نگاهی به حوزه های علمیه و مراکز فقاهت شیعه در عصر غیبت کبری

در آغاز «غیبت کبری»، «بغداد» مرکز فقه و فقاهت بود. با هجرت «شیخ طوسی» به «نجف اشرف» در سال (448هـ)، حدود یک قرن، این شهر مرکز عمده فقاهت قرار گرفت. همزمان با «نجف»، شهر «حلب» نیز توسط یکی دیگر از شاگردان «سید مرتضی» معروف به «سلار» متوفای(463هـ) مرکزیتی پیدا کرد، و تا حدود نیمه قرن هشتم، این مرکزیت را دارا بود. از بزرگان معروف این حوزه «سید ابوالمکارم بن زهرة» صاحب «کتاب الغنیة» می باشد. با رو به ضعف نهادن حرکت علمی در حوزه «نجف اشرف» پس ازیک قرن پیروی از آرای قوی «شیخ طوسی» و کند شدن حرکت اجتهاد، «ابن ادریس حلی» در «حله» نهضت فقهی خود را آغاز نمود و مرکزیت علمی فقه شیعه به شهر «حله» - در عراق – منتقل گردید. فقهای نامداری چون «محقق حلی» و «علامه حلی» که پایه گذاری مرحله جدید فقاهت شیعه – پس از شیخ طوسی- به شمار می روند در این مرکز مطرح بوده و فقه شیعه را از حالت رکود علمی به یک وضعیت پویا و متکامل منتقل کرده و تداوم و خط فقهی «شیخ مفید» را تضمین نمودند.

پس از «حله» مرکزیت فقاهت شیعه به «جبل عامل» و منطقه «شام» منتقل شد. «شهید اول» شاگرد «فخر المحققین» فرزند «علامه حلی» و سپس «شهید ثانی»، از فقهای نامدار این مرکز بوده اند و همان مکتب فقهی «شیخ مفید» را با کمال اقتدار علمی، و جامع دیگر مزایای مراکز فقهی (بغداد، نجف و حله) را به «جبل عامل» در آوردند و حوزه ای  قوی، با نشاط و پرتحرک پدید آمد که منشأ برکات زیادی برای دولت شیعی «صفوی»، حوزه علمیه «اصفهان» و حوزه علمیه «نجف اشرف» بود. طرح فقه سیاسی شیعه توسط «شهید اول» و سپس «شهید ثانی» و شاگردان آن دو فقیه سترگ، حرکت نوینی در کالبد جهان تشیع به وجود آورد. شهید اول برای رئیس دولت شیعی سربداران، متن «لمعة» را نوشته و ارسال نمود تا براساس آن عمل کنند، که یکی از علل به شهادت رسیدن این فقیه بزرگ، همین نظریه فقهی سیاسی او به شمار رفته است.

«شهید مطهری» درباره نقش فقهای «جبل عامل» در خط مشی دولت شیعی «صفوی» و حوزه های علمیه «ایران» چنین می نویسد: «فقهای جبل عامل نقش مهمی در خط مشی ایران صفویه داشته اند. چنان که می دانیم «صفویه» درویش بودند، راهی که ابتدا آنها براساس سنت خاص درویشی خود طی کرده اند، اگر با روش فقهی عمیق فقهای «جبل عامل» تعدیل نمی شد، اگر بوسیله آن فقیهان، حوزه فقهی عمیقی در «ایران» پایه گذاری نمی شد به چیزی منتهی می شد نظیر آنچه در علوی های «ترکیه» یا «شام» هست. این جهت تاثیر زیادی داشت در اینکه اولا: روش عمومی دولت و ملت ایران از آن گونه انحرافات مصون بماند، و ثانیا: عرفان و تصوف شیعی نیز راه معتدل تری را طی کند. از این رو، فقهای «جبل عامل» از قبیل «محقق کرکی»، «شیخ بهائی» و دیگران با تاسیس حوزه فقهی «اصفهان» حق بزرگی به گردن مردم این مرز و بوم دارند.»

«در همان زمان حوزه «نجف» بوسیله مقدس اردبیلی و دیگر اکابر احیاء شد که تا امروز ادامه دارد. از شهرهای «ایران» تنها شهر قم است که در قرون اول اسلامی در همان زمان که «بغداد» مرکز فقاهت اسلامی بود، بوسیله فقهائی نظیر «ابن بابویه» و «محمد بن قولویه» به صورت یکی از مراکز فقهی در آمد. همچنان که در دوره «قاجار» بوسیله «میرزا ابوالقاسم قمی» صاحب «قوانین» نیز احیا شد و در سال(1340 هـ) بوسیله مرحوم «حاج شیخ عبدالکریم حائری یزیدی» بار دیگر احیا شد و اکنون یکی از دو مرکز بزرگ فقهی شیعه است. البته با پیروزی «انقلاب اسلامی ایران» و هجوم های پی در پی بعثیان «عراق» به حوزه علمیه «نجف اشرف» و به شهادت رساندن بزرگان آن حوزه و هجرت دادن عمده فضلا و طلاب آنجا به «ایران»، برای بار دیگر مرکزیت فقاهت شیعه عملا در «قم» تجلی کرده و با وجود دانشمندانی ارجمند در حوزه «نجف»، نشاط، حرکت و پویائی در حال حاضر مخصوص به «قم» می باشد.

شهید مطهری اضافه می نماید: «در طول تاریخ مخصوصا بعد از «صفویه»، در شهرهای دیگر «ایران» از قبیل: «همدان»، «شیراز»، «یزد»، «کاشان»، «تبریز»، «زنجان»، «قزوین» و «تون» (فردوس فعلی)، حوزه های علمیه عظیم و معتبری بوده است، ولی هیچ یک از شهرهای «ایران» به استثنای «قم» و «اصفهان» و در مدت کوتاهی «کاشان» مرکز فقهای طارز اول نبوده، و عالی ترین و یا در ردیف عالی ترین حوزه های فقهی به شمار نمی رفته است. مهم ترین دلیل بر نشاط علمی و فقهی این شهرها وجود مدارس بسیار عالی و تاریخی است که در همه شهرستان های نامبرده موجود است و یادگار جوش و خروش های علمی دوران های گذشته است. البته پس از دوران «صفویه» که در حوزه «نجف» روحی تازه دمیده شد، با رشد حرکت اخباری گری، تا مدتی «کربلا» مرکز فقاهت شیعه قرار گفت و پس از افول حرکت اخباری گری توسط «وحید بهبهانی» عمده شاگردان آن فقیه و اصولی سترگ، مجددا به حوزه «نجف اشرف» انتقال یافته و برای بار سوم «نجف» را اولین مرکز فقاهت شیعه در آورده و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران حرف اول رهبری شیعه را فقها و پرورش یافتگان حوزه علمیه «نجف اشرف» می زدند.


منابع :

  1. پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– صفحه

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/401855