ابوفراس حمدانی

حارث بن سعیدبن حمدان، شاعر شیعه مذهب، سردار شجاع و عموزاده سیف الدوله حمدانی است. او متولد سال 320 ه.ق است. پدرش در سال 318 ه.ق حکمران موصل بود. در 3 سالگی پدرش درگیر رقابت های سیاسی خانوادگی شد و به قتل رسید. از آن پس به همراه مادرش در شهرهای مختلف قلمرو حمدانیان زندگی کرد اما پس از تأسیس حکومت سیف الدوله در حلب به آنجا رفته و تحت سرپرستی مستقیم وی قرار گرفت و پس از چندی سیف الدوله با خواهرش ازدواج کرد. ابوفراس در حمایت سیف الدوله از محیط بسیار مناسب آموزشی بهره مند شد و به خوبی فنون جنگ و پس از آن شعر و ادب را در محضر سرداران و دانشوران و ادیبان دربار آموخت و به زودی در زمره شاعران و ادیبان دربار به شمار آمد. او نزد سیف الدوله بسیار عزیز بود و در جنگ ها پیشوای لشگر و در صلح رئیس منشیان او بود. در 17 سالگی به فرمانروایی منبج گمارده شد و در درگیری هایی که میان سیف الدوله و رومیان و نیز مخالفان داخلی روی داد، همواره در کنارش یاری وفادار بود. اگر چه در تمام قلمرو سیف الدوله رفت و آمد داشت اما قلمرو اصلیش منبج بود.
او در آنجا شعر و شکار و جنگ و عشق را به هم درآمیخته بود. در یکی از شکارهایش توسط رومیان اسیر شد و چون (بنا به قولی) سیف الدوله برای آزادی او اقدامی نکرد، اشعار زیادی در وصف روزگار اسارت و ناسازگاری روزگار و ناامیدی خودش می رود که بعدها این اشعار نزد اعراب به «حبسیات» یا «رومیات» معروف شد و ابوفراس پیشوای این مکتب به شمار آمد. (برخی نیز در مورد اسارت او گفته اند وی 2 بار اسیر شده است و بار دوم که در قسطنطنیه اسیر شد، حبسیات خود را سروده و نهایتا به واسطه سیف الدوله آزاد شده است.) ابوفراس در سال 355 ه.ق در جریان مبادله اسرا آزاد شد و یک سال پس از آزادی او سیف الدوله درگذشت و خود او نیز در سال 357 ه.ق در پی مجروحیت در جنگی درگذشت. اهمیت ابوفراس و شهرت او از چند جهت است:
الف: شخصیت ابوفراس؛ وی از این جهت شخصی شجاع، بخشنده، و جوانمرد بود و حرفه اصلی خود را شمشیر زدن می دانست نه شاعری. او سرداری وفادار برای سیف الدوله بود، اما همواره شعر و شکار و جنگ و عشق را به زیبایی به هم در می آمیخت و شعر می سرود.
ب: حبسیات ابوفراس؛ دومین جهت شهرت او اشعاری است که در زندان سروده که تصویری از رنج های درونی اسیری اشراف زاده را بیان می کند و فتح بابی در زمینه این گونه اشعار در بین عرب شد.
ج: مقام شاعری ابوفراس؛ به لحاظ شعری مقام او آنچنان بلند است که او را حتی بر متنبی شاعر معروف روزگار ابوفراس مقدم شمرده اند و گویند متنبی با او هیچ گاه به مبارزه برنمی خواست و به تقدم او معترف بود. او در شعر و شخصیت سنت گرا و بسیار متأثر از اشعار جاهلی بود. مضمون شعر او مدح، فخر و حماسه، نسیب و تشبیب و اندکی وصف است. او مضامین رزمی و عشقی را چنان با مناعت و استواری بیان کرده که کمتر شاعری به او رسیده است. شعر او بیشتر در شرح مفاخر و بزرگان آل حمدان، مدح سیف الدوله و شرح دلاوری ها و پایداری های خودش در جنگ است و در یک قصیده 225 بیتی تاریخچه خانواده خود را بیان کرده است. قصاید خود را بیشتر در ابتدا با نسیب و غزل آغاز کرده است.
د: مدح اهل بیت؛ ابوفراس یک شاعر شیعه مذهب است و در شمار شاعران اهل بیت است. گرچه تعداد اشعارش در این زمینه کم است ولی تأثیر آن بر جهان اسلام کم نبوده است. معروف ترین شعر او در باب خاندان عصمت و طهارت پاسخش به یکی از امیرزادگان عباسی به نام ابن معتز است و نیز قصیده «ابن سکره هاشمی» که به شافیه معروف است. او در این قصیده به تندی بر امویان و عباسیان تاخته و بر بزرگواری موسی بن جعفر (ع) و امام هشتم (ع) و خاندان پیامبر تأکید کرده است. این قصیده 60 بیت است که همواره مورد توجه شیعیان بوده و گروهی نیز به شرح آن پرداخته اند. از آن میان می توان به ابن امیرالحاج و محمدبن عبدالملک و ابراهیم یحیی عاملی اشاره کرد. وی همچنین قصیده ای نیز در رثای امام حسین (ع) دارد. از اساتید وی می توان به ابن خالویه اشاره کرد که علاوه بر استادی، دوست و همراه او نیز بود. دیوان ابوفراس را بعد از مرگش ابن خالویه و شاعر معاصرش البیغاء جمع آوری کردند که تنها مجموعه ابن خالویه در دست است و بهترین چاپ این دیوان در سه جلد در سال 1944 م در بیروت زیر نظر سامی دهان انجام شد که در حین چاپ حواشی نیز به آن اضافه گردید.


منابع :

  1. علی اکبر دهخدا- لغت نامه دهخدا

  2. دایرةالمعارف اسلامی

  3. دایرةالمعارف تشیع

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26879