رمز بی علاقه بودن انسان ها به مباحث خداشناسی

سوال: اگر بحث و گفتگو درباره خدا فطری است چرا همه افراد به این بحث علاقه نشان نمی دهند؟
پاسخ این پرسش این است که اولا لازمه فطری بودن یک بحث این نیست که همه اوقات همه افراد را بگیرد هم چنان که هیچ علاقه طبیعی دیگر چنین نیست. علاقه به هنر و زیبائی یک علاقه فطری است اما چنان نیست که یگانه سرگرمی بشر محسوب شود. البته جای تردید نیست که در مورد هر علاقه فطری عمومی همیشه افراد خاصی پیدا می شوند که علاقه و ذوق بیشتری نسبت به آن دارند و آن را به عنوان رشته تخصصی خود انتخاب می کنند. در مورد مسائل خداشناسی نیز افراد مخصوصی در هر زمان پیدا می شوند که به این مسائل بیش از هر مسأله دیگر علاقه نشان می دهند و تمام اوقات خود را با رضایت و نشاط صرف آنها می کنند چنانکه افراد دیگری هم پیدا می شوند که از روی علاقه کامل تمام اوقات خود را صرف مسائل هنری و زیبائی می کنند.

تنوع و تعدد امور فطری مورد علاقه انسان
دوم این که چون امور مورد علاقه فطری بشر متعدد است طبیعی است که سرگرم شدن به برخی از آنها از میزان علاقه به پاره ای دیگر از آنها می کاهد و چه بسا آنها را به بوته فراموشی می سپارد. یک نفر دانش آموز تا زمانی که در محیط علمی و فضای آموزشی است با علاقه تمام و عشق کامل سرگرم فراگیری و لذت بردن از آن است اما همین که محیط دانش را رها می کند و در فضایی بیرون از محیط علمی سرگرم ملاقات خویشاوندان و گردش های دسته جمعی و مانند آن می شود علاقه علمی اش کاهش می یابد تا جائی که در خود رغبتی به فکر و تحقیق و مطالعه نمی یابد با این که علاقه به فهمیدن و فراگیری یک علاقه فطری است. علاقه دینی نیز همینگونه است و بستگی به شرایط محیط دارد یعنی بودن و نبودن موجبات توجه به مادیات در کاهش و افزایش این علاقه تأثیر بسزایی دارد.

نیازمندی امور فطری مورد علاقه انسان به تذکر و تنبیه
سوم اینکه هر علاقه فطری در عین فطری بودن احتیاج به یادآوری و تنبیه دارد. بودن و نبودن اموری که بشر را به خدا و خالق خودش توجه دهد در افزایش و کاهش این علاقه مؤثر است. هر تمایل و رغبت بشری کاهش و افزایش آن بستگی تنگاتنگی به عواملی دارد که آن تمایل را برای بشر یادآور می شوند مانند رغبت به خوراک و رغبت جنسی. نتیجه این که بسیار ساده و طبیعی است که گرفتاری ها و سرگرمی های مادی امروز بشر که فراوان و جالب و جذاب است از توجه او به بحث و کاوش در امور معنوی بکاهد اما این گرفتاری ها و سرگرمی ها سبب نمی شود که علاقه بشر به این مسائل به کلی از بین برود. بشر امروز نیز اگر فراغتی بیابد و اگر زندگی ماشینی فرصتی به او بدهد با عشق و علاقه وافر به سوی این مسائل گرایش پیدا می کند. در جهان امروز فکر و کوشش و تعلیم و تعلم و تحقیق و تالیف و سخنرانی در مسائل الهی کم نیست. در سال دهها هزار کتاب و مقاله و آثار پژوهشی و تحقیقی از طرف دانشمندان جهان در این موضوعات نگارش و تنظیم می شوند. این کتاب ها و مقاله ها از سایر کتاب ها و مقالات علمی و ادبی اگر خواننده بیشتری نداشته باشد کمتر هم ندارد.

آسمانی بودن مباحث خداشناسی
برخی اعتقاد دارند که بحث های مربوط به خداشناسی در دسترس فهم بشر نیست و حتی بحث در یگانگی خدا، یک مسئله صددرصد آسمانی است که از نظر عقل بشر دلیل کافی ندارد و تنها از راه پذیرش بدون دلیل سخن آورندگان دین باید ملتزم شویم که خدا یکی است.

آسمانی بودن نیروی عقل
درست است که خبر آسمانی را باید از آسمان شنید ولی نیروی حیرت انگیز عقل که خدای آسمان در سرشت این موجود زمینی به نام انسان نهاده است یک عنصر آسمانی است نه زمینی. همانگونه که در احادیث آمده است که خداوند سرشت آدمی را ترکیبی از سرشت حیوان و فرشته قرار داده است بنابراین مانعی ندارد که پاره ای از حقایق آسمانی با این نیروی آسمانی قابل تحقیق باشد.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- مجموعه جهان بینی توحیدی

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/239