بررسی چهره ریاضی جهان در آیات قرآن

یکی از دلایل اعجاز قرآن که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار می گیرد، آیاتی است که چهره ریاضی جهان را برای ما بیان می کند.
بیان چهره ی ریاضی جهان در آن دوران ظلمت و جهالت همه گیر، و در آن سرزمینی که اصلا اندیشه ای به نام اندیشه ی محاسبه وجود نداشته – از کسی که هیچ درسی نخوانده (پیامبر اکرم (ص))- اعجازی است بسیار روشن.
برای درک این اعجاز دو شرط را باید در نظر گرفت:
شرط یکم- اطلاع کافی از وضع عمومی شبه جزیره ی عربستان در آن دوران، و آگاهی کامل از زندگی ابتدایی پیامبر اسلام.
شرط دوم- بی غرض بودن و داشتن وجدان و انصاف، و دوری از اصول قالب گیری شده برای تاریخ شناسی.
از جمله آیاتی که چهره ی ریاضی جهان را برای ما بیان می دارد:
1- «و ان من شیئ الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم؛ هیچ چیزی وجود ندارد، مگر اینکه منابع آنها نزد ماست و ما نمی فرستیم آن را، مگر به اندازه ی معلوم.» (حجر/ 21)
2- «لقد احصاهم و عدهم عدا؛ قطعا خداوند آنها را محاسبه نموده و با شمارش به جریان انداخته است.» (مریم/ 94)
3- «الذی له ملک السماوات والارض و لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و خلق کل شیء فقدره تقدیرا؛ خداوندی که ملک آسمان ها و زمین از آن اوست و فرزندی برای خود اتخاذ نکرده و در ملک شریک برای او نیست و همه چیز را آفریده و آن ها را به اندازه های معین تقدیر نموده است.» (فرقان/ 2)
4- «... و کل شیئ احصیناه فی امام مبین؛ و هر چیزی را در امامی (کتابی) آشکار، محاسبه کرده ایم.» (یس/ 12)
5- «...و احصی کل شیء عددا؛ و همه چیز را از بعد عددی آن شمارش کرده است.» (جن/ 28)
در مواردی دیگر چهره ی ریاضی جهان را می توانیم در قرآن ببینیم، از آن جمله در سوره های: حجر آیه ی 19، انبیاء آیه ی 47، نبأ آیه ی 9، اعلی آیه ی 3.

نتایج آیات
نتیجه ی یکم- حاکمیت پدیده ی کمیت در جهان طبیعت و بعد مادی انسان، حقیقتی است کاملا روشن و توجه به این حقیقت روشن ما را با واقعیاتی بسیار ضروری و مفید آشنا می کند، از آن جمله:
الف: قطعا باید بپذیریم که ارتباط ما با جهان، نمی تواند بر پایه ی خیالات و پندارهای بی اساس استوار شود، زیرا پدیده ی کمیت که واقعیتی شوخی ناپذیر است در همه ی پدیده های طبیعت و بعد مادی انسان، بدون پذیرش انعطاف، به کار خود مشغول است. شما در هیچ نقطه ای از دنیا عدد 1 را 2 نخواهید دید با عدد 8، با خیال 16 و با عدد 14 با پندار 25 رو به رو نخواهید شد. هم چنین به علاوه (+) منها (ــ) نمی شود و منها (ــ) به علاوه (+) نخواهد شد.
ب- تصرفات ما در نمود ریاضی جهان، موجب نابودی خود جهان نمی شود، بلکه می توانیم تغییراتی را به سود خود ایجاد کنیم، و در هر تغییری که به وجود می آید، اگر موضوع تغییر یافته نمود عینی داشته باشد، حتما کمیت را که از مقولات عام جهان است، درآن نمود عینی، حکم فرما خواهیم یافت. وقتی می گوییم کمیتی به کیفیتی تبدیل یافت باید بدانیم که اگر آن کمیت از عینیت خارج از «من» برخوردار باشد، به طور حتم دارای کیفیتی مخصوص همان موقعیت خواهد بود.
نتیجه ی دوم- این آیات، هشداری بسیار جدی به انسان ها می دهد که جهان را جایگاه بازی تلقی نکنند و بدانند حتی اگر بخواهند به انگیزگی تمایلات بی اساس خود، از قانون فرار کنند، حرکت آنان برای فرار هم از نقطه ی آغاز و هم در مسیر و هم در نقطه ی مقصد، مشمول قانون عمل و عکس العمل بوده و این فرار و بازی حرکتی در میان واقعیت هاست که قابل محاسبه ی دقیق است و آنچه که آدمی را فریب می دهد، احساس کیفی سلطه بر فرار و بازی است و بس. انسان در این احساس کیفی که از مقوله ی 2 و 3 و 4 پیروی نمی کند، گمان می برد آنچه که در نتیجه ی بازی و فرار در عالم واقعیت ها نقش می بندد، همان احساس ذهنی اوست که هیچ عینیتی ندارد!! این جاست که آدمی در خودفریبی به آخرین حد می رسد، زیرا چه فریبی بالاتر از این که انسان با این که می داند تماس کبریت شعله ور با انبار بنزین موجب شعله ور شدن آن انبار خواهد بود – خواه آن کبریت شعله ور را با قصد شوخی به سمت یک نفر بیندازد و آن کبریت  در مسیر خود به جایگاه بنزین بیفتد و خواه با قصد ایجاد روشنایی و خواه یک میمون این کار را انجام بدهد یا فردی دانشمند- بالاخره با هر انگیزه و عاملی که تماس کبریت شعله ور با بنزین تحقق پیدا کند، بنزین شعله ور خواهد شد. خلاصه، باید درست دقت کرد که:
اگر یک ذره را برگیری ازجای *** خلل یابد همه عالم سراپای
شیخ محمود شبستری


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- قرآن نماد حیات معقول- صفحه 125-128

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/400327