حقیقت ذکر و یاد خدا در آیات و روایات

ذکر همان گونه که راغب در مفردات گفته است گاهى به معنى حفظ مطالب و معارف آمده است با این تفاوت که کلمه حفظ به آغاز آن گفته مى شود و کلمه ذکر به ادامه آن، و گاهى به معنى یادآورى چیزى به زبان یا به قلب است، لذا گفته اند ذکر دو گونه است: ذکر قلبى و ذکر زبانى و هر یک از آنها دو گونه است یا پس از فراموشى است و یا بدون فراموشى. خداوند می فرماید: «الذین ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آنها کسانى هستند که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مى یابد» (رعد/ 28).
منظور از ذکر خدا که مایه آرامش دلها است تنها این نیست که نام او را بر زبان آورد و مکرر تسبیح و تهلیل و تکبیر گوید، بلکه منظور آن است که با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردد و این توجه مبدأ حرکت و فعالیت در وجود او به سوى جهاد و تلاش و نیکیها گردد و میان او و گناه سد مستحکمى ایجاد کند، این است حقیقت ذکر که آنهمه آثار و برکات در روایات اسلامى براى آن بیان شده است. بنابراین منظور از ذکر خدا تنها یادآورى به زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، هدف این است با تمام قلب و جان به ذات پاک خدا توجه داشته باشید، همان توجهى که انسان را از گناه باز مى دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مى کند. به همین دلیل در احادیث متعددى از پیشوایان اسلام نقل شده است که منظور از ذکر خدا یادآورى عملى است.
در حدیثى از پیامبر مى خوانیم که به على (ع) وصیت فرمود و از جمله وصایایش این بود: «ثلاث لا تطیقها هذه الامة المواساة للاخ فى ماله و انصاف الناس من نفسه، و ذکر الله على کل حال، و لیس هو سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر، و لکن اذا ورد على ما یحرم الله علیه خاف الله تعالى عنده و ترکه؛ سه کار است که این امت توانائى انجام آن را (بطور کامل) ندارند، مواسات و برابرى با برادر دینى در مال، و اداى حق مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و دیگران، و خدا را در هر حال یاد کردن، منظور سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست، بلکه منظور این است هنگامى که کار حرامى در مقابل او قرار مى گیرد از خدا بترسد و آن را ترک گوید. خداوند با آن عظمت، ذکر بندگان را در کنار ذکر خود قرار مى دهد، بندگان در آن عالم محدود و کوچکشان و خداوند بزرگ در آن عالم نامحدود و بى انتها با آنهمه رحمتها و برکات!
خداوند می فرماید: «فاذکرونى أذکرکم و اشکروا لى و لا تکفرون؛ پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم، و شکر مرا گوئید و کفران (در برابر نعمتها) نکنید» (بقره/ 152). بدیهى است جمله مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم اشاره به یک معنى عاطفى میان خدا و بندگان نیست، آن گونه که در میان انسانها است که به هم مى گویند: به یاد ما باشید تا به یاد شما باشیم. بلکه اشاره به یک اصل تربیتى و تکوینى است، یعنى بیاد من باشید، به یاد ذات پاکى که سرچشمه تمام خوبیها و نیکیها است و به این وسیله روح و جان خود را پاک و روشن سازید و آماده پذیرش رحمت پروردگار، توجه شما به این ذات پاک، شما را در فعالیتها مخلصتر، مصممتر، نیرومندتر و متحدتر مى سازد. همانگونه که منظور از شکرگزارى و عدم کفران تنها یک مساله تشریفاتى و گفتن با زبان نیست، بلکه منظور آن است که هر نعمتى را درست به جاى خود مصرف کنید و در راه همان هدفى که براى آن آفریده شده به کارگیرید تا مایه فزونى رحمت و نعمت خدا گردد.
مفسران در شرح جمله «فاذکرونى اذکرکم»، و این که منظور از یادآورى بندگان چیست و یادآورى خداوند چگونه است تفسیرهاى متنوعى ذکر کرده اند که فخر رازى در تفسیر کبیر خود آن را در ده موضوع خلاصه کرده:
1- مرا به اطاعت یاد کنید، تا شما را به رحمتم یاد کنم (شاهد این سخن آیه 132 سوره آل عمران است که مى گوید: «اطیعوا الله و الرسول لعلکم ترحمون: خداوند را اطاعت کنید و رسول خدا را باشد که مورد رحمت قرار گیرید»).
2- مرا به دعا یاد کنید، تا شما را به اجابت یاد کنم (شاهد این سخن آیه 60 سوره مؤمن است که مى گوید: «ادعونى استجب لکم؛ مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم»).
3- مرا به ثنا و طاعت یاد کنید، تا شما را به ثنا و نعمت یاد کنم.
4- مرا در دنیا یاد کنید تا شما را در جهان دیگر یاد کنم.
5- مرا در خلوتگاهها یاد کنید تا شما را در جمع یاد کنم.
6- مرا به هنگام وفور نعمت یاد کنید، تا شما را در سختیها یاد کنم.
7- مرا به عبادت یاد کنید، تا شما را به کمک یاد کنم (شاهد این سخن آیه 5 سوره حمد است که میگوید: «ایاک نعبد و ایاک نستعین؛ تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم»).
8- مرا به مجاهدت یاد کنید، تا شما را به هدایت یاد کنم (شاهد این سخن آیه 69 سوره عنکبوت است که مى فرماید: «و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ و کسانی که در راه ما مجاهدت کنند، به یقین آنها را به راه های خود هدایت می کنیم»).
9- مرا به صدق و اخلاص یاد کنید شما را به خلاص و مزید اختصاص یاد مى کنم.
10- مرا به ربوبیت یاد کنید شما را به رحمت یاد مى کنم (مجموعه سوره حمد مى تواند گواه این معنى باشد).
البته هر یک از این امور جلوه اى از جلوه هاى معنى وسیع این آیه است و آیه فوق همه این معانى و حتى غیر آن را نیز شامل مى شود: مرا به شکر یاد کنید تا شما را به زیادى نعمت یاد کنم، چنانکه در آیه 7 سوره ابراهیم مى خوانیم: «لئن شکرتم لازیدنکم؛ اگر شکر گزار باشید نعمتهای شما را زیاد می کنیم». بدون شک هر گونه توجه به خداوند یک اثر تربیتى دارد که در پرتو یاد خدا در وجود انسان پرتوافکن مى شود و روح و جان او بر اثر این توجه آمادگى نزول برکات جدیدى که متناسب با نحوه یاد او است پیدا مى کند.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 1- صفحه 516-514 و جلد 10- صفحه 216

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/27707