قدمت و سابقه هنر در تاریخ

باستان شناسان، معتقدند كه نشانه هایی از هنر در دوران قبل از تاریخ، یعنی دوره پارینه سنگی (از حدود 40000 تا 10000)، سال قبل از میلاد یافت شده است. در این دوره «نقاشی بر سقف دیوار غار، و نیز كنده كاری روی سنگ، با دوده زغال یا سوخته استخوان مخلوط با پیه جانوران و یا با رنگیزه های كانی، مانند: گل اخرا و خاك سرخ، با نقوش ساده و انتزاعی» صورت می گرفته است. در دوران «نو سنگی» (حدود هشت هزار سال قبل از میلاد) نیز، هنر به رشد خود ادامه داده است كه نگارینه های سفالین به جا مانده از آن حكایت دارند. در عصر مس و سنگ نیز، پیكره ها، ظروف، چوب های منبت كاری شده، شیشه گری و ترصیع سنگهای قیمتی، نشانه ای از رونق و رواج هنر در میان انسانهای باستان است كه آثار كشف شده از آنها هم اكنون در موزه ها نگهداری می شود.
در مصر باستان، پیکر تراشی، نقاشی های دیواری، سفالگری لعابی، صنعت شیشه برای ساختن ظروف و اشیاء تزئینی كوچك و ... از جمله هنرهای رایج آنان بوده است. در ایران دوره هخامنشیان هنرهای فرعی از جهت كمال مهارت فنی از دیگران چیزی كم نداشته است، به گونه ای كه ساخته های دست پیشه وران و هنر ورزان ایرانی چون تحفه هایی گرانبها به دورترین نقاط جهان آن روز، صادر می شده است. سیر تاریخی هنر از مراحل ساده اولیه تا عصر تكامل آن را می توان در سایر ملتها، نیز (از قبیل هند، چین، ژاپن، یونان و ...) دنبال نمود، لیكن نكته مهم در بررسی تاریخ هنر این است كه رشته ها و فنون گوناگون امروزی آن، در آغاز، از یك ریشه به وجود آمده اند، و كم كم شاخه شاخه شده و هر یك به اقتضای خاص خود تطور یافته است.

هنر اسلامی:
كریستین پرایس، شكوفایی هنر اسلامی را در اثر برخورد با تمدن سایر ملل می داند و می گوید: «داستان هنر اسلامی با چكاچك شمشیر و آوای سم ستوران در بیابان ها و بانگ بلند پیروزی «الله اكبر» آغاز می شود». نویسنده كتاب خلاصه هنر نیز معتقد است كه شكوفایی هنر اسلامی، مرهون فتوحات مسلمین و آشنایی با فرهنگ و تمدن ملل متمدن بوده است. گوستاولوبون، مورخ شهیر فرانسوی، پاره ای از این دیدگاه ها را مخدوش می داند. او معتقد است اساساً شرق دارای فرهنگ و تمدن ریشه ای بوده و اعراب مردمانی آشنا به تمدن بوده اند. وی می گوید: «همیشه مشرق زمین مركز مردان دانشمند و بزرگان صنعت و علمای ادب بوده است».
به نظر می رسد عامل اساسی ای كه در شكوفایی تمدن اعراب و ظهور هنرهای مختلف در میان مسلمانان نقش داشته و كمتر بدان توجه شده، بخشی از تعالیم قرآن و پیامبر اسلام (ص) بوده است. تشویق نسبت به علم و فن، تمجید از دانشمندان و هنرمندان می توانسته است در رویكرد عمیق اعراب تازه مسلمان به دانش و هنر نقش بسزایی داشته باشد.
كارل جی دوری می نویسد: «در اسلام، هنر و ایمان پیوند ناگسستنی دارند و در چهارچوب قوانین سخت، آزادی بسنده برای هنرمندان به منظور خلق آثار هنری نهاده شده است، محور هنر اسلامی بر پایه تعالیم پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) گذاشته است؛ تعلیماتی كه معنی را مركز نقل هنر قرار داده است».


منابع :

  1. پرويز مرزبان- خلاصه تاريخ هنر- صفحه 14-5-3-1

  2. كريستين پراس- تاريخ هنر اسلامي- ترجمه مسعود رجب نيا- صفحه 5

  3. گوستاولوبون- خلاصه تاريخ هنر- صفحه 124

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/28002