حقیقت رؤیا و اقسام آن

رؤیا از نظر دانشمندان متجدد
دانشمندان طبیعی اروپا برای رؤیا حقیقتی قایل نیستند و بحث از ارتباط آن با حوادث خارجی را واجد وزن علمی نمی دانند، جز بعضی از روانشناسان که درباره آن تحقیقاتی کرده اند و علیه دسته اول به خواب هایی که پرده از امور پنهانی برمی دارد یا از حوادث آینده خبر می دهد، به طوری که نمی توان آنها را حمل بر تصادف و اتفاق کرد، استدلال نموده اند.

رؤیا در قرآن

در قرآن شریف خواب هایی از پیغمبران و جز ایشان نقل و تصدیق شده است. از جمله خواب حضرت ابراهیم (ع) درباره ذبح حضرت اسماعیل (ع)، خواب حضرت یوسف (ع)، خواب رفقای زندانی آن حضرت، خواب ملک مصر و خواب رسول اکرم (ع) را درباره فتح مکه می توان نام برد و در روایاتی که از پیغمبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نقل شده نیز شواهدی وجود دارد.
همه ما یا خودمان خواب هایی دیده ایم که دلالت بر امور مخفی یا حل مشکلات علمی یا وقوع حوادثی در آینده داشته و یا از دیگران این گونه خواب ها را شنیده ایم. این خواب ها را مخصوصا خواب های صریحی که احتیاج به تعبیر ندارد نمی توان اتفاقی و به طور کلی بی ارتباط با جریانی که قابل انطباق با آنها است، دانست.

تاثیر عوامل جهانی و نفسانی بر رؤیا

البته نمی توان انکار کرد که بعضی از عوامل درونی از قبیل امراض و انحرافات مزاجی و خستگی و پری شکم و همچنین پاره ای از عوامل بیرونی از قبیل گرما و سرما و دیگر چیزها در قوه خیال تأثیر دارد و قوه مخیله نیز در خواب مؤثر می باشد. مثلا کسی که تحت تأثیر حرارت یا برودت شدید واقع شده در خواب آتش های شعله ور یا برف و یخ می بیند و کسی که امتلای معده و انحراف مزاج دارد خواب های مشوش و بی سر و ته می بیند.
همچنین اخلاقیات و صفات نفسانی نیز در رؤیا بی تأثیر نیست و به همین جهت اکثر خواب ها در اثر تخیلاتی است که اسباب داخلی و خارجی موجب آنها شده و در واقع نشان دهنده کیفیت تأثیر آن اسباب می باشد. دانشمندان طبیعی فقط همین اسباب را بررسی کرده اند و نتیجه گرفته اند که خواب حقیقتی ندارد، ولی همان طور که تأثیر این اسباب را نمی توان انکار کرد، حقیقت داشتن پاره ای از رؤیاها و ارتباط آنها را با امور خارجی نیز نمی توان انکار نمود.

ارتباط رؤیا و نفس

کسی که خواب می بیند که در فلان روز فلان جریان واقع خواهد شد و در همین موقع معین هم واقع می شود، نمی توان گفت: نفس او با حادثه ای که هنوز وجود نیافته ارتباط پیدا کرده است، زیرا ارتباط وجودی بین موجود و معدوم محال است. همچنین کسی که خواب می بیند که در فلان مکان ظرفی چنین و چنان دفن است و یا فلان مقدار سکه طلا و نقره در آن موجود است و بعد از بیدار شدن، به سراغ آنجا می رود و زمین را حفر می کند و ظرف را با همان خصوصیات می یابد، نمی توان گفت که نفس وی با آن ظرف اتصال داشته است، زیرا اتصال نفس با امور مادی از راه حواس صورت می گیرد و ظرفی که با فاصله زیر خاک قرار گرفته، قابل درک حسی نیست، به همین جهت گفته اند که ارتباط نفس با این گونه حوادث و اشیا از راه اتصال به علل و اسباب آنهاست.

عوامل سه گانه وجود آدمی

توضیح آنکه، جهان هستی مشتمل بر سه عالم است:
عالم طبیعت: که عنصر اصلی آن ماده و خواص آن است.
عالم مثال: که از نظر مرتبه وجود، فوق عالم طبیعی است و موجودات آن صورت های بی ماده ای هستند و نسبت به موجودات مادی جنبه علیت دارند.
عالم عقل: که فوق عالم مثال است و در آن حقایق موجودات بدون ماده و صورت موجودند و نسبت به موجودات عالم مثال جنبه علیت دارند.

ادراک نفس در تجرد خیالی و عقلی

نفس انسان بواسطه تجردش با عوامل فوق طبیعت سنخیت دارد و در موقع خواب که اشتغال به ادراکات حسی ندارد، طبعا به عالمی که با آن سنخیت دارد بر می گردد و بر طبق استعداداتش حقایقی از آن عالم را مشاهده می کند. نفس کامل که قدرت درک مجردات را با همان تجرد عقلی آنها دارد، علل و اسباب را به نحو کلیت درک می کند ولی نفسی که به آن پایه از کمال نرسیده، حقایق کلی را با صورت های جزیی حکایت می کند.
چنان که ما معنای سرعت کلی را با تصور یک جسم سریع الحرکت و معنای عظمت را با تصور کوه حکایت می کنیم و نفسی که هنوز به مرحله تجرد عقلی نرسیده، در عالم مثال متوقف می شود و گاهی علل و اسباب اشیا را در عالم مثال به همان صورت واقعی مشاهده می کند و در آنها دخل و تصرفی نمی نماید و این همان خواب های صریحی است که غالبا اهل صدق و صفا می بینند و گاهی موجودات مثالی را به صورت هایی که با آنها مأنوس است، درک می کنند، چنانکه علم را به صورت نور و جهل را به صورت ظلمت می بیند و حتی ممکن است ذهن از یک معنی به معنای ضد آن منتقل شود.
از این گونه خواب ها همان خواب مشهوری است که نقل می کنند: مردی نزد ابن سیرین معبر معروف آمد و گفت: "خواب دیدم که مهری به دست دارم و دهان و عورت مردم را با آن مهر می کنم، ابن سیرین گفت: تو مؤذن می شوی و مردم با اذان تو روزه می گیرند و از خوردن و آمیزش جنسی خودداری می کنند."

رؤیای صریح و غیرصریح

از آنچه گفته شد، به دست آمد که خواب بر دو قسم است؛ خواب صریح که نفس خواب بیننده تصرفی در مشاهدات خود نکرده و احتیاج به تعبیر ندارد و خواب غیر صریح که نفس در آنچه دیده تصرفاتی کرده و از این جهت احتیاج به تعبیر و بازگرداندن صورت ذهنی او به صورت حقیقی و اولی دارد، مانند تعبیر نور به علم و ظلمت به جهل و حیرت.
خواب های غیر صریح نیز به دو دسته تقسیم می شوند: یکی خواب هایی که انتقال و حکایت در آنها روشن است و به آسانی می توان آنها را به اصل برگرداند، مانند مثال های گذشته و دیگر خواب هایی که تصرفات نفس در آنها پیچیده و مبهم است و یافتن مشهودات اصلی برای شخص معبر سخت و یا غیر ممکن است. این دسته از خواب ها همان خواب هایی است که آنها را "اضغاث احلام" می نامند و پوچ و بی تعبیر می دانند.

بازگشت نفس به عالم فوق حس در قرآن

این خلاصه بحثی است که دانشمندان علم النفس درباره رؤیا کرده اند و در قرآن شریف مؤیداتی برای آن می توان یافت. مثلا موضوع بازگشت نفس به عالم فوق طبیعت در حال خواب از این دو آیه استفاده می شود: «هو الذی یتوفاکم باللیل»؛ «و اوست که روح شما را شبانگاه (در خواب) برمی گیرد.» (انعام/60)، «الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری»؛ «خداوند روح انسان ها را هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند و (نیز) روح کسی را که نمرده است، به هنگام خواب (قبض می کند)، پس آن (روح) را که مرگ را بر او مقدر کرده نگاه می دارد و دیگری را تا سرآمدی معین باز می فرستد.» (زمر/42)
ظاهر این آیات شریفه این است که نفس در حال خواب از بدن گرفته می شود و تعلقش به حواس ظاهر قطع می گردد و بازگشت به سوی پروردگار می کند، بازگشتی که مشابه بازگشت آن در حال مرگ است. همچنین به اقسام سه گانه رؤیا نیز اشاراتی موجود است. مثلا خواب حضرت ابراهیم (ع) و خواب رسول اکرم (ص) از نوع اول و خواب رفقای زندانی یوسف از نوع دوم می باشد و به خواب های پیچیده و مبهم نیز اشاره شده، در آن جا که از معبرین مصر حکایت می کند که خواب ملک را از "اضغاث احلام" دانستند.


منابع :

  1. سید محمد حسین طباطبایی- معنویت تشیع- صفحه 237-240

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/29002