علت رد توبه محتضر

اما اینکه چرا توبه در لحظه معاینه قبول‏ نیست: قرآن تصریح می کند که: «فلما راوا بأسنا قالوا امنا بالله وحده و کفرنا بما کنا به مشرکین؛ بگو اگر می دانيد بگوييد زمين و هر كه در آن است به چه كسى تعلق دارد.» (مؤمنون/ 84) یعنی همین که انتقام ما را دیدند می‏ خواهند توبه کنند و توبه شان را نمی‏ پذیریم. در ساعتی که آن انتقام ما رسید، اظهار ایمان کردن و اظهار توبه کردن فایده ندارد. چرا؟ برای اینکه توبه‏ تنها پشیمانی و بازگشت نیست. یعنی اگر انسان تحت هر عاملی فقط از راه‏ کج خود باز گردد این توبه شمرده نمی‏ شود.
توبه آن وقت است که یک انقلاب‏ درونی در وجود انسان پیدا می ‏شود. یعنی نیروهای شهوانی و غضبی و شیطانی‏ انسان علیه تبهکاری های او قیام بکنند و زمام مملکت وجود انسان را در دست بگیرند. این معنای توبه است. توبه یعنی انقلاب درونی انسان.
انسان وقتی به مرحله‏ ای می ‏رسد که احساس می ‏کند در چنگال مرگ گرفتار است و عذاب‏ الهی را می ‏بیند، بدیهی است که در آنجا اظهار ایمان می‏ کند، اما این اظهار ایمان، انقلاب مقدس درونی نیست. قرآن در مورد فرعون‏ می ‏گوید «حتی اذا ادرکه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به‏ بنوا اسرائیل؛ تا وقتى كه در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده ‏اند نيست.» (یونس/ 90) فرعون تا در دنیاست و باد دنیا به تنش می‏ خورد فرعونی می‏کند، با هیچ استدلالی قانع نمی‏ شود، هیچ نصیحت و موعظه‏ ای را نمی ‏پذیرد، بین سحره و موسی (ع) معارضه درست می‏ کند، خود سحره ایمان می ‏آورند و او بیشتر طغیان می‏ کند، در صدد کشتن موسی و قومش بر می ‏آید، آنها را تعقیب می‏ کند، هنگامی که در دریا غرق می شود، آب او را فرا می گیرد و خود را در لحظات آخر عمر می ‏بیند و یقین می‏ کند که دیگر راه نجات ندارد می گوید: «آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوا اسرائیل» نه، من دیگر به خدای موسی ایمان آوردم.
اینجا دیگر قبول نمی شود. خدا چرا قبول نمی کند مگر خدا بخل می ورزد؟ نه، توبه باشد قبول می کند، این، توبه نیست، توبه یعنی انقلاب مقدس درونی. این انقلاب مقدس درونی نیست. آدمی که‏ در قعر دریا، آب تمام اطرافش را گرفته و به هر طرف که نگاه می‏ کند آب‏ می ‏بیند و در این حال اظهار توبه می‏ کند، وجدانش منقلب نشده است، فطرتش زنده نشده است، خودش علیه خودش قیام نکرده است، بلکه حالا که‏ خودش را مضطر و بیچاره می ‏بیند، از روی اضطرار اظهار تسلیم می ‏کند.
لهذا به او می‏ گویند: «آلئن و قد عصیت قبل؛ اكنون در حالى كه پيش از اين نافرمانى می ‏كردى.» (یونس/ 91) چرا یک ساعت پیش که‏ آزاد بودی این حرف را نزدی؟ اگر یک ساعت پیش در حالی که آزاد بودی‏ این حرف را می ‏گفتی معلوم بود که در درون تو انقلاب مقدس پیدا شده، اما حالا که این حرف را می‏ زنی، این، انقلاب مقدس نیست، اضطرار و بیچارگی‏ است.
کدام جانی از جانی های دنیاست که در آن لحظه‏ ای که گرفتار عدالت‏ می شود اظهار پشیمانی نکند؟ ولی این پشیمانی نیست، اصلاح نیست، علامت‏ به صلاح آمدن نیست. اگر جانی، قبل از گرفتار شدن، خودش از درون‏ منقلب شد و در حالی که امکان جنایت برایش بود دست از جنایت برداشت، این اسمش توبه و بازگشت واقعی است. پس علت اینکه در لحظات آخر، در حال معاینه آن دنیا، توبه انسان مقبول نیست، این است که توبه نیست نه‏ اینکه توبه هست و مقبول نیست. اصلا توبه نیست.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 65-64

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26365