سلیمان اعمش

ابومحمد سلیمان بن مهران، معروف به اعمش کوفی قاری مشهور کوفه، محدث و فقیه از تابعین مشهور و از خواص اصحاب امام صادق (ع) در پایان سال 60 یا ابتدا سال 61 ق متولد شد. پدرش مهران، از اهالی ری بود اما پس از مدتی به عراق رفت، لذا بنا بر مشهور، اعمش در کوفه به دنیا آمد. لقب اعمش به سبب ضعف چشم او بوده است. اعمش در علوم قرآن و حدیث و فرایض، مهارت کامل داشته و با آن که شیعی مذهب است، علمای عامه از او بسیار تجلیل کرده اند و به سبب حفظ و قرائت و کثرت حدیث وی را ستوده اند. اعمش از آغاز جوانی به تحصیل علم خصوصا فراگیری قرآن و حدیث، پرداخت. وی محضر چند تن از صحابه انس بن مالک و عبدالله بن ابی اوفی را درک کرد و جمعی از تابعین را از جمله ابو وائل شقیق بن سلمه، زربن جیش، زیدبن وهب، کمیل بن زیاد، و عبدالرحمن بن ابی لیلی ملاقات نمود.
یکی از نخستین استادان اعمش در قرائت، "یحیی بن وثاب" قاری نامدار کوفه است. اعمش در تکمیل تحصیلات خود از استادانی چون "ابراهیم نخعی" برجسته ترین اصحاب ابن مسعود در کوفه و مجاهد از شاگردان ابن عباس در مکه در زمینه قرائت و حدیث، بهره برد. بسیاری از علما و مشاهیر چون "سفیان ثوری" از او روایت کرده اند. از آنجا که اعمش شیعه بود احادیث بسیاری در فضایل امیرالمؤمنین (ع) از وی روایت شده. علامه امینی او را در شمار راویان حدیث غدیر از تابعین ذکر کرده است. در زمان وی، قیام های زیدی آغاز شده بود، اما اعمش از درگیر شدن در آنها، خودداری می نمود. به طور کلی اعمش در زندگی شخصی زاهدانه می زیست و به مظاهر دنیا کمتر توجه داشت. 'اعمش از نظر علمی خصوصا در سه زمینه شهرت یافته است:'

1- قرائت: روش اعمش در قرائت، بازتاب قرائت ابن مسعود بود، با این ویژگی که قرائت او، گزینشی از میان قرائات منتسب به ابن مسعود، محسوب می شود و به همین سبب از صورت یک روایت صرف خارج می گردد. توفیق اعمش در قرائت تا جایی بود که پس از درگذشت یحیی بن وثاب، شاگردان او به اعمش روی آوردند. به طور کلی قرائت اعمش از قرائات اصلی کوفه محسوب می شود به نحوی که برخی آن را جزء یکی از قرائات هفتگانه (سبعه) می دانند.

2- حدیث: شمار احادیث اعمش از 1300 تا 4000 ذکر شده است، اما در هر صورت وی در محیط علمی کوفه از شیوخ مهم حدیث از محدثین مهم محسوب می شده است به نحوی که او را «مصحف» می نامیدند. اعمش از نخستین کسانی است که در عراق به ضبط سندهای حدیث اهتمام ورزیده اند، تا جایی که وی اسناد را نسبت به حدیث «سرمایه» می دانسته است. همچنین نگرش انتقادی اعمش نسبت به بخشی از احادیث متداول، در آن روزگار شایان توجه است.

3- فقه: اعمش در فقه نیز پایبند به تعالیم کوفی بوده و روش کلی او در فقه، روش احتیاط آمیز تابعین کوفه، چون ابراهیم و شعبی بوده است.

از آنجا که اعمش از کتابت (نوشتن)، پرهیز داشت، از وی آثار مکتوبی برجای نمانده است. تنها موضوعی که شایان ذکر است این است که در منابع شیعی یک "اعتقاد نامه" نسبتا مفصل به روایت اعمش از امام صادق (ع) آمده که بیانگر مواضع اصولی مکتب امامیه است. اعمش سرانجام در نیمه ربیع الاول سال 148 ق درگذشت.


منابع :

  1. سید محمدکاظم موسوی بجنوردی- دائرةالمعارف بزرگ اسلامی- جلد 9- صفحه 406-402

  2. جعفري- دائرةالمعارف تشیع- جلد 9- صفحه 277

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26868