زنان بهشتی در سوره واقعه

در آیات 34-38 مبارکه واقعه چنین می خوانیم: «و فــرش مــرفوعه* إنا أنشــأنــــهن إنشآء* فجعلنــــهن أ بکارا * عـــر با  أ ترابا *  لا صحب الیمین».

فرشهای گسترده بر سریرهای بلند

«و فــرش مــرفوعه»، «فــرش» جمع «فراش» و آن بساطی است که پهن می کنند و روی آن می نشینند و استراحت می نمایند. فرشهای بهشتی که زیبایی اش چشم را ذخیره می کند. «مــرفوعه» هم به معنای عالیه و بلند شده است. در ضمن تفسیر این آیه شریفه، از مولای متقیان امیرالمومنین علیه السلام نقل شده که می فرماید: «فرش مرفوعه یعنی فرشهای برداشته شده بر بالای سریرهای افکنده سیصد گز از سطح بهشت بالاست و هنگامی که مومن اراده نشستن می کند پایین می آید»، بنابراین «فــرش مــرفوعه» یعنی بساط هایی که روی تختهای بهشتی برافراشته شده است.

زنان بهشتی با کمال عقل و زیبایی

بعضی از مفسرین فرموده اند: «فراش، کنایه از همسر است زیرا در زبان عرب پاره ای از الفاظ مثل لباس و فراش از همسر کنایه آورده می شود. در قرآن مجید می فرماید: «......هن لباس لکم....»  (سوره بقره/ آیه 187 همسران شما لباس شمایند. و در حدیث نبوی مشهور می فرماید: «الولد للفراش و للعاهر  الحجر»، «فرزندی به همسری صحیح ملحق شود و زناکار سنگسار می شود.» بنابراین، مثل لباس و فراش، کنایه از همسر است. پس «فــرش» به معنای زنان و «مــرفوعة» هم به معنای عالیه است. زنان بهشتی از حیث عقل و کمال و جمال، در مرتبه بلندی قرار دارند، حتی زنهای مومنه به برکت ایمان و عمل صالح، دوش به دوش مرد از حیث کمال در بهشت ظهور می کند. در روایتی که از حضرت خاتم الانبیا محمد صلی الله علیه آله وسلم مروی است: «فــرش مــرفوعة» را به زنهای دنیوی تفسیر می فرماید، غیر از حورالعین، زنهایی که در دنیا اهل ایمانند و خدا، جمال و کمالشان را در قیامت انشا و ایجاد می  فرماید.» لذا در آیه بعد می فرماید: «إنا أنشــأنــــهن إنشآء»، «به درستی که ما ایجاد کردیم ایشان را ایجاد کردنی.»

بانوان مومنه و انتخاب شوهر در بهشت

در تفسیر تبیان است که زن مومنه اگر بی شوهر مرده است، در بهشت اختیار با خود اوست، همسر هر مومنی که خواست، می شود و اگر در دنیا شوهر کرده و در قیامت شوهرش بهشتی باشد، با او ازدواج می نماید و اگر جهنمی بود، اختیار با خود زن است. با هر مومنی خواست ازدواج می نماید. اگر در دنیا شوهرهای متعدد کرده و همه بهشتی هستند، با آخرین ازدواج می کند و اگر یکی بیشتر بهشتی نبوده با او ازدواج می نماید. غرض آنکه مقصود از «فرش مرفوعة» مومنات هستند که خداوند «جمال و کمال» آنان را انشا می فرماید. بعضی از مفسرین، صفتی پس از انشا تقدیر گرفته و فرموده اند: «انشاء عجبا» یعنی ما این همسران را ایجاد کردیم به طور عجیب و شگفتی. مخصوصا  با تعبیری که از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم رسیده می فرماید: «اینها پیره زنانی هستند که موهایشان در دنیا در عبادت خدا سفید شده است و زنهایی که از پیری گوشه چشمانشان چروک می کند، این پیره زالهای سپیده موی چشم چرکین هستند که خدای  عالم آنها را در قیامت جوان فرموده و در سن 33 سالگی وارد بهشت می شوند.»

جوان بودن بهشتیان

مروی است که: «حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه آله وسلم بر عایشه وارد شد. پیره زنی نزد او بود. حضرت پرسید این زن کیست؟ عایشه عرض کرد: یکی از خاله های من است. پیره زن درخواست نمود و عرض کرد: یا رسول الله صلی الله علیه آله وسلم دعا بفرمایید خدا مرا به بهشت داخل فرماید. پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: آیا نمی دانی پیره زن به بهشت نمی رود. پیره زن حمل بر ظاهر کرد و گریان شد. هنگامی که می خواست برود عایشه عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم این زن از فرمایش شما گریان شده است. حضرت فرمود: به او بگو این که گفتم پیره زن به بهشت نمی رود یعنی جوان می شود و به بهشت وارد می شود..» اینجاست که جعلی بودن حدیث «ابوبکر و عمر (سیدا کهول اهل الجنه!!) معلوم می شود که در برابر حدیث مسلم و مورد اتفاق شیعه و سنی که حسن و حسین علیهما السلام  دو آقای جوانان بهشتند، در آورده اند که ابوبکر و عمر دو آقای پیرهای اهل بهشت اند!! بهشت که پیرمردانی ندارد تا آقا داشته باشند.

باکره بودن و شوهر دوستی بانوان بهشتی

«فجعلنــــهن أبکارا»، «و ایشان را باکره قرار دادیم.» چه حوریان و چه زنان دنیوی که بهشتی شده اند، همیشه دختر و دست نخورده باقی می مانند. و در روایتی که از حضرت صادق علیه السلام مروی است: «آنجا حیض و این قبیل امور نیست.» «عـــربا  أترابا»، «عــرب» جمع «عروب» است به معنای شیفته و واله. زنان بهشتی عاشق شوهر خود هستند. محبت حقیقی که راستی موجب شدت انس و لذت شوهر می گردد. در حدیثی می فرماید: «حور به مومن گوید: وقتی تو در دنیا سرگرم عبادت و به یاد خدا مشغول  بودی، من نگران و شیفته تو بودم، هر وقتی می گفتی: «و زوجنی من الحور العین»، خدایا! حور را با من تزویج فرما من هفتاد مرتبه می گفتم: خدایا! مرا به وصال او برسان.» بنابراین « عــرب» به معنای عاشقان است. زنهای بهشتی محبت الهی دارند نه نفس و هوا.

همسال بودن بهشتیان

«أترابا»، «تــرب» (به فتح تا و کسر را) به معنای همزاد است. دو نفری که با هم به دنیا می آیند «ترب» نامیده می شوند و جمعش «اترب» است. مردان بهشتی، جوان و در حدود 33 سالگی محشور می شوند، زنان بهشتی هم به به همین سن هستند. در تفسیر روح البیان است: «زنهایی که کوچک بوده و مرده اند، جوان 33 ساله می شوند.» چرا این طور است؟ چون همزاد و دوش به دوش مرد بودن در سن به محبت نزدیکتر است. در خارج هم مشاهده می کنید اگر مرد پیری زن جوان داشته باشد یا بر عکس، هر دو ناراحتند، ولی وقتی سنشان به هم نزدیک باشد، الفت بیشتر حاصل می شود. در تفسیر عامه و خاصه روایت شده که: «در بهشت، زن و مرد به حسب شکل و جمال مثل یکدیگرند.»

یمین، علی علیه السلام و اصحاب یمین، دوستان اویند

این همه نعمت برای کیست؟ «لاصحب الیمین»، «برای کسانی که یاران یمین باشند.» در تفسیر علی بن ابراهیم قمی از رسول خدا صلی الله علیه آله وسلم روایت می کند: «الیمین هو امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام»، «یمین علی علیه السلام است که (از یمن علی علیه السلام دوستانش به این درجات می رسند.» بنابراین سابقین یعنی شیعیان علی علیه السلام و اصحاب یمین یعنی دوستان علی علیه السلام. دوست علی علیه السلام اهل نجات است. اگر به مرحله شیعه علی علیه السلام رسید، از سابقین است و گرنه از اصحاب و رستگاران خواهد بود، هرچند گرفتار حساب خواهد بود، باید مراحلی و منازلی را طی کند تا به جوار علی علیه السلام برسد.


منابع :

  1. شهید آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب (ره)- سرای دیگر – از صفحه 166 تا 172

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402495