حضور طبقات و اقوام گوناگون در واقعه کربلا

ما در حادثه کربلا به جریان عجیبی برخورد می کنیم و آن اینکه می بینیم در این حادثه، مرد نقش دارد، زن نقش دارد، پیر و جوان و کودک، نقش دارند. سفید و سیاه نقش دارند، عرب و غیر عرب نقش دارند، طبقات و جنبه های مختلف نقش دارند. گویی اساسا در قضا و قدر الهی مقدر شده است که در این حادثه، نقش های مختلف از طرف طبقات مختلف ایفا بشود، یعنی اسلام نشان داده بشود. اینکه عرض می کنم زن نقش دارد، منحصر به زینب (س) نیست.
در این زمینه داستان ها داریم. ما در کربلا یک زن شهید داریم و آن، زن جناب عبدالله بن عمیر کلبی است. دو زن دیگر داریم که رسما وارد میدان جنگ شده اند ولی اباعبدالله مانع شد و به آنها امر فرمود که برگردید و آنها برگشتند. مادرهایی، ناظر شهادت فرزندانشان بوده و این را، در راه خدا به حساب آورده اند. همچنین ما در کربلا، پانزده نفر به نام موالی می بینیم.
مخصوصا که یکی از آنها به نام مولی خوانده شده است: مولی شوذب مولی عابس بن عبید (در زیارت ناحیه مقدسه شوذب مولی شاکر نام برده شده است). علمای بزرگی مثل مرحوم حاجی نوری و مرحوم حاج شیخ عباس قمی، این را تأیید کرده اند.
اشتباه نشود، منظور از مولا عابس، این نیست که غلام یا آزاد شده عابس بوده بلکه به این معنی است که هم پیمان او بوده و گفته اند که در جلالت قدر و شخصیت اجتماعی، از عابس بزرگتر بوده است.
*مولی از لغاتی است که در زبان عربی، معانی متعددی دارد. گاهی به معنی آزاد شده و بسیاری اوقات به معنی کسی است که با شخص یا قوم دیگر عقد ولا داشته باشد، یعنی هم پیمان شده که مجاور آنها باشد یا از یکدیگر دفاع کنند. اگر می گفتند فلان کس از موالی است، یعنی از کسانی است که هم پیمان است. اینکه می گویند مولی یعنی برده، درست نیست. وقتی می گویند اعراب ایرانیان را موالی می خواندند، مسلما منظور بردگان نبوده است، به ایرانیان که برده نمی گفتند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حماسه حسینی جلد1- صفحه 294-295

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/24569