تفسیر آیاتی از قرآن، پیرامون صفت هادی، یکی از صفات فعل خداوند

«صفات فعل» صفاتی است که با ملاحظه انجام فعلی از ناحیه آن ذات مقدس بر او اطلاق می شود، مثلا می گوئیم خداوند خالق و رازق است، مسلما این صفت، قبل از آنکه مخلوقی را بیافریند و روزی دهد بر او اطلاق نمی شد (البته قدرت بر خلقت و روزی دادن را داشت اما وصف خالق و رازق بر او صادق نبود) بنابراین صفات فعل در واقع حادثند، و طبعا عین ذات خدا نیستند، و در حقیقت آنها مفاهیمی هستند در ذهن ما.

هدایت چه از نظر تکوین و قوانین آفرینش، و چه از نظر تشریع و تعلیم و تربیت و احکام شریعت، همه از ناحیه خدا است. او است که نطفه بی ارزش را در مراحل تکامل جنین رهبری و هدایت می کند و از آن موجود بی مقدار، انسانی بزرگ و والا می سازد. و او است که از طریق وحی و ارسال انبیاء، دست انسانها را گرفته، و از وادی ضلالت به شاهراه هدایت رهنمون می شود، و لذا پیوسته در نمازهایمان از او می خوانیم که ما را به «صراط مستقیم» هدایت کند، و ثابت قدم دارد، چرا که هادی او است، اکنون گوش به آیات زیر می سپاریم.توصیف خداوند به هادی فقط دو بار در قرآن مجید آمده است:

1- و کفی بربک هادیا ونصیرا «همین بس که پروردگارت هدایت کننده و یاور (تو) باشد» (فرقان/31)

2- وان الله لهاد الذین آمنوا الی صراط مستقیم «خداوند کسانی را که ایمان آورده اند به راه راست هدایت می کند»(حج/54)

توضیح و پیام
واژه «هادی» از ماده «هدایت» در اصل به معنی دلالت و راهنمائی توأم با لطف است، و «هدیه» را نیز به همین جهت هدیه نامیده اند. این سخنی است که «راغب» در مفردات آورده، ولی در «مقاییس اللغه» دو معنی برای آن ذکر شده: راهنمائی کردن و هدیه فرستادن، هرچند گفته اول که هر دو معنی را به یک ریشه باز می گرداند مناسبتر به نظر می رسد.

در لغت عرب به روز نیز «هادی» گفته می شود، چون مایه هدایت مردم است، و«هادیه» به عصا می گویند که نابینایان را رهبری می کند. حیواناتی که در پیشاپیش گله حرکت می کنند «هوادی» نام دارند، و به گردن اسبها نیز «هوادی» اطلاق می شود. به شترانی که به عنوان قربانی به سوی خانه خدا می آورند «هدی» (بر وزن سعی) گفته می شود، چرا که هدیه های مومنان به خانه خدا است. به هر حال این واژه هنگامی که به عنوان یکی از صفات افعال الهی به کار می رود اشاره به مسأله راهبری او در تمام شئون حیات مادی و معنوی، ظاهری و باطنی، تکوینی و تشریعی است. خدائی که امواج هدایتش سراسر عالم وجود را در برگرفته، و اگر لحظه ای از هدایتهای تکویتی و تشریعی او دور بمانیم گمراه و نابود می شویم. در مفردات چهار مرحله برای هدایت الهی (با استشهاد به آیات قرآن) ذکر شده:

1- هدایتی که جنبه عام دارد و تمام مکلفان را شامل می شود، آن (نوعی هدایت تکوینی) است که شامل عقل و هوش و معلومات  فطری و ضروری می شود، آیه "ربنا الذی اعظی کل شییء خلقه ثم هدی‌" (طه /50) اشاره به آن است.

2- هدایتی که به وسیله انبیاء و رسولان پروردگار و کتب آسمانی صورت می گیرد (هدایت تشریعی) آیه: "و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا" (سجده/24) اشاره به آن است.

3- هدایت به معنی «توفیق» که ویژه گروهی از بندگان است، آیه "والذین اهتدوا زادهم هدی" (محمد/17) به آن اشاره می کند.

4- هدایت در آخرت به سوی بهشت (که به معنی ثواب و پاداش الهی است) چنانکه از قول بهشتیان می خوانیم: "الحمدلله  الذی هدانا لهذا" (اعراف/43)، و این مراحل چهارگانه که یکی بعد از دیگری قرار گرفته، تا مرحله نخست حاصل نشود دومی حاصل نمی گردد، و تا دومی حاصل نگردد نوبت به سومی نمی رسد.

سرانجام به پیامی که این توصیف الهی در بردارد گوش فرا می دهیم که از یکسو به ما می گوید تمام عالم هستی به فرمان خدا برای هدایت شما بسیج شده، و شما هستید که باید به این برنامه های هدایت لبیک گوئید و ندای الهی را بشنوید، و با همرهی خضر «تکوین و تشریع» طی این مرحله کنید، تا از ظلمات و گمراهی به درآئید. ازسوی دیگر تخلق به این اخلاق الهی ایجاب می کند که هرکس در طریق هدایت دیگران بکوشد و دست همنوعان را بگیرد، و از مراحل مختلف کمال بگذراند، و به سر منزل مقصود که همان معرفه الله و تجلی اسماء صفات او است برساند.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن - جلد 4- صفحه 287 و از صفحه 359 تا 361

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/400656