مفهوم اعراف در لغت، تفسیر و منطق

«اعراف» جمع «عرف» (بر وزن قفل) به معنی مکان بلند و مرتفع است، و در اصل از «عرف الفرس» و «عرف الدیک» که به معنی بالهای اسب و تاج خروس است گرفته شده، و گاه گفته می شود که از همان ریشه معرفت و عرفان که به معنی آگاهی نسبت به اشیاء و اطلاع بر خصوصیات آنها است گرفته شده، زیرا زمینهای مرتفع از زمینهای پست و منخفض شناخته شده ترند (و از فراز آنها همه جا را می توان شناخت)، و گاه گفته می شود که اعراف مقامات افراد والا مقام و بلند مرتبه است. در  اینکه «اعراف» کجا است و چگونه است؟ اقوال متعددی وجود دارد که در المیزان شش قول از میان آنها بیان شده است:

1- محلی است که مشرف به بهشتیان و دوزخیان است.

2- دیواری است که تاج مخصوصی همچون تاج خروس دارد!

3- تلی است میان بهشت و دوزخ

4- همان دیواری است که در قرآن به آن اشاره  شده که در میان مومنان و منافقین قرار می گیرد، و در آیه 13 سوره حدید درباره آن می فرماید: (فضرب بینهم بسور له باب باطنه فیه الرحمه وظاهره من قبله العذاب) «در میان مومنان و منافقان، دیواری زده می شود که درونش رحمت است و بیرونش عذاب».

5- اعراف به معنی صراط و پلی است که به روی دوزخ کشیده شده.

6- اعراف به معنی آگاهی بر حال مردم می باشد.

ولی به اعتقاد ما هر گاه در آیات چهارگانه قرآن که سخن از اعراف می گوید دقت شود ابهامی در معنی «اعراف» باقی نمی ماند، و از آنها به خوبی استفاده می شود که: اعرف محلی است که مشرف است بر بهشت و دوزخ، گروهی والا مقام از اولیاء الله در آنجا قرار دارند و گروهی وامانده و ضعیف الایمان، و این در زمانی است که مومنان خالص بهشت رفته اند و گنهکاران بی ایمان به دوزخ، اما گروهی که اعمال نیک و بدی با هم داشته اند، و از جهتی دارای نقاط مثبت و از جهتی دارای نقاط منفی بوده اند بر اعراف مانده، و در انتظار این هستند که مردان الهی اعراف درباره آنها چگونه عمل کنند؟ رسالت مردان الهی اعراف در حقیقت یک نوع شفاعت برای کسانی است که "خلطوا عملا صالحا واخر سیئا" ( اعمال نیک و بد را به هم آمیخته اند) و پیوسته در حال اضطراب و نگرانی هستند، هنگامی که از نقطه اعراف به بهشتیان می نگرند آرزو می کنند در کنار آنها باشند، و هنگامی که چشمشان به دوزخیان می افتد مضطرب  می شوند و آرزو می کنند هرگز درکنار آنها قرار  نگیرند. و از اینجا ضمنا فلسفه وجود اعراف روشن می شود که هدف نشان دادن مقامات بلند اولیاء الله، و دستگیری آنها نسبت به واماندگان، و نیز ارائه سرنوشت گروهی از گنهکاران است که سرانجام مشمول شفاعت آن بزرگ مردان خواهند شد.

اعراف از نظر منطق عقل
معلوم است که هیچ دلیلی عقلی برای اثبات وجود اعراف نداریم، زیرا عقل تنها کلیات مربوط به حساب و کتاب و پاداش و کیفر را اثبات می کند، چرا که اگر اینها نباشد با عدالت و حکمت خدا سازگار نخواهد بود. اما مواقف قیامت، و مراحل پاداش و کیفر، و چگونگی ورود بهشتیان در بهشت، و دوزخیان در دوزخ، و صراط و اعراف و مانند آن، از جزئیات قیامت مسائلی نیست که جز از طریق دلیل نقلی قابل اثبات باشد ولی باتوجه به اینکه شفاعت نیز از حکمت خداوند سرچشمه می گیرد و طبعا شفیعان باید افراد والا مقام و بلند مرتبه ای باشند که از ضعیفان دستگیری  کنند، یک اشاره کمرنگ در اعماق خکم عقل به مسأله اعراف می توان یافت. (دقت کنید).


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- از صفحه 552 تا 554

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/400529