بهشت تجلی گاه شادی و طهارت

قرآن کریم بهشت و اهل آنرا چنین توصیف می کند: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات یهدیم ربهم بایمانهم تجری من تحتهم الانهار فی جنت النعیم* دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلم و آخر دعواهم ان الحمد لله رب العالمین؛ کسانیکه ایمان به خدا آورده و عمل نیکو انجام میدهند، خداوند به سبب همان ایمانشان آنان را هدایت فرماید، در بهشت های نعیم که در زیر درختانش نهرهایی جاری است. گفتار آنان در آن بهشت ها در مواجهه خطاب با خداوندشان اینستکه: پاک و مقدس و منزه هستی تو ای پروردگار ما! و تحیت آنها در آن بهشت ها سلام است، و آخرین گفتارشان اینستکه: (الحمدلله رب العالمین) حمد و سپاس اختصاص به خدا دارد، خداوند که پروردگار عالمیان است» (یونس/9و10).
بهشت، جای پاک و پاکیزه است، محل قدس و نزاهت و طهارت است؛ و به عکس، جهنم جای آلوده و کثیف است و محل قذارت و نجاست و غل و غش و پلیدی هاست. و بر همین اصل و اساس، خود بهشت، و درهای بهشت، و مراتب و درجات آن، و خدام و ساکنان آن، و واردین و مقیمان آن؛ چه از جهت گفتار و چه از جهت رفتار، و چه از جهت ملکات و صفات و عقائد، همه پاک و طاهر می باشند. در آنجا فعل زشت و کردار قبیح، و گفتار ناستوده، و نیت آلوده، و مکر و خدعه و فریب، و حرص و طمع و آز، و بخل و کینه، و حقد و حسد، و تملق و چاپلوسی، و دو روئی و دو بینی، و خودخواهی و استکبار، و منیت طلبی نیست. در آنجا کفر و شرک و نفاق، و باطل بینی و باطل گرائی، و بیهوده جوئی و بیهوده پوئی، و لغو و لهو و لعب و عبث و گزاف، و هرزگی و هرزه خواهی نیست. پیوسته حمد و درود و سلام و تحیت و اکرام و تهنیت و تسبیح و تقدیس و تمجید و تهلیل و تکبیر و ذکر و لقاء و زیارت و نظارت و نضارت است. و همیشه خوشی و خرمی و شادی و شادکامی و بهجت و سرور و حبور و خفت و سبکی و پرواز است، و دائما لذت و نعمت و خیر و برکت و عافیت و رحمت و عطوفت و مهر و وداد و محبت و عشق و ذوق و اشتیاق و صمیمیت و خوبی است.
صدمات و مشکلات دنیوی و بأساء و ضراء و مجاهدت ها برای تکمیل نفوس و قابلیت ورود در این مقام منیع و قدم گذاردن در این محل رفیع است. شدائد سکرات مرگ، و عذاب عالم قبر و برزخ، و سؤال منکر و نکیر، و به درازا کشیدن طی عالم صورت، و نفخ صور، و قیام عندالله، و عالم حشر و نشر، و کتاب و نامه عمل، و حساب و جزاء، و عرض، و صراط، و میزان، و شفاعت، و اعراف و وسیله و غیرها، همه کلاس های تربیتی برای تطهیر و تزکیه، و وصول به مقام قداست و ورود در بهشت است.
جهنم نیز برای غیر مخلدین در آن، نوعی از تطهیر و تزکیه است، که پس از مقداری طعم پاداش زشتی ها را چشیدن، قابلیت عفو و غفران پیدا نموده و از آن بیرون می آیند، و در اثر شستشوی در آب کوثر و بهرمند شدن از چشمه معین ولایت، مورد شفاعت قرارگرفته و راهی به سوی بهشت میگردند.
به به! چه نیکوست این آیه شریفه که گفتار بهشتیان در بهشت پیوسته در تخاطب با خدای خود بوده و به سبحـانک اللهم مترنم هستند؛ و درود و تحیت آنان سلام، و آخرین گفتارشان اختصاص همه مراتب تعریف و تمجید و تحمید به ذات اقدس حضرت ربالعالمین است. یعنی به مقام عرفان حقیقی رسیده و حصر افعال و صفات و اسماء و ذوات را در ذات اقدس حضرت ذوالجلال کرده اند، و نور او را در تمام مظاهر و عوالم ملکوت و ملک متجلی می بینند، و عالم را یکسره یک نور و یک تابش از لمعان خورشید تابناک حضرت احدیت عزوجل مشاهده می کنند.

پاکیزه بودن گفتار اهل بهشت
إن الله یدخل الذین آمنوا و عملوا الصـالحـات جنـات تجری من تحتها الانهـار یحلون فیها من أساور من ذهب و لؤلؤا و لباسهم فیها حریر * و هدوا إلی الطیب من القول و هدوا إلی صراط الحمید؛ خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و اعمال شایسته بجامی آورند، در بهشت هائی داخل میکند که در زیر درخت های انباشته و سر به هم آورده آن نهرهائی جاری است. و در آن بهشت ها به پیرایه زینت از دستنبدهائی که از طلا و از لؤلؤ می باشد زینت می شوند، و لباسشان در آنجا حریر است. و به گفتار طیب و پاک رهبری میگردند، و به راه خداوند حمید هدایت می شوند» (حج/23و24).
در اینجا می بینیم که بهترین هدیه و تحفه بهشتی را همان سخن طیب و گفتار پاک و راه عزت و پسندیده خداوند قرار داده است. و حقا این سخنان واقعی و حقیقی که حکایت از محض واقعیت و حقیقت عرفان می کند، از هر لذتی و بهجتی دلنشین تر و فرح انگیزتر است.
جنـات عدن یدخلونها یحلون فیها من أساور من ذهب و لؤلؤا و لباسهم فیها حریر * و قالوا الحمد لله الذی أذهب عنا الحزن إن ربنا لغفور شکور * الذی أحلنا دار المقامة من فضله لایمسنا فیها نصب و لا یمسنا فیها لغوب؛ در بهشت های عدن داخل می شوند، و در آنجا با دستبندهائی که از طلا و از لؤلؤ است زینت داده میگردند، و لباسشان در آنجا از حریر است. و میگویند: سپاس و ستایش مختص خداوند است، آنکه غم و غصه و اندوه را از ما برداشت؛ و پروردگار ما غفور و شکور است، آنکه ما را در محل اقامت و سکون از فضل خود داخل کرد، بطوریکه هیچگونه مشکلی و هیچگونه سختی و شدتی دیگر ابدا به ما نخواهد رسید» (فاطر/33تا35).
عنوان حمد خدا، و اسناد از بین بردن اندوه به خدا، و او را به صفت غفور و شکور ستودن، و نسبت ادخال در منزل اقامت را به او دادن، و علاوه عدم مس تعب، و عدم مس لغوب؛ همه و همه دلالت بر مقام توحید و عرفان واقعی این بهشتی ها میکند. چون مشکلات و سختی ها در عالم لقاء حضرت احدیت نیست، و کدورت بدانجا راه ندارد.


منابع :

  1. سید محمد حسینی تهرانی- معاد شناسی ج 10- صفحه 117 تا 121

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26430