ابن کواء

ابوعمرو عبدالله، فرزند عمرو بن نعمان از سران متعصب خوارج از تاریخ تولد و مرگ و زندگی او اطلاع زیادی نیست. علت لقب او به کواء اینکه در دوران جاهلیت؛ او با داغ که یک وسیله حرارتی برای مداوا بود، مداوا شد. مؤلفان شیعه او را از خوارج و ملعون میدانند. او در سال 33 هـ ق، در زمره افراد سرشناسی مثل مالک اشتر، کمیل بن زیاد و صعصعة بن صوحان، در کوفه بود که به سعیدبن عاص حاکم کوفه پرخاش کردند، از این رو، به دستور عثمان بن عفان با چند نفر دیگر به دمشق نزد معاویه فرستاده شد. آنجا هم با معاویه مجادله کرد که سرانجام به شمال بین النهرین و حمص تبعید شد و مدتی آنجا بود. ابن کواء در جنگ صفین جزو سپاه امیرالمؤمنین علی (ع) بود. اما زمانی که کار به حکمیت رسید، او به عنوان سخنگوی گروه ابوموسی اشعری با امیرالمؤمنین مخالفت کرد و در واقع، او ابوموسی را بعنوان حکم فرستاد. از آن پس، این گروه خوارج که از فرط عبادت، پیشانی سیاه داشتند، در برگشت از جنگ صفین همراه علی (ع) به کوفه نیامدند و در حروراء محلی در نیم فرسخی کوفه از علی (ع) جدا شدند؛ به همین جهت به آنان حروریه می گویند.
بنابر روایات مختلف گفته شده که ابن کواء در مسئله حکمیت پافشاری کردند و با علی (ع) مخالفت نمودند تا اینکه از کوفه به نهر آمدند و به خوارج بصره ملحق شدند و کارشان به جنگ نهروان کشیده شد. به گفته مؤلفان شیعه، او در این جنگ با علی (ع) جنگ کرد و کشته شد. اما بعضی می گویند: که او با گروه خود از خوارج، از بقیه گروه جدا شدند و قبل از جنگ نهروان به منازل خود برگشتند ولی به امیرالمؤمنین نپیوستند و بعضی روایات هم می گوید: ابن کواء در صفین هم نسبت به تصمیم علی (ع) به جنگ با معاویه، اعتراض داشت؛ اما خودش در جنگ شرکت نکرد و در همان روز جنگ به همراه صد نفر، قبل از شروع جنگ از میدان خارج شد. ابن کواء پس از خارج شدن از گروه، هنوز در میان یاران علی (ع) بود و گاه در مسجد و مجلس از آن حضرت، آیات سخت و مسائل مشکل را می پرسید و ظاهرا این سئوالات بیشتر برای به زحمت انداختن آن امام بزرگوار بود، زیرا اکثر اوقات موضع مخالف در برابر حضرت میگرفت و جسارت هم میکرد.
او در مقابل سئوالات معاویه هم، در مورد خودش و فتنه جویان، جوابهای کوبنده و مشهوری داشت. همانطور که اول مطلب گفته شد، بعضی از مؤلفان شیعه مانند طوسی، ابن داود حلی اردبیلی، او را خارجی ملعون میدانند. اهل تسنن او را عالم و نسب شناس و گفته اند که او شعر هم می سروده است.


منابع :

  1. شیخ طبرسی- احتجاج طبرسی- 1/337 در دائرة المعارف تشیع

  2. دائرة المعارف بزرگ اسلامی ج4

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26798