قرار گرفتن هفت طبقه از علما در هفت طبقه از دوزخ

در «خصال» روایت می کند که حضرت صادق (ع) فرموده اند: «بعضی از علما هستند که دوست دارند پیوسته علمشان را در سینه خود خزانه کنند و کسی از آنها یاد نگیرد و تعلم نکند؛ آنها در طبقه اول از آتش دوزخ می باشند. و بعضی از علما هستند که چون به آنها نصیحتی و پندی داده شود به دماغشان بر می خورد، و چون خود آنها نصیحتی و پندی دهند با شدت عمل می کنند؛ آنان در طبقه دوم از آتش می باشند. بعضی از علما نظرشان این است که علوم خود را در نزد صاحبان ثروت و اعتبار و شرف مصرف کنند، و برای مساکین و بیچارگان موقعیتی قائل نیستند؛ آنها در طبقه سوم از آتش می باشند. بعضی از علما در منهاج و رویه خود همچون حکام جائر و سلاطین جابر عمل می کنند، و چون کسی مختصر ایرادی در گفتارشان بنماید و یا مختصر کوتاهی در انجام اوامرشان بکند خشمناک می گردند؛ آنها در طبقه چهارم از جهنم می باشند. بعضی از علما پیوسته احادیث یهود و نصاری را یاد می گیرند تا آن که علم خود را فراوان و زیاد گردانند، و گفتار و تدریسشان را رونق دهند؛ آنها در طبقه پنجم از جهنم می باشند. بعضی از علما هستند که خود را در معرض فتوا قرار می دهند، و می گویند: از ما بپرسید و به ما مراجعه کنید، و چه بسا یک فتوای صحیح هم ندارند، و خداوند متکلفان را دوست ندارد؛ و آنها در طبقه ششم از جهنم می باشند. بعضی از علما هستند که دنبال علم می روند برای آنکه مردم آنان را صاحب عقل و مروت به شمار آرند، و آنها در طبقه هفتم از جهنم می باشند.»
جهنم از استکبار است، یعنی خلاف حق دیدن و خود را بیش از موقعیت و اصالت خود بلند مرتبه و عالی رتبه دانستن؛ و این بلایی است که بیشتر دامنگیر علما و سلاطین و جبابره می گردد، و باید به خدا پناه برد. آیه ای در قرآن کریم داریم که حقا باید کمر علمای سوء را که دوستدار شهرت و اعتبار و کسب جاه و حیثیت در توده مردم هستند بشکند و آنان را بیدار کند: «لا تحسبن الذین یفرحون بما أتوا و یحبون أن یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازة من العذاب و لهم عذاب ألیم؛ (ای پیغمبر!) ابدا چنین مپندار آنان که به اعمالی که انجام داده اند شادمانند و دوست دارند که مردم آنان را به صفات پسندیده و کارهای نیکویی که نداشته و به جای نیاورده اند ستایش کنند و تعریف و تمجید بنمایند؛ پس البته مپندار که از عذاب خدا راه گریزی داشته باشند، بلکه عذاب دردآوری برای آنهاست.» (آل عمران/ 188)
در اینجاست که اگر امام زمان هم ظهور کند، و با هزار دلیل و بینه ولایتش مشهود گردد، باز هم این علمای سوء بر اثر غرور و تکبر و بلند پروازی ای که سال ها روی آن زحمت کشیده، و برای نفس خویشتن ملکه ساخته اند، زیر بار نمی روند و با هزار عذر و بهانه و ایراد و اشکال می خواهند آن حضرت را محکوم و این علوم واهیه و افکار هباء خود را بر اساس اصالت به آن حضرت بفروشند؛ و هیهات هیهات!
«فلما جآءتهم رسلهم بالبینات فرحوا بما عندهم من العلم و حاق بهم ما کانوا به یستهزؤون؛ و چون پیامبران خدا از طرف خدا با بینه و آیات واضح به سوی آنان روند، آنان به آن مقدار علمی که دارند شادمان بوده و اعتنایی به پیامبران نمی کنند، ولیکن تمام آن مسخره ها و استهزاهایی که می نموده اند بر خودشان لازم و ثابت و واجب می گردد.» (غافر/ 83)


منابع :

  1. سید محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی 10- صفحه 301-304

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26511