ارزیابی کتب حدیثی مکتب اهل بیت (ع)

سلسله اسناد در مجموعه های حدیثی مکتب اهل بیت تا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پیوسته است. با وجود آن، فقهای این مکتب- برخلاف مکتب خلفا که برخی از جوامع حدیثی خود را «صحیح» نامیده اند- هیچ یک از مجموعه های حدیثی خویش را به عنوان «صحیح» معرفی نکرده اند تا عقل و اندیشه را محجور کنند و باب بحث علمی را مسدود نمایند، بلکه همه احادیث موجود در جوامع خود را نقد و بررسی کرده، بر قواعد «درایة الحدیث» عرضه می کنند و نتیجه آن را می پذیرند، زیرا می دانند که راویان این احادیث از اشتباه و نسیان – که گریبان هر انسان غیرمعصوم را می گیرد- در امان نبوده اند. اینک به نمونه هائی از اشتباه موجود در مشهورترین مجموعه حدیثی مکتب اهل البیت یعنی «کافی» اشاره می کنیم. در «کتاب الحجة» باب: «ما جاء فی الإثنی عشر و انص علیهم» در احادیث شماره:« 7 و 9و 14و 17و 18» مطالبی به شرح زیر آمده است:

نخست – حدیث 7و 14

این دو حدیث در «اصول کافی» چنین آمده: «از سماعه،  از علی بن الحسین بن رباط، از ابن اذینه، از زراره، گوید: «از ابا جعفر (امام باقر علیه السلام) شنیدم می فرمود دوازده  امام آل محمد علیه السلام همگی محدث اند. از نسل رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و از فرزندان علی علیه السلام هستند و رسول خدا و علی دو پدر آنهایند». در عبارت حدیث هفتم، پس از آن، آمده است: «علی بن راشد گفت....». معنای این دو حدیث این می شود که: «عدد امامان اهل البیت سیزده نفر باشد، امام علی علیه السلام و دوازده نفر امام پس از او!» همین روایت را شیخ مفید در «ارشاد» و طبرسی در «اعلام الوری» از کتاب کافی چنین روایت کرده اند: «دوازده امام از آل محمد، بعد از پیامبر خدا (ص)، همگی محدث اند: علی بن ابی طالب و یازده نفر از فرزندان او. و رسول خدا و علی پدران آنهایند». صدوق همین حدیث را در کتاب خود «عیون اخبارالرضا» و «حضال» از «کلینی» چنین روایت کرده است: «دوازده امام آل محمد، پس از رسول خدا، همگی محدث اند. و علی بن ابی طالب از آنان است».

نتیجه این بررسی و مقاونه

از مقابله نسخه حدیث موجود در کتاب کافی با نسخه روایت شده آن توسط صدوق و شیخ مفید و طبرسی، روشن  می شود که نویسندگان نسخه کافی، پس از عصر شیخ مفید، در نوشتن این حدیث اشتباه کرده اند. اینکه نگفتیم  پس از عصر طبرسی، برای آن است که طبرسی اخبار موجود خود در «اعلام الوری» را از کتاب «ارشاد» شیخ مفید می گیرد و روش او را می پاید.

دوم- حدیث 9

از محمد بن الحسین، از ابن محبوب، از ابی الجارود، از ابی جعفر علیه السلام ، از جابر بن عبدالله انصاری، گوید: نزد فاطمه علیه السلام رفتم. فراروی او لوحی بود با نامهای اوصیاء از فرزندانش. دوازده نفر را شمردم که آخرین آنها قائم علیه السلام بود. سه نفرشان محمد و سه نفرشان علی نام داشتند.» این حدیث را شیخ مفید در «ارشاد» و طبرسی در «اعلام الوری» با همین عبارت نقل کرده اند. معنای این حدیث، با این عبارت، در این سه کتاب آن می شود که عدد امامانی که اوصیای پیامبرند سیزده نفر باشد. امام علی علیه السلام با دوازده نفر از فرزندان او که اولاد فاطمه علیه السلام اند! همین حدیث را «شیخ صدوق» از غیر کتاب کافی، به سند خود- در عیون اخبارالرضا با دو سند و در «اکمال الدین» با یک سند – از قول «محمد بن الحسین»، که پس از او سند صدوق و کافی تا جابر یکسان می شوند، از قول جابر چنین روایت می کند که گوید: «نزد فاطمه علیه السلام رفتم. فراروی او لوحی بود با نامهای اوصیاء. دوازده نفر را شمردم. آخرین آنها قائم علیه السلام بود. سه نفرشان محمد و چهار نفرشان علی».

نتیجه این بررسی اینکه:

عبارت: «من ولدها، از اولاد او» که در نسخه «کافی» آمده، زائده است. و نیز، عبارت: «ثلاثه منهم علی: سه نفرشان علی بودند» تحریف شده است. این حدیث را شیخ مفید هم در «ارشاد» اینگونه آورده است. اما صحیح آن عبارت شیخ صدوق در عیون و خصال است که گوید: «اربعه منهم علی: چهار نفرشان علی بودند» و زیادتی «من ولدها» را ندارد.

سوم و چهارم- دو حدیث 17 و 18

کلینی این دو حدیث را در «کتاب الحجة» از قول «ابی سعید عصفری» متوفای 150 هجری روایت کرده است. شیخ طوسی در شرح حال او گوید: «عباد ابوسعید کتابی دارد که جماعتی آن را از قول «تلعکبری» از «ابن همام» از «محمد بن خاقان نهدی» از «محمد بن علی ابی سمینه»  از «ابی سعید عصفری» که نامش «عباد» است برای ما روایت کرده اند.»
نجاشی گوید: ابوسعید کوفی است. ابوالحسن احمد بن محمد بن عمران برای ما روایت کرد که محمد بن همام برای او روایت کرده که ابو جعفر محمد بن احمد بن خاقان نهدی برای او روایت کرده که ابو سمینه کتاب «عباد» را برای وی روایت کرده است».
شیخ آقا بزرگ تهرانی در «الذریعه» گوید: «کتاب عباد عصفری، ابی سعید کوفی، یکی از اصول موجوده است» و درباره این اصل و اصل «عاصم» گوید: «این اصل از روی نسخه وزیر منصور بن حسن آبی،  استنساخ شده و او نیز آن را از روی اصل محمد بن حسن قمی نوشته است؛ همان کسی که درسال 374 هجری آن را از ابی محمد هارون بن موسی تلعکبری روایت کرده است».
شیخ نوری در «مستدرک الوسائل» با پژوهشی گسترده، اصل ابی سعید را مورد بحث و بررسی قرار داده و گوید: «این اصل حاوی نوزده حدیث است» سپس به وصف احادیث آن پرداخته و شرح حال ابی سعید را از کتابهای مختلف رجالی بیان می کند. ما نیز، نسخه ای خطی از «اصل عصفری» را، با همان اوصافی که در مستدرک الوسائل و الذریعه آمده، در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ضمن مجموعه ای به نام «الأصول الأربعماه» به دست آوردیم. سپس، این دو حدیث را که در «اصل عصفری» و «کافی» آمده است با هم مقابله کردیم و این نتایج به دست آمد:

الف- حدیث هفدهم

در کافی آمده است: محمدبن یحیی، از محمدبن احمد، از محمد بن الحسین، از ابی سعید العصفری، از عمرو بن ثابت، از ابی الجارود، از ابی جعفر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «من و دوازده نفر از فرزندانم و تو ای علی! لنگر استوار زمین ایم. خداوند به وسیله ما زمین را محکم  داشته تا اهلش را فرو نبرد. پس هرگاه دوازده فرزندم از دنیا بروند، زمین بی درنگ اهلش را فرو می برد.» و در «اصل عصفری»  آمده است: عباد: از عمرو، از ابی الجارود، از ابی جعفر علیه السلام، فرمود: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «من و یازده نفر از فرزندانم و تو یا علی! لنگر استوار زمین ایم. خداوند به وسیله ما زمین را محکم داشته تا اهلش را فرو نبرد. پس هرگاه یازده فرزندم از دنیا بروند، زمین بی درنگ اهلش را فرو  می برد.»

نتیجه این مقابله

عبارت: «اثنی عشر من ولدی، والإثنا عشر من ولدی: دوازده نفر از فرزندانم» که در نسخه «کافی» آمده تحریف شده است و صحیح آن، عبارتی است که در «اصل عصفری» آمده: «احد عشر من ولدی: یازده نفر از فرزندانم»، همان اصلی که کلینی این حدیث را از آن روایت کرده است.

ب- حدیث هجدهم

در کافی گوید: به همان اسناد، از ابی سعید، مرفوعا، از ابی جعفر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «دوازده نفر از فرزندان من نقیب اند (یعنی شناسنده و سرپرست) و نجیب اند (یعنی اصیل و خوش گوهر) و محدث اند (یعنی حدیث کنندگان اصیل و واقعی) و مفهّم می باشند (یعنی تفهیم کنندگان به مبانی حقیقی دین و ایمان و فضیلت). آخرین آنها قائم به حق است که زمین را از عدل انباشته می کند، همان گونه که از ظلم انباشته شده». همین حدیث در «اصل عصفری» چنین است: عباد، مرفوعا تا ابی جعفر علیه السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «یازده نفر از فرزندان من نقیبان، نجیبان، محدثان، و آگاه شدگان اند. آخرین آنها قائم به حق است که زمین را از عدل انباشته می کند، همان گونه که از ظلم انباشته شده».

نتیجه این مقابله

عبارت: «اثنا عشر: دوازده نفر» که در نسخه «کافی» آمده تحریف شده و صحیح آن «احد عشر: یازده نفر است که در «اصل عصفری» آمده است. این بیان نیازی به استدلال ندارد زیرا کلینی روایت خود را از «اصل عصفری» گرفته، و به نظر ما اشتباه از قلم نسخه نویسان است.


منابع :

  1. علامه سیدمرتضی عسکری- بازشناسی دو مکتب (جلد سوم)– از صفحه 338 تا 344

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/401741