اهل اعراف در قیامت مسئول شناسایی خلایق

روایاتی در این خصوص وجود که دلالت دارند بر اینکه در ماده اعراف، عرفان و معرفت به کار رفته است. و شاید ریشه این نوع تعبیر، از آیه 46 سوره اعراف قرآن گرفته شده باشد که: «و علی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم؛ و بر اعراف مردانی (والامقام) هستند که هر دو (گروه) را از سیمایشان می شناسند» چون در این آیه، وقوف بر اعراف را از آن کسانی قرار داده است که معرفت دارند بواسطه علامت و نشانه هائی که در سیمای مردم است، اگر ضمیر "هم" به "کلا" برگردد؛ و یا به نشانه هائی که در سیمای خودشان است اگر ضمیر "هم" به "رجال" برگردد. و ممکنست بگوئیم به هر دو یعنی به "رجال" و "کلا" بر گردد، و از نقطه نظر ادبیت اشکالی ندارد. و عنوان ارجاع ضمیر به جامع بین دو چیز مذکور در عبارت، خالی از لطف نیست.
در تفسیر «مجمع البیان» آورده است که بکر بن عبدالله مزنی به حسن گفت: به من چنین رسیده است که اهل اعراف، گروهی هستند که نیکی ها و بدی های آنان به قدر هم است، و لذا بین بهشت و دوزخ وقوف دارند. حسن دست خود را بر ران خود زد و گفت: اهل اعراف کسانی هستند که خداوند آنان را برای معرفت و شناسائی اهل بهشت و جهنم در آن محل وقوف داده است؛ تا بعضی را از بعضی دیگر تمیز دهند. و سوگند به خدا که چه بگویم؟ شاید بعضی از آنان، با ما در این خانه باشند!
و ثعلبی با اسناد خود در تفسیر از ضحاک، از ابن عباس آورده است که اعراف مکان بالا و مرتفعی است بر روی صراط، و بر آن حمزه و عباس و علی و جعفر قرار دارند. و آنان محبان خود را به سفیدی چهره، و دشمنان خود را به سیاهی چهره می شناسند. و سپس گفته است: «قال أبوجعفر الباقر (ع): هم ءال محمد علیهمالسلام؛ لا یدخل الجنة إلا من عرفهم و عرفوه، و لا یدخل النار إلا من أنکرهم و أنکروه؛ حضرت باقر (ع) گفتند: اهل اعراف آل محمد علیهم السلام هستند؛ داخل بهشت نمی شود مگر کسی که آنها را بشناسد و آنها او را بشناسند، و داخل آتش نمی گردد مگر کسی که آنها را ناشناخته بگیرد و آنان او را ناشناخته بگیرند».
و در «تفسیر عیاشی» از هلقام از حضرت باقر (ع) آورده است که در جواب اینکه پرسیده بود: مراد از «و علی الاعراف رجال» در آیه شریفه «و علی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم» چیست؟ فرمودند: آیا شما در بین خودتان، اهل خبره و شناسائی ندارید؟! آیا بر قبائل خود کسانی را که خوبان را از بدان بشناسند ندارید؟! هلقام گوید: عرض کردم: آری. حضرت فرمود: ما هستیم آن مردانی که تمام خلائق را از روی سیما و علائم می شناسیم!
و نیز عیاشی از زاذان، از سلمان آورده است که گفت: شنیدم بیش از ده بار رسول خدا (*ص) به علی میفرمود: «یا علی! إنک و الاوصیآء من بعدک أعراف بین الجنة والنار؛ لا یدخل الجنة إلا من عرفکم و عرفتموه، و لا یدخل النار إلا من أنکرکم و أنکرتموه؛ ای علی! تو و اوصیاء بعد از تو، أعراف هستید بین بهشت و آتش؛ داخل در بهشت نمی شود مگر کسی که شما را بشناسد و شما هم او را بشناسید، و داخل آتش نمی شود مگر کسی که شما را ناشناخته گیرد و شما هم او را ناشناخته گیرید!» (تفسیر عیاشی ج2 ص 18).
و نیز عیاشی از سعد بن طریف از حضرت باقر (ع) در تفسیر این آیه آورده است که فرمودند: ای سعد! ایشان آل محمد علیهم السلام هستند؛ داخل بهشت نمی شود مگر کسی که آنها را بشناسد و آنها او را بشناسند، و داخل جهنم نمی شود مگر کسی که آنان را ناشناخته گیرد و آنان او را ناشناخته گیرند.

اهل بیت (ع) واسطه شناسایی حضرت حق
و نیز عیاشی از ثمالی از حضرت باقر (ع) آورده است که در پاسخ کسی که از گفتار خداوند تعالی: «و علی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم» سؤال کرده بود فرموده اند: «ما هستیم اعراف! آن کسانی که خداوند شناخته نمی شود مگر بوسیله شناخت ما. و ما هستیم اعراف! آن کسانی که داخل بهشت نمی شود مگر آن که ما را بشناسد و ما او را بشناسیم، و داخل آتش نمی شود مگر آن که ما را انکار کند و ما او را انکار کنیم. و این بجهت آنستکه خداوند اگر إراده میفرمود و میخواست خود را بدون واسطه به مردم بشناساند البته می شناسانید، ولیکن او ما را سبب و وسیله و دری قرار داده است که باید از آن داخل شد».
و در «بصائر الدرجات» پس از سؤال او از حضرت باقر (ع) از تفسیر این آیه، و پس از جواب آنحضرت بر همین نهجی که أخیرا از «تفسیر عیاشی» ذکر شد ـ آورده است که حضرت به دنبال آن اضافه میکنند که: «و بنابراین مساوی نیستند آنچه که معتصمین بدان تمسک میجویند با آنچه که مردم به هر سو راهی را انتخاب نموده و میروند؛ مردم پیوسته برای آب خوردن به سوی چشمه های آلوده و کدر میروند که بعضی از آنها در بعضی دیگر ریخته شده و آمیخته میگردد، ولی کسی که به سوی آل محمد بیاید به سوی چشمه صاف و پاکی آمده است که به علم خدا جاری است و هیچگاه انقطاع و نابودی ندارد. و این حقیقت به جهت آنستکه اگر خداوند اراده فرموده بود که خودش را بشخصه به مردم بشناساند تا بدون هیچ واسطه از در خدا وارد شده و او را ببینند، البته چنین کاری را میکرد، ولیکن محمد و آل محمد را درهائی برای شناسائی خود قرار داده است که باید از آن درها وارد شوند؛ و اینست معنای گفتار خدا که: نیکوئی و خوبی به این نیست که شما در خانه ها از پشت آنها وارد شوید! ولیکن خوبی برای کسی است که تقوی پیشه ساخته است! و شما به خانه ها از درهای آنها وارد شوید!»


منابع :

  1. سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی 10- صفحه 50 تا 54

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26416