عناصر ثابت و گذران فعالیت های علمی کشور ایران

عوامل گوناگونی که در فعالیت های علمی و تحقیقی کشور ایران موثر بوده است، بعضی گذران و بعضی ثابت تر و بادوام است. به منظور تفکیک این عوامل از لحاظ استمرار زمانی، اینک رئوس آن ها به این نحو تقسیم بندی می شود:

عوامل ثابت
اگر مقصود ما از ثابت اموری باشد که تا سالیان دراز، پابرجا می ماند و تغییر دادن آن ها با چند برنامه اقتصادی یا فرهنگی به آسانی امکان پذیر نیست، باید اقرار کرد که مهم ترین عوامل ثابت در مساله علم و تحقیق، ارزش ها و نفوذها و فشارهای اجتماعی و فرهنگی است، که در حیات محقق موثر است. ارزشی که جامعه برای تحقیق و محقق و علم دارد و فواید معنوی و غیر مادی که محقق از فعالیت های علمی می برد و به زودی تغییر نخواهد کرد. هم جنبه مثبت این امر یعنی احترامی که در ایران برای علم و عالم وجود دارد و هم جنبه منفی آن یعنی مادی شدن ارزش های طبقات غربی شده، و بی توجهی آن ها به ارزش فطری علم و تحقیق، اموری است که ریشه تاریخی دارد و به زودی نمی توان آن را تغییر داد. روی هم رفته می توان این اصل کلی را ذکر کرد که هر چه ریشه یک طرز تفکر در تاریخ فرهنگی عمیق تر باشد تغییر آن مشکل تر خواهد بود. علاوه بر وضع محقق و تحقیق در اجتماع و مقام آن ها در ارزش هایی که جامعه معتبر دانسته و پسندیده می داند، آنچه در هر حال ثابت است و تغییر نمی کند طرز تفکر ایرانیان و هوش و ذکاوت و علاقه آن ها به علوم نظری و انتزاعی است. در این مورد نیز عوامل مثبت و منفی دیده می شود. از لحاظ مثبت باید استعداد فطری ایرانی ها را برای درک مطالب علوم نظری و علاقه ذاتی آن ها را به علم ذکر کرد. اما آنچه منفی است عادت تعمق نکردن در مطالب و کم حوصلگی و پریدن از یک شاخه به شاخه دیگر و جاه طلبی های غیر علمی در لباس علم و علاقه مفرط به خود نشان دادن و تظاهر است که بعضی از این صفات از قدیم بین ایرانیان متداول بوده و بعضی در یکی دو قرن اخیر تقویت یافته است. اصولا همان هوش و سرعت انتقال بسیاری از ایرانیان باعث می شود که در کسب علم بی صبر و تحمل شوند و خیال کنند تنها با فرا گرفتن چند اصل از یک علم یا موضوع، در آن استاد شده اند. از این رو کمتر حوصله دارند به تحقیقات دراز مدت که مستلزم شکیبایی و تحمل فراوان است دست زنند. این خصایص نیز نوسان دارد و همواره در ادوار تاریخ ایران یکسان نبوده است. بدین روی می توان با تعلیم و تربیت تا حدی صفت صبر و تحمل را تقویت کرد و یا با تعالیم اخلاقی، تظاهر و خودستایی را تضعیف کرد و فروتنی و قناعت را که لازمه یک محقق است بیشتر رواج داد. لکن اصل این خصوصیات ملی در روحیه مردم، ریشه عمیق دارد و از عواملی است که در محاسبه درباره آینده ی علم و تحقیق و پرورش محققان خبره باید به آن توجه کرد.

عوامل گذران
نواقص بسیاری که به آن اشاره شد، از قبیل نقص دبیرستان ها و کمبود معلم و آزمایشگاه و کمبودی های دانشگاه ها و کتابخانه ها و موسسات تحقیقاتی همگی جزئی از عوامل گذران است، به این معنی که از لحاظ عقلی و استدلالی مانعی برای برطرف کردن آن نیست، گر چه ممکن است به علل مادی و جز آن در سالیان آینده نیز این عوامل برطرف نشود. آنچه برطرف کردن آن از همه آسان تر به نظر می رسد مشکل وسائل و لوازم است. با صرف بودجه ی کافی و برگزیدن اشخاص ذی صلاحیت، می توان تا ده سال دیگر یکی دو کتابخانه مجهز علمی در ایران به وجود آورد و چند مرکز مجهز جهت تحقیق در بعضی رشته ها تاسیس کرد، یا کمبود موسسات موجود را از لحاظ آلات و ابزار و دیگر چیزها جبران کرد.
آنچه برطرف کردن آن قدری مشکل تر و مستلزم زمانی طویل تر است، نقایص دستگاه های فرهنگی از لحاظ امور علمی و تحقیقاتی است. این امر نیز امکان پذیر هست به شرط این که علم و تحقیق، نه فقط لفظا بلکه واقعا، از هدف های دستگاه های آموزشی مملکت قرار گیرد و مخصوصا در دانشگاه ها با این امر خطیر شوخی نشود. دستگاه های اداری موجود که اصلاح آن ها خود امری علیحده است، مانعی بزرگ در راه اجرای طرح های آموزشی است، لکن چون دانشگاه ها تا حدی استقلال داخلی دارد، طرح مساله عظیم تر اصلاح تمام تشکیلات اداری مملکتی از مساله ی اصلاح دانشگاه ها انفکاک پذیر است. می توان از هم اکنون به اصلاح دانشگاه ها با نظریه ترویج روح تحقیقی پرداخت. حتی کمبود استاد و محقق نیز که اکنون در سراسر کشور احساس می شود، تا بیست سال آینده کاملا جبران پذیر است، به شرط این که از هم اکنون، برنامه دقیقی با توجه به احتیاجات واقعی کشور ریخته شود و این طور نباشد که برای مدت بیست سال فقط تربیت مهندس و طبیب را تشویق کنند و سپس تعجب کنند که به اندازه کافی ریاضیدان وجود ندارد که همه مهندسین را درس دهد، یا استاد انگلیسی یافت نمی شود تا زبانی را که همگی علاقه فرا گرفتن آن را دارند تعلیم دهد، یا زبان و تاریخ و فرهنگ ایران که مهم ترین میراث ملی است به علت کمبود استاد هر روز رو به تنزل گذارد و تحقیقات مهم حتی درباره تاریخ ایران تقریبا همگی به دست خارجیان انجام شود.
بزرگ ترین دشمن آینده علم در ایران، از لحاظ تربیت استاد و محقق، یک نوع علم پرستی کاذب است که اروپایی ها آن را (scientisme) می نامند، یعنی همه علوم را، غیر از علوم طبیعی و ریاضی، تحقیر کردن و ناچیز شمردن و حتی در علوم طبیعی و ریاضی فقط به جنبه های عملی پرداختن، در حالیکه در بزرگ ترین مراکز علمی و حتی مهندسی جهان مانند ام. آی. تی. شاگردان را مجبور می کنند در هر رشته که باشند، دست کم دو سال فلسفه و علوم انسانی بخوانند. و مخصوصا از چند سال پیش در رشته های علوم انسانی درجه می دهند تا شاگردان مهندسی و علوم طبیعی و ریاضی، تماس دایم با سایر علوم داشته باشند و فکرشان متحجر و محدود نشود. اگر به علم به معنی وسیع آن و احتیاجات دانشگاه ها و مراکز تحقیقی از هم اکنون توجه شود و مخصوصا شاگردان مستعد به فرا گرفتن علوم محض، از فلسفه گرفته تا ریاضیات و فیزیک، ترغیب شوند، کمبود استاد و محقق تا نسل دیگر قابل جبران است. لکن اگر فشار همواره بر روی تربیت مهندس و طبیب و افراد فنی دیگر باشد، تا بیست سال دیگر هم مجبور خواهیم بود شاگردان را به خارجه بفرستیم. فقط با داشتن متخصص در علوم محض و پایه می توان دانشگاه و مراکز تحقیقی ساخت که محصول آن بعدا متخصصان در رشته های علمی و فنی خواهند بود. شاید بعضی فکر کنند که احتیاجات ممالک شرقی به علوم و فرهنگ غربی از عوامل ثابت است، لکن اولا آینده خود این علوم در مغرب زمین چندان روشن نیست، و ثانیا حتی اگر فرض کنیم که غربی ها همین سیر فعلی را در علوم دنبال خواهند کرد، می توان مانند ژاپن و چند کشور دیگر آسیایی، با پرداختن به تربیت افراد لایق، در علوم اساسی، احتیاج به استاد و محقق را در مراحل عادی برطرف ساخت و فقط در مراتب خیلی عالی تحقیق از مراکز تحقیقی و افراد محقق ممالک غربی استفاده کرد. با یک برنامه عاقلانه و اجرای صحیح آن هیچ دلیلی ندارد که در ایران این مشکل تا بیست سال دیگر دست کم به اندازه ی قابل توجهی حل نشود.

پیشنهادهایی برای ترویج تحقیق و علم در ایران
با برنامه ای منظم و توجه بیشتر به امور تحقیقاتی و علمی، و سپردن امور علمی به دست اهل فن، و پرداختن به کیفیت (در مدارس و مخصوصا دانشگاه ها)، و احیای سنن علمی در دامن فرهنگ ایرانی و اسلامی، توسعه فعالیت های تحقیقی و علمی در ایران امکان پذیر است. درعرض ده سال اخیر از لحاظ کمیت در مسائل مربوط به علم و تحقیق، یعنی در امر چاپ کتاب و مجله و تدریس دروس علمی و تاسیس موسسات تحقیقاتی، پیشرفت هایی به چشم می خورد، لکن این پیشرفت ها توام با نواقص بزرگ است که نباید از آن چشم پوشید، بلکه به منظور بهبود بخشیدن به وضع تحقیق در سال های آینده از هم اکنون باید به رفع آن نواقص برآمد. باید تا بتوان از تبلیغ بیجا درباره ی امور تحقیقاتی دوری کرد و به عمل پرداخت. باید به وضع محقق از لحاظ قانونی و نیز به حق مولف و سایر اشخاص که به نحوی از انحاء در پیشرفت امور تحقیقاتی موثر هستند توجه خاص مبذول داشت. همان طور که توجه واقعی در چند سال اخیر به مسائل مهم اقتصادی مانند سدسازی، موجب ساختن سدهای بزرگ شده است، به همین نحو اگر واقعا دور از الفاظ و ادعاها، به کار علم و تحقیق توجه شود و اشخاصی که حقیقتا اهل تحقیق هستند تشویق شوند و در راس امور تحقیقاتی قرار گیرند، بدون شک موفقیت های شایانی نیز در این زمینه نصیب ایرانیان خواهد شد. برای پیشرفت امر علم و تحقیق در آینده، باید از بلند پروازی دوری کرد و قوای تحقیقاتی را در رشته هایی که از لحاظ نیروی اقتصادی و انسانی امکان پذیر است تمرکز داد. اگر در فلان مملکت به فیزیک دماهای کم یا فیزیک گازها می پردازند، لازم نیست حتما برای حفظ نام و رسم ملی در ایران نیز به تحقیقی در همان رشته پرداخت. فقط دو سه کشور در جهان وجود دارد که تقریبا در تمام رشته ها به تحقیق اشتغال دارند، بقیه مجبورند کار خود را به رشته های خاصی محدود کنند. ایران با در نظر گرفتن خصوصیات فرهنگی خود و آب و هوا و محیط طبیعی و بودجه و متخصصان موجود و دیگر چیزها می تواند چند رشته متمرکز سازد، لکن در آن چند رشته به تهیه وسائل، چه آزمایشگاهی، چه کتاب نو و مجله، مبادرت ورزد و در این رشته ها متخصص تربیت کند.
همچنین باید جهت ترویج علم و تحقیق، علوم نظری را برای آن ها که استعداد و لیاقت آن را دارند رواج داد و علوم انسانی و فلسفی را با هدف وسعت بخشیدن به دید فکری محصلین، مخصوصا شاگردان علوم، حتی المقدور توسعه داد و جزو برنامه های شاگردان علوم مختلف ساخت. نیز باید در خود علوم انسانی تحقیقات وسیع انجام گیرد، مخصوصا در تاریخ علوم و فلسفه ی اسلامی و ایرانی تا ارزش های علمی در فرهنگ ایران احیا شود، و علوم به ویژه در سطح دبیرستانی، به صورت دنباله ی فعالیت های دانشمندان قدیم اسلام و ایران تدریس شود. با استفاده از تاریخ هر یک از علوم و به کار بردن اصطلاحات علمی که قبلا در ایران متداول بوده است و حتی برخی متون قدیم مانند جبر خیام، که در چند مدرسه در انگلستان، به عنوان متن علم جبر تدریس می شود، می توان با شاگرد در مراحل اولیه تحصیلات خود، در فعالیت علمی اعتماد به نفس بخشید و او را به دنبال کردن علم و تحقیق تشویق کرد. البته موانع و نواقص چنان که به آن اشاره رفت زیاد است، لکن اگر همت و علاقه باشد با بودجه و نیروی انسانی موجود می توان در بعضی از رشته های علوم در سالیان آینده به انجام دادن تحقیقات ارزنده ای دست زد و روی هم رفته علاقه به علم و تحقیق را تقویت کرد، به شرطی که از عوامل موجود در فرهنگ ایران و افراد صلاحیتدار که در گوشه و کنار به کار علمی اشتغال دارند، استفاده ی کامل شود و فعالیت علمی دنبال گردد و حتی المقدور کارهای علمی و تحقیقاتی از چنگال مقررات اداری و مالی فعلی، که با طرز کار یک موسسه تحقیقی و با روحیه یک فرد محقق تناقض دارد، رها شود.
با توجه به این عوامل، می توان امید داشت که به عنایت پروردگار، ایران بار دیگر دنیای علم را با نور دانش خود برافروزد و مخصوصا در علومی که با روح و استعداد و فرهنگ آن هماهنگی دارد ارمغان نوینی به جهانیان عرضه دارد.


منابع :

  1. سيد حسين نصر- معارف اسلامی در جهان معاصر- صفحه 182-167

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/27922