انقراض دنیا و بازگشت انسان به خداوند در روز قیامت

قرآن درباره برچیده شدن نظام دنیوی و بازگشت انسان به خداوند می فرماید: «إن کل من فی السمـاوات و الارض إلا آتی الرحمـن عبدا * لقد أحصاهم و عدهم عدا * و کلهم آتیه یوم القیـامة فردا؛ هیچیک از صاحبان نفوسی که در آسمان و زمین هستند چاره ای ندارند مگر آنکه با حال عبودیت به خداوند رحمن وارد شوند. خداوند تعداد یکایک آنها را میداند و شمارش صحیح و دقیق نموده است، و تمام آنها باید در روز قیامت منفردا بدون هیچ تعین و واسطه بر خدا وارد شوند» (مریم/93-95).
برای مردم دنیا صیحه زده میشود: «و ما ینظر هؤلاء إلا صیحة واحدة ما لها من فواق» (ص/15)، این مردم متمرد و متجاوز و مشرک بهیچوجه تسلیم حق نمی شوند و در انتظار و ترقب چیزی نیستند، مگر یک صیحه که بگوش آنها بخورد و آنانرا از اینجا ببرد؛ و برای حرکت آنان، به اندازه فاصله زمان دوشیدن شتر تا دوشیدن بار دیگر آن، مهلت داده نمی شود.
«یوم یکون الناس کالفراش المبثوث*و تکون الجبال کالعهن المنفوش؛ آن روز، روزی است که مردم مانند پروانه های پراکنده در فضا پراکنده میشوند، و کوهها مانند پشم زده شده، خرد و بی اعتبار میگردند» (قارعه/4-5).
و در آیات 6 تا 14 سوره نازعات می فرماید: «روزی میرسد که یک لرزه و تکان سخت عالم را فرا میگیرد؛ و بدنبال آن یک لرزه و تکان دیگر. دل ها در آنروز همه ترسان و در اضطراب است؛ چشم ها به حال انکسار و ذلت؛ و کسی قدرت ندارد با آن هول و خشیت سر خود را بلند نماید. (منکرین معاد و بعث) میگویند: آیا ما بازگردانده میشویم به حالت اولیه خود و بعد از مردن دوباره زنده میشویم و خدا ما را از قبرها برای حساب و کتاب بیرون می آورد؟ آیا در صورتی که ما (در میان قبرها) به صورت استخوانهای پوسیده درآئیم، باز خدا ما را زنده و برای حساب حاضر میکند؟ و بنابراین، این حضور ما یک حضور توأم با شرمندگی و خسران و زیان خواهد بود! یک زجره و یک تکان به آنها زده میشود، که ناگهان همه از میان قبرها بیرون ریخته و در صحرای قیامت حاضر میشوند؛ در آن زمینی که مسطح و مستوی است، کوه و تپه ندارد، پستی و بلندی ندارد، در آنجا که هیچ چیز روئیده نشده است، همه حاضر میشوند».
«یوم ترجف الارض و الجبال و کانت الجبال کثیبا مهیلا؛ روزی که زمین و کوهها به لرزه در می آید؛ و این کوههای سخت و صلب که مانند میخ در زمین فرو رفته است، چنان در هم کوفته و خرد خواهد شد که بصورت شن روان در می آید» (مزمل/14).
و نیز در آیات 1 تا 6 سوره انشقاق می فرماید: «خواهید دید آن زمانی را که آسمان شکافته شود، و فرمان پروردگار خود را بپذیرد و استماع کند و مطیع و منقاد گردد؛ و حق است که فرمان خدای خود را بپذیرد و بدان تسلیم شود. و آن زمانی را که زمین کشیده شود، و آنچه در درون خود دارد بیرون بریزد و از همه چیز خالی شود، و به فرمان پروردگار خود گوش فرا دهد؛ و حق است که فرمان خدای خود را بپذیرد و مطیع و منقاد آن گردد. ای انسان! تو با سعی و زحمت بسوی پروردگار خودت کوشا و در حرکت هستی! و به شرف لقای او میرسی».
در آیات 1 تا 7 سوره انفطار می فرماید: «خواهید دید آن زمانی را که آسمان پاره شود، و آن زمانی را که ستاره ها پراکنده گردند و فرو ریزند، و آن زمانی را که دریاها شکافته شود، و آن زمانی را که قبرها شکافته گردد و آنچه در میان آنهاست بیرون آید؛ در آن وقت مردم میدانند برای خود چه پیش فرستاده اند، و از این به بعد چه میفرستند! ای انسان! چه تو را به پروردگار کریم خودت غره نمود؟ آن خدائی که ترا آفرید، و سپس ترا به چنین شکل و شمائل آراست، و از علم و کمال و سائر مواهب تو را بهره مند گردانید».
در آیات 1 تا 14 سوره تکویر می فرماید: «در آن وقتی که آفتاب بگیرد و تاریک شود، و در آن وقتی که ستارگان تیره و کدر گردند، و در آن وقتی که کوهها به سیر و حرکت در آیند، و در آن وقتی که شترهای ماده آبستن به بچه ده ماهه ای که در شکم دارند رها شوند و با وجود نفاست و ارزش به آنها اعتنائی نشده و معطل بمانند، و در آن وقتی که حیوانات درنده و وحشی محشور شوند، و در آن وقتی که دریاها و اقیانوس ها به صورت فلز گداخته به جوش درآید، و در آن وقتی که نفوس با یکدیگر تزویج کنند، و در آن وقتی که از دختران زنده به گور شده معصوم پرسیده شود که به چه گناهی کشته شده اند، و در آن وقتی که پرونده ها و دیوان های نامه عمل را باز می کنند و در معرض میگذارند، و در آن وقتی که آسمان را برمیدارند و کنار میگذارند (و در یک عالم دیگری به حساب و جزای انسان میرسند)، و در آن وقتی که تنور دوزخ را برافروزند و آتش آن مشتعل گردد، و در آن وقتی که بهشت را نزدیک نموده آماده و مهیا سازند؛ نفس انسان میداند که چه با خود آورده و در آنجا حاضر کرده است».
بعد میفرماید: «فلا أقسم بالخنس * الجوار الکنس * و الیل إذا عسعس * و الصبح إذا تنفس * إنه لقول رسول کریم؛ پس سوگند به آن ستارگانی که مختفی هستند، و در آسمان سیر و حرکت نموده و سپس درجایگاه خود پنهان میشوند، و سوگند به شب تار در آن هنگامیکه جهان را تاریک کند، و به روز روشن و سپیده صبح در آن هنگامیکه دم زند و تنفس نموده ظهور کند؛ که این قرآن گفتار رسولی از طرف خداست که آن، جبرائیل امین و بسیار بزرگوار است» (تکویر/15).
در آیات 1و 2 سوره حج آمده است که: «ای مردم! از پروردگار خود بپرهیزید که تکان و زلزله ساعت پیدایش قیامت چیز بزرگی است؛ در آن روز می بینی که هر زن شیرده ای از شدت ترس و دهشت طفل شیرخوار خود را فراموش میکند، و هر زن آبستنی جنین خود را سقط می نماید، و می بینی که مردم همه مستند، و حال آنکه آنها مست نیستند ولیکن عذاب خدا شدید است».
و در آیات 7 تا 15 سوره قیامت می فرماید: «در آن زمانی که چشم ها از وحشت و اضطراب خیره بماند، و ماه تابان منخسف و تاریک شود، و خورشید و ماه به هم بچسبند و در هم فرو روند؛ در آن زمان انسان میگوید راه فرار از کجاست؟ نه چنین نیست، ابدا ابدا، هیچ راه فرار و خلاصی نیست! در آن زمان، محل اقامت و درنگ، در نزد پروردگار تست؛ در آن زمان به انسان می آگاهانند که چه پیش فرستاده است، و چه از این به بعد میفرستد. آری! و اگر چه انسان عذر تراشی های خود را کنار نگذارد باز بر نفس خود بصیر و داناست و از اعمالی که انجام داده مطلع است».
«فإذا نفخ فی الصور نفخة واحدة * و حملت الارض و الجبال فدکتا دکة واحدة * فیومئذ وقعت الواقعة؛ در آن وقتی که در صور با یک دم دمیده شود، و زمین و کوهها چنان به حرکت و گردش درآیند و چنان یکباره در هم کوفته گردند که هیچ تمیزی بین زمین و کوه نباشد و همه با هم یکسان شوند؛ در آن روز واقعه قیامت پدید خواهد آمد» (الحاقه/13).
اولیاء خدا که همان مقربین و سابقین و مخلصین هستند، از تمامی این منازل و مراحل فارغند، چون همه اینها را طی کرده اند. صیحه دنیوی و تکویر شمس و خسوف قمر و اندکاک آنها درهم و انکدار نجوم و تسییر جبال و تعطیل عشار و تسجیر بحار و نشر صحف و تسعیر نار و ازلاف جنت و علم بما قدم و ما أخر و... همه را طی نموده و عبور کرده اند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- معادشناسی جلد 4- صفحه 276 تا 282

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25644