بررسی صله ارحام روحانی

انسان به حسب استعداد، دارای دو جهت و جنبه است روحانی و جسمانی، برای پیدایش  و تکمیل جهت مادی، سببش پدر و مادر است و سبب تحقق و پیدایش جهت روحانیت و تأمین سعادت باقیه و زندگانی حقیقیه پدر روحانی یعنی محمد (ص) و علی(ع) می باشند که به برکت محبت و تبعیت و اطاعت از ایشان و کمال تسلیم و انقیاد نسبت به آنها، خداوند ربط و اتصال به مقام شامخ روحانیتشان را عنایت می فرماید و در حصن محکم روحانیت آقایان داخل گردیده، جنبه روحانیت او که بالقوه بود فعلیت پیدا می کند و ابواب علوم و معارف برویش باز و چشمه های حکمت و حقایق در قلبش جاری و حیات طیبه انسانیه را درک خواهد نمود، اگر این بزرگواران نبودند هیچ گاه انسان از جهت حیوانی و آثار حیاتی دنیویه قدمی بالاتر نمی توانست گذاشت و از حیات انسانی برخوردار نمی شد، تا شخص فرزند روحانی ایشان نگردد و از نعمت محبت و ولایت بهره مند نشود بزرگی این نعمت را نخواهد دانست لذا در قرآن مجید در ذکر هر یک از نعمتهای عظمیه الهیه تعبیر به منت گذاشتن خدا نشده مگر در نعمت بعثت این پدر روحانی، که می فرماید «هر آینه خداوند به مومنین منت گذارد که در بین ایشان پیغمبری را برگزید که آیات خدا را برایشان می خواند و ایشان را پاکیزه می کند و کتاب و حکمت را یادشان می دهد هر چند پیش از این در گمراهی آشکاری بودند» ( سوره آل عمران / آیه 158).

مرویست که یونس بن عبدالرحمن به حضرت صادق (ع) عرض کرد: ولایت اهل بیت و آنچه را که خداوند از حق شما به من شناسانید نزد من از دنیا و آنچه در آن است بهتر است، پس آن حضرت خشمناک شد فرمود ما را درست قیاس نکردی، آیا دنیا غیر از اینکه چیزی بخوری و چیزی بپوشی، چیز دیگری است؟ دنیا چیست که بگوئی ولایت اهلبیت از آن بهتر است، اما به سبب محبت ما زندگانی جاودان برای تو است. نکته ای که تذکرش لازم است صله رحم روحانی است، چنانچه کسانی که از راه والدین جسمانی به شخص نسبت پیدا می کنند مانند برادر، رحم است و صله اش واجب، و قطعش حرام است، همچنین هرکس از طرف والد روحانی به شخص نسبت پیدا کرد رحم روحانی، و صله اش واجب و قطعش حرام است. کسانی  که از طریق  پدر روحانی منسوبند دو طایفه اند: اول اولادهای جسمانی آن حضرت یعنی سلسله جلیله سادات، دوم مومنین و شیعیان یعنی کسانی که فرزند روحانی آن حضرت شده باشند که همه با هم برادرند و در قرآن مجید می فرماید: «به درستی که مومنین برادر یکدیگرند» ( سوره حجرات/آیه 10) زیرا که  همه به یک پدر روحانی می رسند.

حقوق سادات: علامه حلی در آخر کتاب قواعد الاحکام که برای فرزندش فخرالمحققین  تألیف فرموده، نوشته است: بر تو باد به صله ذریه طاهره علویه، به درستی که خداوند  تأکید فرموده سفارش درباره آنها را، و دوستی ایشان را اجر و ارشاد رسول الله (ص) قرار داد، و در قرآن مجید فرمود: بگو پیغمبر (ص) بر ارشاد و رسالتم مزدی از شما نمی خواهم، مگر دوستی بستگانم را، و فرمود: پیغمبر اکرم (ص) به درستی که من شفاعت می کنم چهار طایفه را هر چند با گناه اهل دنیا باشند.

1- مردی که ذریه مرا یاری کرده باشد.

2- کسی که در موقع شدت به آنها مالی داده باشد.

3- کسی که ذریه مرا به زبان و دل دوست داشته باشد.

4-  کسی که در انجام حوائج ایشان در وقتی که گرفتار دشمن و رانده و آواره شده اند،  سعی کرده باشد.

و حضرت صادق (ع) فرمود: چون روز قیامت شود منادی ندا کند: مردم ساکت شوید! به درستی محمد (ص) می خواهد با شما سخن گوید. پس همه  ساکت می شوند آن حضرت می ایستد و می فرماید: ای مردم هرکس خدمتی برای من انجام داده یا منتی بر من دارد یا خیری به من رسانیده برخیزد تا تلافی کنم. پس می گویند پدران و مادران ما به فدای تو باد کدام خدمت، کدام منت؟ کدام خیر نزد ما است؟ بلکه منت و نعمت و خیر، برای خدا  و رسولش بر جمیع خلق است. می فرماید: بلی هرکس جای داده و در بر گرفته یکی از ذریه مرا، یا به ایشان نیکی نموده یا ایشان را پوشانیده یا ایشان را سیر نموده، برخیزد تا تلافی کنم. جمعی که این اعمال از آنها سرزده برمی خیزند. پس ندا می رسد ای حبیب ما محمد (ص)، تلافی اعمال آنها را به دست تو قرار دادیم، هر جای از بهشت می خواهی آنها را جای ده؛ پس آن حضرت ایشان را در وسیله که مقامی است در بهشت در همسایگی محمد (ص) به طوری که بین ایشان و حضرت حجابی نیست، جای می دهد.

حقوق برادران ایمانی: اخباری که درباره حقوق برادران ایمانی رسیده بسیار و به ذکر  بعضی از آنها اکتفا می شود. معلی بن خنیس از حضرت صادق(ع) پرسید: حقوق برادران ایمانی چیست؟ حضرت فرمودند: برای مومن هفت حق واجب است که اگر کسی یکی از آنها را اداء نکند و ضایع سازد از ولایت و اطاعت خداوند خارج شده و از پروردگار بی بهره خواهد بود. معلی عرض کرد: آن هفت حق چیست؟ فرمود: می ترسم که یاد بگیری و به آن عمل نکنی! عرض کرد « لا قوه الا بالله!» آن گاه فرمود: اول آنها که از همه آسان تر است این است که آنچه را برای خود دوست می داری برای او هم دوست بداری و آنچه را برای خود بد می داری برای او هم بد بداری. دوم اینکه بپرهیزی از اینکه او را به سخط و غضب در آوردی و طلب کن رضایتش را و اطاعت کن امرش را. سوم اینکه او را به جان و مال و زبان و دست و پایت یاری کنی. چهارم اینکه راهنما و خبردهنده او به آنچه صلاح او است باش. پنجم آنکه سیر نباش در حالی که او گرسنه است و با تشنگی او سیراب مباش و با برهنگی او پوشیده مباش. ششم آنکه اگر خادمی داری برای انجام حوائج او بفرستی. هفتم آنکه قسم او را بپذیری و دعوتش را اجابت نمائی، اگر مریض شود او را عیادت نمائی و اگر بمیرد تشییع جنازه اش کنی و هرگاه بفهمی حاجتی دارد پیش از آنکه اظهار نماید بر انجام دادن آن پیشی بگیری.

زیارت مومن صالح زیارت امام است: حضرت رضا (ع) فرمود: «کسی که نمی تواند به زیارت ما اهل بیت (ع) بیابد پس زیارت کند نیکان از دوستان ما را، که ثواب زیارت ما برایش ثبت می شود و کسی که بخواهد به ما صله نماید و نتواند، پس به یکی از نیکان  از دوستان ما صله نماید، که برایش ثواب صله ما ثبت می شود».


منابع :

  1. شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 155 تا 158

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/401303