مسأله حسابرسی خداوند در روز قیامت در آیات قرآن

مهمترین منزلگاه قیامت مرحله رسیدگی به حساب خلایق در دادگاه عدل الهی با حضور شاهدان مختلف و سنجش اعمال در ترازوی مخصوص سنجش است. دادگاهی که پشت خلایق را می لرزاند، و همه را غرق وحشت و اضطراب می کند. دادگاهی که قاضی و داورش خدا است و فرشتگان مقرب شهود آن هستند، و بالاخره دادگاهی که کوچکترین و بزرگترین اعمال انسان همه در آن پرونده دارد و حتی نیات افراد نیز به حساب کشیده می شود.

1- «هذا ما توعدون لیوم الحساب» (ص/53)

2-«ان الله سریع الحساب» (آل عمران/ 199- مائده/ 4 - ابراهیم/ 51 - غافر/ 17)

3-«الا له الحکم و هو اسرع الحاسبین» (انعام/62)

4-«ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم»(غاشیه/25 و 26)

5-«اقرار کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا» (اسراء/ 14)

ترجمه
:
1- این چیزی است که برای روز حساب به شما وعده داده می شود (وعده ای تخلف ناپذیر).

2- خداوند سریع الحساب می باشد ( و به سرعت تمام اعمال نیک آنها را رسیدگی کرده، و به آنان پاداش می دهد).

3- بدانید داوری مخصوص او است، و او سریعترین حسابگران است!

4- مسلما! بازگشت آنها به سوی ما است و مسلما حساب آنها نیز با ما است.

5- (این همان نامه اعمال او است، به او می گوئیم) کتابت را بخوان! کافی است که امروز خود حسابگر خویش باشی!

محاسبه سریع اعمال
در اولین و دومین و سومین آیه مورد بحث، سخن از روز حساب و سرعت محاسبه اعمال از سوی خداوند درآن روز است. در آیه نخست بعد از اشاره به باغهای جاودانی بهشت و نعمتهای گوناگون آن، می فرماید: «این چیزی است که برای روز حساب به شما وعده داده می شود» «هذا ما توعدون لیوم الحساب»، یعنی مسأله «حساب» و رسیدگی به اعمال در آن روز به قدری روشن است که آن روز «روز حساب» نامیده شده است.

در آیه بعد سخن از سرعت حساب به میان آمده، می فرماید: «خداوند سریع الحساب است» (ان الله سریع الحساب). این مطلب که خداوند با سرعت حساب بندگان را رسیدگی می کند در آیات متعددی از قرآن مجید دیده می شود. این تکرار نشانه اهمیت موضوع است زیرا از یکسو بشارتی است برای نیکوکاران که در آن روز به سرعت پاداش خود را دریافت می دارند و از سوی دیگر تهدیدی است برای بدکاران که مجازاتشان هرگز به تاخیر نمی افتد، به سرعت حسابشان را می رسند و حقشان را در دستشان می گذارند!

درباره سرعت حساب الهی در آن روز تعبیراتی در بعضی  از روایات دیده می شود که بسیار تکان دهنده است. در حدیثی از امیرمومنان علی (ع) آمده است "انه سبحانه یحاسب جمیع عباده علی مقدار حلب شاه": «خداوند حساب تمام بندگانش را در زمان کوتاهی به اندازه زمان دوشیدن یک گوسفند رسیدگی می کند». این تشبیه در حقیقت برای نشان دان کوتاهی زمان حساب است، لذا در روایت دیگری آمده: "ان الله یحاسب الخلائق کلهم فی مقدار لمح البصر": «خداوند حساب همه بندگان را تنها در یک چشم برهم زدن رسیدگی می کند»!

دلیل این سرعت روشن است زیرا حساب منوط به علم و آگاهی کامل، قدرت فوق العاده و رعایت عدالت از هرنظر است، و چون خداوند همه این صفات را در حد اکمل دارا است می تواند در یک چشم برهم زدن حساب همگان را برسد. اصولا وضع اعمال انسانها و آثاری که از خود در روح و جسم ما به یادگار می گذارد چنان است که خود به خود حساب همه کارها را حفظ می کند، و از این نظر می توان آنها را به اتومبیلها، هواپیماها و کشتیها تشبیه کرد که با داشتن دستگاههای کیلومتر سنج همیشه حساب تمام مسیرهائی را که در گذشته عمر خود داشته اند حفظ می کند، و با یک نگاه می توان فهمید آنها در تمام عمر خود چقدر راه پیموده اند، منتها دیده ای می خواهد که این مسافت سنجها را در وجود انسان، در چشم و گوش و دست و پا و روح و جان او ببیند و بخواند! این تعبیرات همه دارای پیامهای تربیتی مهمی است که با اندکی دقت روشن می شود.

چهارمین آیه مورد بحث، سخن از حسابگری اعمال بندگان، یعنی خداوند به میان آورده و با صراحت می فرماید: «مسلما بازگشت همه آنها به سوی ما است، و سپس به طور قطع  حساب همه آنها با ما خواهد بود». (ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم)

در حالی که در پنجمین آیه که آخرین آیه مورد بحث است می فرماید: «روز قیامت به هر انسانی خطاب می شود نامه اعمالت را بخوان. کافی است خودت امروز حسابگر  خویش باشی»! ( اقرار کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا). البته در این دو تعبیر تضادی نیست، حساب کننده اصلی خدا است، ولی به انسان نیز گفته می شود تو می توانی حسابگر خویش باشی، و نتیجه همه این محاسبه ها  یکی است چرا که مدرک حساب آن قدر روشن، و پاداشها معین و قوانین الهی در آن روز صریح و آشکار است که جائی برای استنباطهای نظری که مایه اختلاف احکام قضات می شود وجود ندارد.

قابل توجه اینکه در جمله های «ان الینا ایابهم» «ثم ان علینا حسابهم» «الینا» و «علینا» که خبر است مقدم شده و مفید حصر است، یعنی بازگشت آنها تنها به سوی ما است، و حساب آنها فقط برما خواهد بود، و به این ترتیب هر احتمال و توهم دیگری را نفی می کند. به هرحال این تهدیدی است نسبت به کفار و مجرمانی که از آیات حق روی گردانند، که در آیه های پیشین این آیه به آنها اشاره شده است و ضمنا می تواند بشارتی باشد برای «اولیاء الله» که می دانند حسابشان با خدا، و بازگشتشان به سوی آن محبوب دلها است، و اگر در کنار اعمال صالح  لغزشی داشته اند با لطف و کرمش، قابل حل است.

این نکته نیز قابل ملاحظه است که در بعضی از روایات و زیارتنامه ها آمده است که «بازگشت خلق» و «حساب آنها» با علی(ع)  یا ائمه معصومین(علیهم السلام ) است و همین موضوع سبب خرده گیری بعضی از مفسران اهل سنت مانند «آلوسی» در «روح البیان» شده، که این سخن با آنچه در آیات فوق آمد ناسازگار می باشد. درحالی که همه می دانیم حضرت علی(ع)  و ائمه معصومین (ع) همگی مجری فرمان خدا هستند بنابراین حسابرسی آنها حسابرسی خدا است. درست همچون اعمالی که فرشتگان در عالم «تکوین» و «تشریع» انجام می دهند که همگی کارهای خدا محسوب می شود چون به امر و فرمان او است، و درعین حال به فرشتگان نیز نسبت داده شده است. در واقع اشتباه معروفی را که این برادران همه جا کرده اند در اینجا نیز تکرار شده، و آن اشتباه «مابالعرض» و «مابالذات» است، به تعبیر روشنتر هیچ کس نمی گوید حسابرسی و بازگشت خلائق به طور استقلال با علی(ع) و سایر امامان معصوم(ع) است بلکه همه می گویند این کار ذاتا از آن خداست، ولی بالواسطه از آن آنها می باشد (همانگونه که در مسأله شفاعت و علم غیب و مانند اینها همه این امور بالذات از آن خدا است؛ و بالعرض برای انبیاء  و اولیاء یا فرشتگان است).

عجب اینکه او (آلوسی) در پایان کلامش توجه مختصری به این نکته کرده ولی باز مسیر بحث را عوض می کند و می گوید اگر منظور این است که چه خصوصیتی علی(ع) از میان انبیاء و مرسلین و ملائکه مقربین دارد؟! پاسخ این سوال نیزمعلوم است، علی(ع) فرد شاخص و اعلای آنها است و از آنجا که در میان امت اسلامی مجهول القدر بود، خدا می خواهد از این طریق مقام والای او را به همه اهل عالم نشان دهد. شاهد سخن اینکه: پیغمبر(ص) درباره علی(ع) فرمود: «تو قسمت کننده بهشت و دوزخی» از جمله:

1- «ابن مغازلی» در کتاب «مناقب امیرالمومنین» (ع) از رسول خدا (ص) نقل می کند  که به علی(ع) فرمود: "انک قسیم الجنه و النار": «تو تقسیم کننده بهشت دوزخی».

2- همین معنی از رسول خدا (ص) در مناقب خوارزمی نیز آمده است.

3-«ابن حجر» در «الصواعق المحرقه» از «دارقطنی» نقل می کند که علی (ع) در شورای شش نفری ضمن یک سخن طولانی فرمود: آیا در میان شما جز من کسی هست که پیغمبر اکرم(ص) درباره او گفته باشد: یا علی انت قسیم  الجنه و النار؟!
همه گفتند نه.

4-«حافظ سلیمان قندوزی حنفی» در کتاب خود «ینابیع الموده» یک باب تحت همین عنوان (فی بیان کون علی (ع)  قسیم الجنه و النار) مطرج کرده و روایات متعددی ذیل آن آورده است.

5-حتی «ابن اثیر» در کتاب «نهایه» در ماده «قسم» این حدیث را آورده است.

6- در شعری که به امام شافعی منسوب است همین معنی با صراحت دیده می شود:

علی حبه            جنه                                   قسیم النار و الجنه

و صی المصطفی حقا                                امام الانس و الجنه

و احادیث فراوان دیگر، با این حال با چه جرأتی  آلوسی در روح المعانی این سخن را در مورد علی (ع) دروغ می پندارد؟! چرا باید اجازه دهیم که تعصبها منع تحقیقات علمی گردد؟


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- صفحه 143 و صفحه 145تا 147 و صفحه 162 تا 167

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/400446