استفاده از هوش و خلاقیت، یکی از راههای رسیدن به هدف

نئوکورتکس مغز شما تقریبا صد بیلیون سلول  دارد. هر یک از این سلولها از بیست هزار تار دارد که با سلولهای دیگر مغز در ارتباط است. این سلولها همچنین با بیش از صدها میلیون سلول دیگر در تماس هستند. مانند یک کارخانه برق که الکتریسته شهر را تأمین می کند، هر سلول و هر اتصالی دربرگیرنده انرژی ذهنی یا اطلاعاتی است که می تواند در اختیار سلولهای دیگر هم قرار گیرد. به عبارت دیگر، پیچیدگی ذهن و مغز انسان قابل تصور و باور نیست. به گفته متخصصان مغز، تعداد ترکیبات و اتصالات ارتباط مغزی بیشتر از مولکولهای جهان است. این تعداد می تواند مساوی باشد با عدد یک با بیش از هشت صفر که خط به خط نوشته شده باشد.

ظرفیت نامحدود

مردم متوسط فقط یک تا دو درصد از ظرفیت مغزشان را در همه زندگی و کار خود استفاده می کنند. بقیه این ظرفیت بندرت مورد استفاده قرار می گیرد. شما لازم نیست معجزه بکنید تا نتایج چشمگیری در زندگی خود ببینید، فقط کافی است کمی بیشتر از چیزی که تا بحال استفاده کرده اید، قدرت مغزی خود را بکار بگیرید. کمی بهبود در توانای فکر کردن می تواند زندگی شما را به طور عجیبی تغییر دهد بطوری که خودتان و دیگران از نتایجی که طی ماهها و سالهای آتی بدست می آورید شگفت زده شوید.

درآمد خود را دو برابر کنید

اگر شما در حال حاضر فقط از دو درصد از ظرفیت ذهنی خود استفاده می کنید پس می توانید با استفاده از چهار درصد آن درآمد خود را دو برابر کنید. سعی کنید در حرفه خود جز افراد طراز اول باشید و زندگی خود را تغییر دهید. اگر شما بتوانید از پنج یا شش درصد توانایی خود استفاده کنید، عملکرد شما به گونه ای می شود که خودتان و افراد پیرامون شما شگفت زده خواهند شد. ارزیایی شده است که حتی آلبرت انشتین فقط ده تا پانزده درصد از توانایی مغز خود را استفاده کرد و توانست به عنوان یکی از بزرگترین نوابغ جهان شناخته شود. خبرخوب اینکه، خلاقیت یک توانمندی طبیعی و معمولی است که هرکسی آن را دارد. این توانمندی مادرزادی و بخشی از ساختار ژنتیکی شماست، استعداد منحصر به فرد انسان. هر انسانی خلاق است. بیش از نود و پنچ درصد از مردم می توانند بطور استثنایی عمل کنند – اگر نه در سطح نوابغ – و شرایط و محیط خوب ایجاد کنند.

استفاده کنید والا از دست می رود

خلاقیت مانند ماهیچه است. اگر شما از آن استفاده نکنید از بین می رود. درست مانند ماهیچه، اگر تمرین نکنید، و بطور مرتب از آن استفاده ننمایید ضعیف و بی اثر می شود. توانایی شما برای تولید ایده و نظر باید بطور مستمر مورد استفاده قرار گیرد تا در موقعیت های لازم خوب عمل کند. خوشبختانه هر زمانی شما می توانید از قدرت خلاقیت خود در سطح بالا استفاده کنید. در حقیقت شما می توانید عصبها و رشته های بیشتری را در مغز خود فعال کنید و اتصالات بیشتری را ایجاد نمایید. هر زمانی که بیشتر از قدرت مغزی خود استفاده می کنید،  توانایی بهتر و روشنتری برای تفکر پیدا می کنید.

ایده ها، منبع جدیدی از ثروت

امروزه، ما در عصر اطلاعات هستیم. در زندگی ما ایده ها یکی از منابع اصلی ثروت است. ایده ها و اندیشه ها، کلید حل مشکلات هستند. آنها مهمترین ابزار برای رسیدن به اهداف می باشند، و از آنجا که توانایی شما برای تولید ایده و نظر نامحدود است، توان شما برای رسیدن، به هر هدفی که می خواهید هم نامحدود است. هر ثروتی با افزودن ارزش می یابد، از تولید بیشتر، بهتر و ارزانتر و سریعتر و آسانتر از بقیه. یک نظر خوب، همه آن چیزی است که شما برای شروع بخث خود به آن احتیاج دارید. وقتی شما اهداف روشن و مشخص دارید- نوشته شده، پالایش شده و تصویرسازی شده- ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه و ذهن برتر خود را به سوی تولید موجی از ایده ها برای دستیابی به اهدافتان هدایت می کنید.

هر مسأله ای را حل کنید

هیچ مسأله ای نیست که شما نتوانید آن را حل کنید. هیچ مانعی نیست که شما نتوانید از آن عبور کنید. هیچ هدفی نیست که شما نتوانید با خلاقیت خود به آن نرسید. شما آنقدر قابلیت ذهنی دارید که حتی اگر صد سال هم عمر کنید می توانید از آن استفاده نمایید. اگر شما تا بحال از توان ذهنی خود استفاده نکرده اید، دلیل نمی شود که از این به بعد هم آن را غیر قابل استفاده بگذارید. ورزش ذهن و بدن از برخی جهات به هم شبیه است. اگر می خواهید از نظر بدنی خوش هیکل باشید، باید ورزش کنید. اگر می خواهید ماهیچه های قوی داشته باشید باید خون جدیدی به آن وارد کنید، با وزنه زدن آنها را قوی کنید. هر چه فشار را بر ماهیچه ها بیشتر کنید، آنها با گذشت زمان قویتر می شوند. ذهن شما هم همین گونه است. برای ساختن ماهیچه های ذهن باید بر آنها فشار قرار دهید. همه انرژی ذهنی خود را بر تولید نظرات و راه حل برای مشکلات پیش رویتان متمرکز کنید.

توفان ذهنی را تمرین کنید

بهترین روش برای افزایش هوش و خلاقیت «توفان ذهن» است. کارکرد آن ساده است. نتایجی که از آن بدست می آید در زندگی شما شگفت آور است. شما این کار را با یک کاغذ سفید شروع کنید. در بالای صفحه هدف یا مشکل خود را بصورت سوالی بنویسید. هر چه سوال ساده تر و خاص تر باشد جوابهای بهتری برای آن پیدا می شود. مثلا، به جای نوشتن سوالی مانند «چگونه می توانم پول بیشتری داشته باشم؟» بنویسید: «چگونه در دوازده ماه آتی می توانم درآمدم را دوبرابر کنم؟» حتی بیشتر است، اگر درآمد شما اکنون سالی پنجاه هزار دلار است، سوال را اینگونه بنویسید: «چگونه می توانم تا آخر سال صد هزار دلار درآمد داشته باشم؟» جوابهای شما باید شخصی، مثبت و در زمان حال باشد. به عبارت دیگر، پاسخهای شما باید بصورت تاییدیه نوشته شود یا دستور العملی از خودآگاه شما به ضمیر ناخودآگاه. گاهی شما پاسخها را می نویسید، ولی آنها را فراموش می کنید، اما بعدا در نتیجه کارکرد ذهن برتر شما فرصتهایی را به سمت خود جذب می کنید که آن پاسخها را به عمل برسانید. وقتی شما سوال خود را در بالای کاغذ نوشتید، سپس خود را تمرین دهید که حداقل بیست پاسخ برای آن سوال پیدا کنید. شما می توانید بیشتر از بیست تا بنویسید ولی ضروری است که برای هر سوال دست کم بیست جواب داشته باشید. پاسخهای اول تا پنجم آسان هستند. شما سریع به پاسخهایی چون: «کار بیشتر»، «زودتر شروع کردن»، «سطح بالا کار کردن» و... می رسید. پنج پاسخ بعدی دشوارتر خواهد بود. شما باید بیشتر عمیق تر فکر کنید تا به راههای خلاقی برای پاسخ به سوالتان برسید. ده پاسخ آخر دشوارترین می باشد. خیلی از مردم این بخش را بسیار سخت می دانند بطوری که ذهن آنها بسته می شود. برق چشمانشان و ذهنشان خوب کار نمی کند تا اینکه شروع به تزریق آهن ذهنی بکنند. مهم نیست چقدر طول می کشد، خصوصا بارهای اول. شما باید خود را نظم دهید که بیست گزینه را بنویسید. گاهی اوقات پاسخ بیستم  تحول ساز می شود و به شما کمک می کند که صدها دلار و ساعتهای زیادی از کار سخت را صرفه جویی کنید. گاهی پاسخ آخر همان الهامی است که زندگی و کار شما را تغییر می دهد.

یک عمل را انتخاب کنید

وقتی شما دست کم بیست پاسخ دارید، به لیست خود مراجعه  کرده و پاسخها را مرور کنید، سپس بلافاصله حداقل یک اقدام عملی که می تواند شما را سریع تر به سمت هدفتان یا حل مشکلتان نزدیکتر کند، اتخاذ کنید. شما می توانید با انتخاب بهترین پاسخ از لیستی که تهیه کرده اید تأثیر و نتیجه کارتان را چند برابر کنید. این تمرین ترکیبی می تواند سرعت کارکرد ذهن را بیشتر کند. مثل پدال گاز وقتی آن را از حالت خنثی خارج می کنید. ذهن شما جرقه می زند و به حرکت درمی آید و نظرات وایده های جدید مانند چراغهای درخت کریسمس نورافشانی می کنند. مثلا، سوال شما می تواند این باشد که من چگونه می توانم درآمد خود را تا صد هزار دلار در سال برسانم؟ یکی از جوابها می تواند این باشد «با دو ساعت اضافه کاری در هر روز». شما می توانید این جواب را به صورت سوالی در یک صفحه کاغذ دیگر بنویسید: «من برای داشتن دو ساعت کار مفید در هر روز چه کار می توانم بکنم؟» سپس برای این سوال بیست پاسخ دیگر پیدا کنید که چگونه می توانید در وقت صرفه جویی کرده و هر روز دو ساعت وقت اضافی داشته باشید که بتوانید کار مفید انجام دهید. هر  پاسخی را که انتخاب کردید، فورا بر مبنای آن اقدام کنید. یک کاری بکنید. هر کاری، هر چه سریعتر اقدام به عمل کنید. نظرات بیشتری در طول روز به ذهنتان می آید. اگر شما ایده داشته باشید ولی کاری نکنید قدرت خلاقیت ذهنتان کم شده و متوقف می شود.

توفان افکار را برای هر هدفی به کار بگیرید

بهترین وقت برای تمرین صبح ها بعد از دوباره نوشتن اهدافتان است. هر صبح، شما می توانید یک هدف انتخاب کرده و آن را به صورت سوالی بنویسید. شما فوری می توانید با یکی از پاسخها مشغول شوید. اگر هدف شما مهم و بزرگ است، می توانید این تمرین را چند بار تکرار کنید. در رابطه با نوشتن پاسخهای تکراری نگران نباشید. هر چه شما بیشتر این تمرین را انجام دهید، احتمال تولید نظراتی که در زندگی شما تحول ایجاد کند، بیشتر می شود. برای اولین الهام و جرقه لازم است چندین روز یا چند هفته این کار را تمرین کنید. شما باید صبور و مصمم باشید. پس پاسخ خواهد آمد.

قدرت متراکم تولید ایده

تصور کنید شما پنج روز هفته این تمرین را انجام می دهید. سپس می توانید در آخر هفته به ذهنتان استراحت دهید. اگر شما این تمرین را پنج روز در هفته انجام دهید، یعنی، صد ایده و نظر تولید کرده اید. اگر شما این تمرین را در پنجاه هفته سال تکرار کنید، پنج هزار ایده تولید کرده اید، حتی اگر در تعطیلات فکری نکرده  باشید. اگر شما هر روز یک حرکت برای رسیدن به هدفتان کرده باشید آن را ضرب در پنج روز کاری هفته و پنجاه هفته سال بکنید. یعنی شما دویست و پنجاه فکر جدید را در زندگی خود به کار گرفته اید. حالا یک سوال در اینجا مطرح است: آیا فکر نمی کنید که تمرین مرتب این کار تأثیری در زندگی و آینده شما خواهد داشت؟ در دنیایی که مردم سالانه ایده های اندکی دارند فکر نمی کنید، شما با این تمرین می توانید در اوج کارتان قرار بگیرید؟ یک نظر خوب می تواند سالهای زیادی از سخت کار کردن را در زندگی شما صرفه جویی کند. وجود نظرات بیشتر یکی پس از دیگری می تواند شما را ثروتمند، موفق و شاد و خوشبخت نماید.

کلید پیروزی و موفقیت

انسان عادی مجهز به حل مسائل، می تواند انسانهای بسیار باهوش و تحصلیکرده را که برای حل مشکلات خود روش ندارند، دور بزند. این دو شیوه توفان افکار و روش سیستمی در زندگی برای رویارویی با مشکلات و گرفتاریها به شما یک امتیاز بزرگ می دهد که قادر به حل مسایل می شوید.

آن را بنویسید

همیشه مطمئن شوید روی کاغذ فکر می کنید. مسایل را  بنویسید. وقتی شما می نویسید یک اتفاقاتی بین دست و مغز شما می افتد. شما یک درک روشنتر و دقیق تری نسبت به مسایل درگیر پیدا می کنید، بهتر فکر می کنید، درک شما بهتر می شود. در واقع با نوشتن مسایل قبل از تصمیم گیری، شما هوشمندانه تر و با خلاقیت بیشتری عمل می کنید. یکی از روشهای خلاق تفکر «طراحی سناریو» است. در این شیوه، شما چند حرکت را که می خواهید انجام دهید در ذهن مجسم کنید و ببینید در آینده ممکن است چه اتفاقی بیفتد. حتی اگر آینده کاملا غیر قابل پیش بینی باشد، جهت های خاص امروز در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد. اگر اقدامی نکنید اتفاقات مشخص پیرامون شما این روند را در آینده تحت تأثیر قرار خواهند داد. اتفاقات غیر منتظره ای پیش می آید که شما ناچار می شوید همه برنامه تان را تغییر دهید.

پاسخ دو سوال

در طراحی برنامه دو سوال از خود بپرسید اول، سه چیزی که می تواند بدترین تأثیر را بر کار و زندگی شخصی من بگذارد کدام است؟ آنها را بنویسید. کاملا با خودتان رو راست باشید. از تظاهر امیدواری و آرزومندی خودداری کنید. مثلا فرض کنید بهترین مشتری شما قادر به پرداخت قیمت کالاها و خدمت فروخته شده نیست. شما چه کار می کنید؟ چگونه واکنش نشان می دهید؟ برای  محافظت از کار خود در این رابطه چه اقداماتی انجام می دهید؟ سوال دوم، بهترین اتفاقاتی که می تواند طی ماههای آتی پیش بیاید چیست؟ با نوشتن پاسخ هر دو سوال و تمرین توفان افکار، می توانید خود را برای رویارویی با هر اتفاقی آماده کنید. اگر احتمال یک عقب گرد را می دهید از خودتان بپرسید چگونه می توانید خود را محافظت کنید؟ پس بیست جواب پیدا کنید. اگر یک فرصت احتمالی برایتان وجود دارد، بپرسید، هر زمانی که شما این سوالات را می نویسید درست مثل جرقه، نظرات و ایده ه هایی به ذهن شما می آید. هر چه بیشتر درباره این سوالات کلیدی فکر کنید، بیشتر ذهن برتر خود را برای الهامات و بصیرت و گرفتن فرصتها و پرهیز از خطرات فعال می کنید.

انتخابهای خود را گسترش دهید

یکی از بخشهای مهم فلسفه شخصی شما باید توسعه و گسترش انتخابها و جایگزین ها باشد. قانون این است که شما فقط در انتخاب جایگزین ها آزاد هستید. اگر هدف شما شادی، موفقیت و آزادی باشد، باید انتخابها و جایگزین هایی داشته باشید. باید در هر موقعیتی بیش از یک اقدام را در نظر بگیرید. نباید اجازه دهید در دامی بیفتید که فقط یک راه پیش روی شما باشد. از زمانی که اولین کار را می گیرد، اولین سرمایه گذاری خود را انجام دهید، فوری به فکر جایگزین باشید که اگر چیزی درست پیش نرفت، حق انتخاب دیگری داشته باشید.

برنامه شماره دو خود را تنظیم کنید

بیسمارک، سیاستمدار آهنین آلمانی در قرن نوزدهم، در زمان خود به عنوان بهترین رجل سیاسی شناخته شده بود. او توانست با تردستی از قدرت و رقابت ملتها برای ایجاد آلمانی واحد استفاده کند. بیسمارک به داشتن یک برنامه جایگزین قبل از شروع مذاکرات شهرت پیدا کرده بود. این برنامه به نام بیسمارک شناخته شده بود و بعدها «برنامه بی» نامیده شد. شما هم بهتر است برای بخشهای مهم زندگی شخصی و کاری خود «برنامه بی» داشته باشید. «برنامه بی شما چیست؟ برنامه جایگزین شما چیست؟ اگر کار و حرفه و صنعتی که در آن مشغول هستید با موفقیت پیش نرود؟ اگر سرمایه گذاری شما خوب کار نکند و برنامه شما شکست بخورد، طرح جایگزین شما چیست؟ اگر فردا خود را در خیابان بدون شغل  ببینید و مجبور شوید از اول شروع کنید چه کار می کنید؟ هر چه طرحهای جایگزین بیشتری داشته باشید، ذهن آزادتری خواهید داشت. هر چه در مورد برنامه های احتمالی بیشتر فکر کرده باشید، در هر زمینه ای قدرت بیشتری خواهید داشت. هر چه بیشتر اقدامات حساب شده داشته باشید، اگر کارهای در دست اجرا خوب پیش نرفت، اعتماد بنفس بیشتری خواهید داشت. برای همین، افزایش طیف آزادی عمل یکی از کارهای مهمی است که شما باید در زندگی انجام دهید. از خلاقیت خود برای تولید و ارائه برنامه ها و نظرات جایگزین استفاده کنید. مهم نیست که الان کارها چقدر خوب پیش می رود.

تفکر دراز مدت

هدف غایی شما این است که تا می توانید پول درآورید و به استقلال مالی برسید. هر فایده موفقیت مالی در جامعه به نوعی با افزودن ارزش ایجاد شده است. وقتی شما ارزش چیزی را افزایش می دهید یعنی شما خود را در موقعیتی قرار می دهید که درآمد، سهم و سود بیشتری داشته باشید. این قانون اولیه بازار اقتصاد است، و مانند بقیه قوانین ابتدایی اقتصاد در جامعه ما ناشناخته است. یکی از سوالاتی که شما می توانید در توفان افکار از خود بپرسید این است، من برای افزایش ارزش خود، برای مشتریانم چه کاری می توانم انجام دهم؟ شما می توانید از خود بپرسید که مشتریان ایده ال من چه کسانی هستند؟ من برای جذب بیشتر مشتری چه کارهایی می توانم انجام دهم؟ از همه بهتر شما بابد بپرسید، من چه کاری باید انجام دهم که مشتریانی که می خواهم داشته باشم؟ باید چه کارهایی را بیشتر انجام دهید تا آنچه را که می خواهید داشته باشد؟

مستمرا به ارزش خود بیفزایید

همیشه دنبال راههای باشید که از خلاقیت خود استفاده کرده و با بکارگیری راههای ارزانتر، راحت تر و بهتر بر ارزش خود بیفزایید. همانطور که کلمه استحقاق از ریشه لاتین به معنی «خدمت رسانی» گرفته شده، شما همواره باید در پی این باشید که با ارائه خدمات بهتر به مشتریان، مستحق پاداشهای بزرگتری باشید. در تحلیل نهایی به عنوان فردی از جامعه و سیستم اقتصادی، ثروت و پاداش از توانایی شما برای خدمت بهتر از رقبایتان بوجود می آید. هر روز از خلاقیت و هوش خود را برای یافتن راههایی که بتوانید بر ارزش خود، و کار و دنیای اطرافتان بیفزایید، استفاده کنید. این نشانه واقعی نبوغ فردی است.


منابع :

  1. برایان تریسی – هدف – از صفحه 251 تا 260 و صفحه 263 تا 268

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402696