نمونه هایی از رحمت رحیمیه خداوند در دنیا

به جاى دو کلمه رحمان و رحیم در فارسى نمى توان واژه اى یافت که عینا ترجمه آن باشد و اینکه بخشنده مهربان معمولا ترجمه مى کنند ترجمه رسائى نیست زیرا بخشنده ترجمه جواد است و مهربان ترجمه رؤف و هر دو از صفات پروردگار است که در قرآن آمده است. جواد (بخشنده) یعنى کسیکه چیزى دارد و بدون عوض به دیگران مى بخشد ولى رحمان و رحیم هر دو از رحمت مشتقند و در کلمه رحمت یک معنا اضافه اى نهفته است و آن اینکه: در مواردى که موجودات، نیازمند و مستحق است، بالفظ و یا با زبان تکوین دستش دراز است و به اصطلاح قابل ترحم است و استحقاق دارد که چیزى به او برسد، در این گونه موارد رحمت است. منتهى، رحمت انسان وقتى به مستحقى مى رسد که تحت تاثیر حالت او قرار گیرد، و رقت قلبى رد او پدید آید، ولى خداى متعال از این امور منزه است.
پس وقتى مى گوییم رحمان و رحیم دو معنا در ذهن ما مجسم مى گردد: یکى نیاز عظیم و فراوان مخلوقات که گوئى سراسر مخلوقات با زبان قابلیت هاى خودشان همه دست نیاز به درگاه بى نیاز او دراز کرده و التماس مى کنند، و دیگر اینکه او رحمت بى حساب خویش را به سوى آنان فرستاده و نیازهاى آنان را تامین نموده است. این است که بعضى از مترجمان اخیر وقتى دیده اند که هیچ کلمه اى رساننده معانى این کلمات نیست، آیه شریفه، بسم الله الرحمن الرحیم را به نام «الله رحمن الرحیم» ترجمه نموده اند.
در زبان عربى کلماتى که بر وزن فعلان است دلالت بر کثرت مى کند مثل عطشان که به معناى عطش کثیر است و کلماتى که بر وزن فعیل است که اصطلاحا آن را صفت مشبه مى گویند دلالت بر نوعى ثبات و دوام مى کند. رحمان که بر وزن فعلان است دلالت بر کثرت و وسعت مى کند و مى رساند که رحمت حق همه جا گسترش پیدا کرده و همه چیز را فرا گرفته است. اصولا هر چیزى، چیز بودنش مساوى با رحمت حق است چون وجود و هستى عین رحمت است، چنانکه در سوره اعراف آیه 156 آمده است و «رحمتی وسعت کلى شى ء؛ رحمت من همه چیز را فرا گرفته است.» و در دعاى کمیل مى خوانیم «و برحمتک التى وسعت کلى شى ء.»
این گونه رحمت حق استثناء ندارد، و این طور نیست که شامل انسانها باشد و غیر انسانها را شامل نشود و یا در انسان ها تنها انسانهاى مؤمن را فرا گیرد، خیر، بلکه سراسر گیتى مشمول رحمانیت حق است و یا عین آن است، یعنى آنچه در عالم هستى هست رحمت حق است. درسى که مى توان از جمله بسم الله الرحمن الرحیم آموخت این است که آنچه که از خدا به عالم مى رسد دو گونه نیست، خیر و شر. بلکه آنچه از او مى رسد جمله نیکو و رحمت است و این رحمت شامل جماد و نبات و حیوان و انسان به تمام اقسامش مى گردد چون اصولا فاتحه و گشایش هستى با رحمت حق است. و اما رحیم که بر وزن فعیل است دلالت بر رحمت لاینقطع و دائم حق مى کند. رحمان که دلالت بر رحمت واسعه پروردگار مى کرد و شامل همه موجودات مى گشت ولى بالاخره در این عالم یک سلسله از موجودات پس از هستى معدوم مى شوند و فانى مى گردند ولى رحیم نوعى از رحمت است که جاودانگى دارد و تنها شامل آن بندگانى است که از طریق ایمان و عمل صالح، خود را در مسیر نسیم رحمت خاصه حق قرار داده اند!!
پس پرودگار یک رحمت عام دارد و یک رحمت خاص. با رحمت عام خودش همه موجودات را آفریده است که از جمله آنان انسان است. انسان که تنها موجود مکلف است و خودش مسئول خویش است. اگر وظائف و تکالیفى که به عهده اش نهاده شده بود انجام دهد، مشمول رحمت خاص الهى خواهد شد. رحمان اشاره به آن رحمت بى حسابى است که همه جا کشیده و مؤمن و کافر و حتى انسان و جماد و نبات و حیوان ندارد ولى رحیم اشاره به رحمت خاص است که به انسانهاى مطیع و فرمانبردار اختصاص دارد. در روایات فرق رحمان و رحیم این چنین بیان شده است: «عن الصادق (ع) (فى حدیث) و الله اله کل شى، الرحمن لجمیع خلقه، الرحیم بالمومنین خاصه؛ که در این حدیث رحمان حاکى از رحمت پروردگار است نسبت به تمام موجودات و رحیم تنها به مؤمنین.» (کافى- توحید صدوق- تفسیر عیاشى)
یک نوع رحمتها هست که مقدماتش را انسان باید اکتساب کند. این رحمت جز از طریق اکتساب، نازل شدنی نیست. این رحمت را باید به کسب (یعنی با کسب لیاقت) نازل کرد. آن کدام رحمت است؟ آن رحمتهایی که در قرآن کریم از آنها زیاد یاد می شود که نقطه مقابلش نقمت است. در آنجا نقطه مقابل نقمت نیست، ولی در اینجا نقطه مقابل حتما نقمت است، یعنی انسانهای مؤمن، فرد مؤمن یا جامعه ای که به لوازم ایمانش یعنی به وظیفه خودش عمل می کند، در اثر عمل صالح، خداوند عالم یک نوع تفضلاتی به بندگان می کند، آن تفضلاتی را که نتیجه اعمال شایسته است "رحمت رحیمه" می گویند.
رحمت رحمانیه هیچ به عمل و صلاح بنده ارتباط ندارد، ولی رحمت رحیمیه فقط و فقط بستگی دارد به صلاحیت و اعمال صالح بنده و به لیاقتی که بنده برای خود کسب می کند، و به همین جهت قرآن در مواردی این مطلب را بیان می کند که گاهی مردم میان رحمت رحیمیه و رحمت رحمانیه اشتباه می کنند. مثلا در بعضی آیات قرآن می بینیم که خداوند به یک نفر آدم کافر یا فاسق ثروت زیادی داد. تعجب می کنیم. خیال می کنیم ثروت زیاد از نوع رحمت رحیمیه است؛ یعنی از نوع آن رحمتهایی است که انسان را به خدا نزدیک می کند، از نوع رحمتهایی که واقعا سعادت است. می گوییم خدا چرا چنین می کند؟ فکر نمی کنیم که آن رحمتی که تفضل الهی و مربوط به شایستگی انسان است، غیر از این حرفهاست. آن گاهی ممکن است به صورت فقر برای انسان نازل شود. این دیگر بستگی دارد به حال بنده.
خدای متعال گاهی بنده ای را که لیاقت اینکه عنایت خاص الهی به او برسد و او را دستگیری کند دارد و راهش منحصر است به اینکه او را در یک سختی و رنج قرار بدهد، رنجی از نوع فقر، رنجی از نوع مصیبت، رنجی از نوع فراق، رنجی از نوع دیگر برای او نازل می کند. رحمت رحیمیه آن است که در نهایت امر برای انسان سعادت است و بر عکس گاهی بنده ای را به دلیل اینکه مستحق رحمت رحیمیه نیست و مستحق نقمت است یعنی اعمالش او را مستحق کرده که در همین دنیا معاقب شود به صورت فراهم کردن نعمتها برای او، عقاب می کند.
عقابها فرق می کند. بدترین عقابها این است که خدا او را از اینکه به طرف خودش بیاید طرد کند، یعنی موجبات غفلت را به او بدهد. در مواردی که البته کلیت ندارد، خدا می خواهد به بنده ای بگوید برو گم شو، دیگر اینجا نیا، همه چیز را برایش فراهم می کند؛ یعنی برو گم شو. بنابراین رحمت رحیمیه آن است که در نهایت امر انسان را به سعادت نزدیک کند، حال می خواهد به حسب صورت و ظاهر و با مقیاسهای کوچک خیر و نیکی شمرده نشود. بنابراین صفت "رحیم" اشاره به رحمت خاص پروردگار است که ویژه بندگان مطیع و صالح و فرمانبردار است، زیرا آنها به حکم ایمان و عمل صالح، شایستگى این را یافته اند که از رحمت و بخشش و احسان خاصى که آلودگان و تبهکاران از آن سهمى ندارند، بهره مند گردند. "رحیم" گاهى به صورت مقید ذکر شده که دلیل بر خصوصیت آن است مانند «و کان بالمؤمنین رحیما؛ خداوند نسبت به مؤمنان رحیم است.» (احزاب/ 43) و گاه به صورت مطلق مانند سوره حمد.
در روایتى نیز از امام صادق (ع) مى خوانیم که فرمود: «و الله اله کل شی ء، الرحمن بجمیع خلقه، الرحیم بالمؤمنین خاصة؛ خداوند معبود همه چیز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان، و نسبت به خصوص مؤمنان رحیم است.» (کافى و توحید صدوق و معانى الاخبار طبق نقل المیزان) از سوی دیگر "رحیم" صفت مشبهه است که نشانه ثبات و دوام است و این ویژه مؤمنان مى باشد. همچنین رحیم صفتى است که هم در مورد خدا و هم در مورد بندگان استعمال مى شود، چنان که درباره پیامبر (ص) در قرآن مى خوانیم «عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم؛ ناراحتیهاى شما بر پیامبر گران است، و نسبت به هدایت شما سخت علاقمند است، و نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم مى باشد.» (توبه/ 128)


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنايى با قرآن- جلد 2 صفحه 76

  2. مرتضی مطهری- آشنايى با قرآن- جلد 6 صفحه 196-193

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسير نمونه- جلد 1 صفحه 23

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/29262