نماز حقیقی و واقعی

حمد یک احساس پاک درونی انسانی است و از اعماق روح هر انسان سرچشمه می گیرد که جمال و جلال را بستاید و در مقابل عظمت خاضع باشد و این است که سوره حمد مستلزم معرفت الهی است، یعنی تا انسان نسبت به خداوند معرفت کامل پیدا نکند نمی تواند یک سوره حمد را درست و صحیح و به صورت واقعی که لقلقه لسان (ذکر بدون حضور قلب)، نباشد، بخواند. مثلا ملاحظه کنید که شما وقتی به انسانی برخورد می کنید که دارای روح بسیار متعالی و بزرگی است و دارای ملکات و فضائلی تشخیص می دهید و هنگامی که به او نیازی پیدا کردید دریافتید که وی بدون هیچ گونه چشمداشتی در رفع نیاز شما دریغ نداشته و خیر و احسان او به شما رسیده است، اکنون که شما در مقابل عظمت روحی این شخص خاضع گشته اید اگر نامی از او در محفلی برده شود شما همچون بلبلی که در مقابل گل قرار گرفته، عاشق وار به مدح او سخن آغاز کرده و از ته دل او را می ستایید. این ستایش از عمق روحتان سرچشمه گرفته و چه بسا با این ستودن؛ احساس لذت و راحت می نمایید. در نماز، انسان یک چنین حالتی دارد و ما معتقدیم و بارها گفته ایم که عبادت لازمه شناخت خداوند است و تا خداشناسی کامل نگردد عبادت اوج نمی گیرد. در نماز حمد را مخصوص خدا می دانیم. یعنی ذاتی که قطه نظر از کارهای او و احسان او به خودم و قبل از اینکه من به آغاز و انتهای علم و دانش و آفرینش خودم و این گیتی پهناور نظر داشته باشیم، او خودش شایسته حمد است و او را باید بستاییم. البته این درجه را همه کس نمی تواند ادعا کند و آن امام علی (ع) است که می گوید: «الهی ما عبدتک طعما فی جنتک و لا خوفا من نارک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک»؛ «پروردگارا! اینکه من تو را پرستش می کنم نه برای بهشت توست و نه برای ترس از جهنم تو. اگر بهشت و جهنمی هم خلق نمی کردی من تو را چون شایسته پرستش هستی عبادت می کردم». پرستش من برای این نیست که مرا خلق کردی و به من احسان نمودی و نه چون در آخرت به عبادت کنندگان بهشت می دهی بلکه چون تو هستی و تو لایق پرستشی.

در نهج البلاغه تلقی عبادت برای عابدین به سه نحو تقسیم شده است آنجا که می فرماید: «قوم عبدوا الله رغبة فتلک عبادة التجار و قوم عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید و قوم عبدوا الله شکرا فتلک عبادة الاحرار»؛ «گروهی برای احسان های خدا او را عبادت می کنند که آنان بازرگانانند و گروهی از ترس او را عبادت می کنند آنان نیز بردگانند و گروهی نیز از روی شکر عبادت می کنند این گروه آزادگانند».
و به قول سعدی در بوستان:

اگر از دوست چشمت به احسان اوست *** تو در بند خویشی نه در بند دوست
خلاف طریقت بود کاولیاء *** تمنا کنند از خدا جز خدا


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 1و2- صفحه 91-89

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26742