت و روحانیت بود. مرحوم آقا بزرگ فرزند مرحوم میرزا ذبیح الله است و او فرزند و شاگرد مرحوم میرزا هدایت الله و او فرزند و شاگرد مرحوم میرزا مهدی شهید است که شاگرد مرحوم آقا محمد بیدآبادی و شیخ حسین عاملی بوده است. از تحصیلات مرحوم آقا بزرگ اطلاع درستی نداریم. ظاهرا ابتدا شاگرد پدرش و مرحوم ملا غلامحسین شیخ الاسلام و میرزا محمد سروقدی در مشهد بوده و بعد به تهران آمده و اندکی زمان مرحوم جلوه را درک کرده و نزد حکیم اشکوری و حکیم کرمانشاهی نیز درس خوانده است.
این بنده (شهید مطهری) در ابتدای تحصیل مقدمات عربی در مشهد (سالهای 52 - 1354) او را که پیرمردی سپید موی و ساده زیست بود دیده بودم. وی فرزندی داشت بنام میرزا مهدی که در همه حوزه عظیم و پررونق مشهد در آنوقت از نظر فضل و فضیلت، مانند ستاره میدرخشید، استاد شرح منظومه و اسفار و کفایه بود، آن وقت سنین میان سی و چهل را طی می کرد، آن جوان در سال 1354 درگذشت و مشهد را عزادار ساخت، سال بعد خود مرحوم آقا بزرگ درگذشت و با درگذشت این دو نفر پرونده روحانیت و حکمت و فلسفه در این خاندان بسته شد. مرحوم آقا بزرگ به وارستگی و صراحت لهجه و آزادگی و آزادمنشی شهره بود. با اینکه در نهایت فقر می زیست از کسی چیزی نمی گرفت. یکی از علماء مرکز که با او سابقه دوستی داشته است، پس از اطلاع از فقر او، در تهران با مقامات بالا تماس می گیرد و ابلاغ مقرری قابل توجهی برای او صادر می شود، آن ابلاغ همراه نامه آن عالم مرکزی به آقا بزرگ داده می شود. مرحوم آقا بزرگ پس از اطلاع از محتوا، ضمن ناراحتی فراوان از این عمل دوست تهرانیش، در پشت پاکت می نویسد: (ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم...) و پاکت را با محتوایش پس می فرستد.
2- مرحوم آقا سیدحسین بادکوبه ای در سال 1293 در دهی از دهات بادکوبه متولد شد، پس از تحصیل مقدمات به تهران آمد و ریاضیات را نزد میرزا ابوالحسن جلوه (اواخر عمر جلوه) آموخت و فلسفه را از محضر میرزاهاشم اشکوری اشتی و حکیم کرمانشاهی استفاده کرد، آنگاه به نجف رفت و به تکمیل علوم نقلیه در حوزه آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و شیخ حسن ممقانی پرداخت.
مطابق نقل علامه تهرانی در نقباءالبشر، مرحوم بادکوبه ای در نجف، در علوم عقلی و نقلی شهرت یافت و به تدریس رشته های مختلف نقلی و عقلی پرداخت گروه بسیاری از محضرش بهره مند شدند. حضرت استاد علامه آقای حاج سید محمد حسین طباطبائی مدظله، طبیعیات و الهیات شفا را از اول تا آخر نزد این مرد بزرگ در نجف تحصیل کرده اند. مطابق نقل علامه تهرانی این مرد و مرحوم حاج شیخ محمدحسین غروی دو چهره ای بودند که در آن زمان در نجف به اطلاع بر علوم عقلیه شناخته می شدند. مشارالیه در سال 1358 در نجف اشرف درگذشت (نقباءالبشر فی القرن الرابع عشرج 2 صفحه 584 و 918).
3- آقا سیدعلی مجتهد کازرونی شیرازی، فرزند مرحوم حاج سیدعباس مجتهد کازرونی در سال 1278 متولد شد. در 1291 از کازرون به شیراز آمد و تا سال 1304 در شیراز به تحصیل معقول و منقول پرداخت. معقول را نزد شیخ احمد شیرازی نجفی که شاگرد حکیم عباس دارابی بود و نیز نزد شیخ محمدحسین شانه ساز تحصیل کرد. وی احتمالا اواخر دوره تدریس حکیم عباس (متوفای 1300) را نیز درک کرده است. از سال 1304 تا 1315 در نجف اقامت کرد و از حوزه درس آخوند ملامحمد کاظم بهره مند شد و به مقامات عالی نائل آمد. از سال 1319 تا پایان عمر (1343) در شیراز به تدریس، خصوصا تدریس فلسفه و عرفان اشتغال داشت. بسیاری از مدرسین و فضلای شیرازی در معقول و منقول شاگرد او بوده اند. مرحوم آقا سید علی نمونه ای از علمای صالح بوده است و شاگردان او و سایر مردم شیراز داستانها از صفای نفس و تقوای او دارند.
4- آقاشیخ محمد خراسانی گنابادی اصفهانی، معروف به آقا شیخ محمد حکیم و آقا شیخ محمد خراسانی، مقیم مدرسه صدر اصفهان بود. از شاگردان مرحوم جهانگیرخان و ملامحمد کاشی (و بیشتر جهانگیرخان) بوده است. بعد از درگذشت آن دو نفر، استاد مسلم فلسفه در اصفهان بود. مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی و جلال الدین همایی استاد دانشگاه تهران از شاگردان اویند. مرحوم آقای حاج میرزا علی آقا شیرازی رضوان الله علیه، از نظر سنی ظاهرا تفاوت چندانی با حکیم خراسانی نداشته و با معظم له و آقای حاج آقا رحیم ارباب، یگانه یادگار سلف صالح، دوستیی در کمال صمیمیت داشته اند، ولی نظر به اینکه فلسفه را در بزرگسالی تحصیل کرده از محضر دوست صمیمیش بهره مند شده است. حکیم خراسانی در وارستگی و پاکی کم نظیر بود و مانند جهانگیرخان و آخوند کاشی تا آخر عمر مجرد زیست و در سال 1355 درگذشت. پس از درگذشت حکیم خراسانی، در اصفهان دو نفر دیگر بودند که این شمع را روشن نگه می داشتند: مرحوم حاج آقا صدر کوپائی و مرحوم شیخ محمود مفید. با درگذشت این دو نفر این چراغ چهارصدساله تقریبا به خاموشی گرائید.
5- آقای آقا میرزا احمد آشتیانی معظم له کوچکترین فرزند حاج میرزا حسن مجتهد آشتیانی بود، جامع المعقول و المنقول و ضرب المثل تقوا و پارسائی بود. بیش از چهل سال در تهران به تدریس فقه و اصول و معقول پرداخت. معظم له نیز از شاگردان حکیم کرمانشاهی و حکیم اشکوری بود. در حدود سالهای 45 - 1350 برای تکمیل علوم نقلی به نجف رفت، و خود نیز تدریس می کرد. در درس اسفار او فضلای درجه اول آن ایام نجف که بسیاری از آنها مجتهد مسلم بودند شرکت می کردند. حضرت استاد علامه طباطبائی در همان ایام از محضر این مرد بزرگ استفاده کرده، قسمتی از اسفار را نزد او خوانده اند. معظم له در سال 1395 در حالی که قریب صد سال از عمرش می گذشت زندگانی را بدرود گفت.
6- آقا میرزا طاهر تنکابنی از اساتید مسلم فلسفه در دوران اخیر بود و ممحض در فلسفه بود. احاطه وی به متون و آراء فلاسفه حیرت انگیز بوده است. در سال 1280 در کلاردشت مازندران متولد شد. برای تکمیل تحصیلات به تهران آمد. دوره میرزای جلوه و حکیم قمشه ای و حکیم مدرس را درک کرده است. اینکه از درس حکیم کرمانشاهی و حکیم نیریزی استفاده کرده است یا نه چیزی نمی دانیم. پس از دوره این سه حکیم او از اساتید مسلم به شمار رفته است و در سال 1360 وفات یافت.
7- آقا سیدحسن رفیعی قزوینی از مشاهیر و معاریف اساتید در نیم قرن اخیر بود، جامع المعقول و المنقول بود. فلسفه را نزد حکیم کرمانشاهی و حکیم اشکوری آموخته بود. پس از تأسیس حوزه علمیه قم در سال 1340 به وسیله مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، معظم له به قم مهاجرت کرد و ضمن استفاده از محضر آقای حائری، خود به تدریس شرح منظومه سبزواری و اسفار ملاصدرا پرداخت، فضلا از درسش استفاده می کردند. استاد بزرگ ما آیت الله خمینی مدظله شرح منظومه و قسمتی از اسفار را نزد او خوانده اند. او را بالخصوص از نظر حسن تقریر و بیان می ستودند. مرحوم رفیعی در زمان حیات مرحوم حائری به قزوین مراجعت کرد. طالبان حکمت احیانا برای استفاده از محضرش به قزوین می رفتند. سالهای آخر، تهران را محل اقامت قرار داد و از مراجع تقلید به شمار می رفت. در سال 1393 جهان را وداع گفت.
8- سید محمدکاظم عصار از اساتید فلسفه عصر اخیر بشمار می رفت. در سال 1305 متولد شد و در هجده سالگی به اصفهان رفت و سه سال به تحصیل فلسفه (علی الظاهر نزد جهانگیرخان و آخوند ملامحمد کاشی) پرداخت، بعد به تهران آمد و شش سال نزد اساتید تهران: حکیم اشکوری و حکیم کرمانشاهی و حکیم نیریزی فلسفه تحصیل کرد. آنگاه به عتبات رفت و ده سال علوم منقول را نزد اساتید فن تکمیل کرد و در سن 35 سالگی (سال 1340 قمری) به تهران مراجعت کرد و به تدریس معقول و منقول (بالخصوص معقول) پرداخت. پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 هجری شمسی (تقریبا 1353 قمری) در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و دانشکده علوم معقول و منقول دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. از حدود سال 1365 که مدرسه عالی سپهسالار نام دانشگاه روحانی یافت در آنجا مشغول تدریس شد و تقریبا تا پایان عمرش ادامه یافت.
مرحوم عصار مردی خوش محضر و بذله گو بود، هیچ چیز را به جد نمی گرفت. از مرحوم عصار آثاری در وحدت وجود و بدا و علم الحدیث و تفسیر باقی مانده است، بعضی از آن آثار اخیرا چاپ شده است. معظم له در سال 1394 درگذشت (تاریخ مدرسه سپهسالار، تألیف ابوالقاسم سحاب صفحه 169 - 170 و برخی اطلاعات مستقیم).


منابع :

  1. مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 541-525

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/23780