راههای نفوذ شیطان به انسان

شیطان ها دوستان و سرسپردگانی دارند که با اختیار خود تن به ولایت آنها داده اند و آنها هم دوستان و سرسپردگان خود را تحت سیطره ی خود قرار داده و هرگونه وسوسه که بخواهند از طرق گوناگون در فضای قلب آنها می افکنند و گمراهشان می سازند و هر فرد و هر گروهی را از راه خاصی وسوسه می کنند که آن طرف اصلا احتمال آن را نمی دهد که گرفتار وسوسه ی شیطان شده باشد، بلکه آن را راه خدا می پندارد و به آن راه ادامه می دهد.

راه های نفوذ و شیطان

الف: از راه طهارت

از باب مثال، شیطان، یک مرد یا یک زن مسلمان را در مسائل مربوط به طهارت و نجاست دچار مشکلاتی می سازد، آنگونه که او تمام دینداری و تقوا را در رعایت طهارت و نجاست می داند و بس و از این جهت به چه دشواری ها در زندگی مبتلا می شود، در صورتی که دین مقدس فرموده است: «کل شی طاهر حتی تعلم انه نجس»، «همه چیز پاک است تا وقتی که یقین پیدا کنی که فلان چیز نجس است».

ب: از راه شک و تردید

بعضی را در وضو و غسل به شک و تردید می اندازد، زیر دوش حمام احیانا ساعت ها معطل می شود و از اینکه در مصرف آب اسراف می کند و گنهکار می شود، احساس ناراحتی نمی کند و چه بسا بر اثر معطل شدن برای وضو و غسل، وقت نماز نیز تنگ می شود و در آخر با عجله و شتاب به نماز می ایستد و نماز دست وپا شکسته ای می خواند که نه حضور قلبی دارد و نه حلاوتی از نماز می فهمد. تازه برای گفتن تکبیرة الاحرام نماز و قرائت حمد و سوره باز دچار شک و تردید می شود و هی تکرار می کند و به خود فشار می آورد آنگونه که نماز را بار سنگینی بر دوش خویش احساس می کند و از عبادت هم متنفر می شود. در برخی، حالت خشکه مقدسی نسبت به بعضی از امور ایجاد می کند.

ج: از راه ورع و پرهیز

در کتابی از بزرگی نقل شده که گفته است در روز عرفه در صحرای عرفات آن ساعتی که مردم مشغول دعا و مناجات با خدا بودند و حال خوشی داشتند، مردی را دیدم دانه ی کشمشی از لای خاک ها پیدا کرده و روی دست گرفته، چادر به چادر می چرخد و با صدای بلند می گوید: چه کسی کشمشی گم کرده، بیاید و بگیرد. این هم مثلا نوعی ورع و پرهیز از حرام خوری افراطی است که مایه ی استهزاء و تمسخر می شود. افرادی را هم از راه اعتقاد به کشف و کرامت دیگران به راه های انحرافی می افکند و احیانا سروسامانشان می سازد.

د: از راه کشف و کرامت

در هر زمان هستند دستیاران شیطان که ادعای کشف و کرامت و علم غیب و آگاهی از اسرار و مافی الضمائر اشخاص می کنند و حتی خود را در ارتباط با امام زمان علیه السلام معرفی می نماید و ساده دلانی از مرد و زن و پیر و جوان هم به سراغ آنها می روند و خود را در اختیار آنها می گذارند و خدا داند که چه مفاسد اعتقادی و اخلاقی و عملی را باعث می گردند. البته شیطان بی ایمان نیز در این بازار داغ شیادان، به سراغ کسانی می رود که خود را در مسیر دین و قرآن و اهل بیت علیهم السلام می پندارند و آنها را وسیله ی اضلال دیگران قرار می دهد. در سوره جن این آیه را می خوانیم: «و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادوهم رهقا» (جن/6). بعض تفاسیر آمده که در عصر جاهلیت از جمله عقاید انحرافی این بوده که وقتی بعضی از قافله های عرب به هنگام شب در میان بیابان به دره ای وارد می شدند می گفتند: «نعوذ بعریز هذا الوادی من شر سفها قومه»، «پناه می بریم به رئیس این سرزمین از شر سفیهان قومش»، و عقیده داشتند که با گفتن این سخن، بزرگ جنیان آنها را از شر سفیهان جن در امان نگه می دارد. آیه ی شریفه هم می فرماید: مردانی از انسان ها به مردانی از جن پناه می بردند و آنها (بر اثر این انحطاط فکری انسان ها) سبب افزایش گمراهی و طغیانشان می شدند.


منابع :

  1. سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره نحل – از صفحه 401 تا 403

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402671