یزید ابن معاویه

یزید دومین خلیفه جنایتکار اموی که فاجعه کربلای حسینی به دستور او پدید آمد. پدرش معاویة بن ابی سفیان (اولین خلیفه از بنی امیه) و مادرش میسون کلابیه که صحرانشین بوده و دختر "بجدل کلبی" است. یزید سال 25 هجری قمری به دنیا آمد. در جوانی بسیار عیاش و هوسران و دائم الخمر بود. به سگ بازی و میمون علاقه زیادی داشت و نام میمون خود را "ابوقبیس" گذاشت و او را لباس زیبا می پوشاند و در مجالس عیش و طرب می برد و گاهی سوار بر اسبش می کرد و به مسابقه می فرستاد. وی اندیشه های الحادی داشت و به مبدأ و معاد بی عقیده بود. گویند که معلم او یک مسیحی نسطوری در شام بود. پدرش معاویه، قبل از مرگ خود اقدام مهمی مبنی بر تعیین جانشین او که فرزند بزرگش بود، انجام داد. معاویه حدود سال 50 هجری قمری بنابر برخی از روایات کوشش هایی در این راه کرد و از مردم شام و دیگر شهرها و رجال بر ولیعهدی او بیعت گرفت و چون "معاویه" مرد، یزید در ماه رجب سال 60 هـ ق به خلافت نشست.

خلافت یزید و جنایت های او
بنابر روایات تاریخی، یزید به اشراف زادگان عرب عهد جاهلی بیشتر شبیه بود تا به خلیفه مسلمانان!! در زمان او فسق و فجور به والیان هم گسترش پیدا کرد. بیت المال را حیف و میل و فساد در جامعه زیاد شد. آوازخوانی در مکه و مدینه آشکار و شرابخواری علنی در بین مردم شایع شد!! او سال اول خلافتش به دفع مخالفانش پرداخت و در این راستا دست به کشتار انسان های بزرگی چون حسین بن علی بن ابیطالب (ع) و خاندان و اصحاب او زد. سال 61 هجری قمری برای بیعت گرفتن از حسین (ع) به والی مدینه "ولیدبن عتبه" نامه نوشت که به زور از او بیعت بگیرد و اگر نپذیرفت، او را به قتل برساند. امام حسین (ع) که یزید را مردی فاسق و شرابخوار و فاجر می دانست، با او بیعت نکرد و به مکه رفت و از آنجا به عراق رفت و در کربلا توسط عامل یزید در عراق (عبیدالله بن زیاد) و دستیاران او مانند عمربن سعد، شمربن ذی الجوشن، به دستور یزید با یاران و اصحاب خود به شهادت رسید و خاندانش به اسارت در آمدند و یزید دستور داد آنان را شهر به شهر به حال اسیری به دمشق مقر حکومت او بردند. این فاجعه عظیم تاریخی در همان سال اول حکومت یزید رخ داد.

جنایت بعدی یزید «واقعه حره» است. سال 63 هـ ق، حاکم شهر مدینه، گروهی از اشراف و بزرگان مدینه را که بیشتر فرزندان مهاجرین و انصار بودند، برای آشنایی با یزید و برخورداری از عطایای او، نزد یزید فرستاد، به سبب گزارش آنان از وضع یزید و دربار او، چون بر مردم فساد و آلودگی های او آشکار شد، اهالی مدینه شورش کرده، والی مدینه و عده زیادی از بنی امیه را که در آن شهر زندگی می کردند، از شهر بیرون کردند. یزید برای مقابله با این آشفتگی ها "مسلم بن عقبه" را با لشگر بزرگی به طرف حجاز و شهر مدینه فرستاد و او را مأمور سرکوبی و قتل و غارت آنها نمود. مسلم نیز با لشگر خود شهر را ویران و مردم را قتل عام و اموال آنها را غارت کردند. این واقعه ننگین و وحشیانه در سال دوم خلافت او رخ داد. یزید سال 64 هـ ق یعنی در سال سوم خلافتش برای دفع "عبدالله بن زبیر" از مخالفین حکومت او که در شهر مکه پناهنده شده و با او بیعت نکرده بود، لشگری فرستاد تا او را محاصره و سرکوب کنند. سپاه او به فرماندهی "حصین بن نمیر" که بعد از مرگ "مسلم بن عقبه" به جای او آمده بود، به مکه هجوم برده و با منجنیق به مسجدالحرام حمله کرده و کعبه را به آتش کشیدند. مسجدالحرام سوخت و ویران شد و عده ای کشته شدند، لکن آنها بر "عبدالله بن زبیر" و شهر مکه که در تحصن بود، دست پیدا نکردند. شهر هنوز در محاصره بود که خبر مرگ یزید در «حوارین» از اطراف شهر دمشق رسید و تلاش آنها بی نتیجه ماند و "ابن زبیر" و مکه، از محاصره رهائی یافتند و بدین گونه سراسر خلافت این مرد پلید که فقط 3 سال و چند ماه طول کشید، در واقع، تسویه حساب کاملی با غالب مظاهر اسلامی از خاندان پیامبر (ص) گرفته تا شهرهای مکه و مدینه بود. ننگ ها و آلودگی های او آنقدر زیاد است که در این مختصر نگنجد. یزید در سن 38 یا 33 سالگی مرد و در «باب الصغیر» شهر دمشق دفن شد.


منابع :

  1. جواد محدثی- فرهنگ عاشورا

  2. دائرة المعارف بزرگ اسلامی به نقل از تاریخ: تاریخ طبری، یعقوبی، طبقات ابن سعد و چندین منبع دیگر

  3. سید مصطفی حسینی دشتی- معارف و معاریف

  4. حسین عمادزاده- امویان

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/29470