ساختار نظام قضایی در حکومت اسلامی با توجه به آیات قرآن

قضاوت و داوری برای حل اختلافات و رفع منازعات از قدیمیترین ایام در میان بشر وجود داشته است، حتی در جوامع بدون نوعی داوری برای حل اختلافات از سوی رئیس قبیله یا نزدیکان او یا شخص معینی که برای این کار منصوب می شده وجود داشته است، در حقیقت نمی توان تاریخچه ای برای مسأله قضا به دست داد، جز اینکه بگوییم عمر آن همان جوامع انسانی است! دلیل آن هم روشن است زیرا همان گونه که می دانیم طبیعت زندگی بشر یک زندگی اجتماعی و گروهی است، و بی شک این زندگی با تمام امتیازاتش میدان برخوردها و تزاحمها است، و به تعبیر دیگر این زندگی گروهی گرچه منبع انواع منافع و برکات برای جوامع انسانی و موجب پیشرفت در تمام جنبه های مادی و معنوی است، ولی با این حال مشکلات و نقاط منفی هم دارد، و آن منازعاتی است که همیشه بر سر احقاق حقوق افراد، و دفع تجاوزها صورت می گیرد که اگر با داوری صحیحی حل و فسخ نشود جوامع انسانی را مبدل به صحنه زد و خوردهای دائمی خونین و نابود کننده می سازد و کانون فساد می شود. توجه به این نکته نیز لازم است که این اختلافها و کشمکشها که گاه در میان دو یا چند فرد، و گاه در میان دو قبیله، یا دو کشور ظاهر می شود، لازم نیست همیشه ناشی از روح تجاوزگری و خودخواهی و هوی وهوس بوده باشد، بلکه اگر فرض کنیم جامعه ای پیدا شود که نمونه تام مدینه فاضله باشد، و همه از نظر ایمان و تقوا و اخلاق و فرهنگ انسانی در بالاترین سطح قرار داشته باشند باز اختلاف تشخیص و برداشت و سوء تفاهمها و عدم آگاهی به جزئیات حقوق اجتماعی و قوانین موضوعه، ممکن است سبب بروز کشمکشها  برای تشخیص حقوق حقه افراد گردد. بنابراین وجود دستگاههای قضائی به هرحال جزء بافت جدایی ناپذیر جوامع انسانی که در هر حد و هر سطح از فرهنگ و تفکر و اندیشه بوده باشند بدون آن نمی توانند زندگی کنند. بدیهی است به موازات گسترش جوامع بشری دستگاههای قضائی نیز گسترده تر و پیچیده تر می شود، زیرا نه تنها کمیت و تعداد برخوردها به خاطر روابط بیشتر و نزدیکتر در این جوامع فزونی می یابد، بلکه از نظر کیفیت، بسیار پیچیده تر و مشکلتر می شود، و هرگاه دستگاههای قضائی پا به پای گستردگی این جوامع پیش نرود صحنه اجتماع بر اثر کشمکشهای خطرناک روز به روز تاریکتر می شود.

کوتاه سخن اینکه: برای تعمیم عدالت اجتماعی، و جلوگیری از ظلم و فساد و پایان دادن به کشمکشها و منازعات، و اجرای صحیح قوانین و همچنین نظارت دقیق بر دستگاههای اجرائی، و آشنا ساختن مسئولین رده های مختلف به وظایف خویش، یک نیروی مقتدر قضائی با پشتوانه کافی برای اجرای احکام آن لازم و ضروری است و به همین دلیل اسلام که به مضمون «یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم» (انفال-/24) دین حیات و زندگی واقعی انسانهاست اهمیت فوق العاده ای برای این مساله قائل شده، و برای اصل و ریشه و همچنین شاخ و برگ آن، دستورات و مقررات فراوانی وضع کرده است.

با این اشاره به قرآن مجید بازمی گردیم. در قرآن در آیات متعددی به این موضوع اشاره شده است از جمله:

1- در یکجا پیامبر اکرم (ص) را مخاطب ساخته می فرماید: «انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله ولا تکن للخائنین خصیما»، «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، تا به آنچه خداوند به تو آموخته است در میان مردم قضاوت کنی، و از کسانی مباش که از خائنان حمایت نمایی»‌ (نساء/105)

2- در مورد دیگر درباره داوری در میان غیر مسلمانها نیز همین دستور را به پیامبر (ص) می دهد و می گوید: «وان حکمت فاحکم بینهم بالقسط ان الله یحب المقسطین»، «و اگر در میان آنها داوری کنی با عدالت داوری کن که خدا عادلان را دوست دارد» (مائده/42)

3- در جای دیگر روی سخن را به همه مومنان کرده و همین دستور را به آنها می دهد، و می فرماید: «ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها واذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان الله نعما یعظکم به ان کان شمیعا بصیرا»، «خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانش بدهید، و هنگامی که میان مردم داوری می کنید به عدالت کنید، خداوند اندرزهای خوبی به شما می دهد، خداوند شنوا و بیناست» (نساء/58)

4- از سوی دیگر به مومنان سفارش می کند که به داوری عادلانه پیامبر(ص) گردن نهند و کمترین ناراحتی نه تنها در ظاهر، که در باطن هم نداشته باشند، و حق و عدالت را هر چه تلخ باشد با جسم و جان پذیرا شوند، می فرماید: «فلا و ربک لا یومنون حتی یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا من انفسهم حرجا مما قضیت ویسلموا تسلیما»، «نه، به پروردگارت سوگند که آنان مومن نخواهد بود مگر اینکه تو را در اختلافات خود به داوری طلبند و سپس از داوری تو در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم باشند» (نساء/65)

5- و نیز می فرماید: «انما کان قول المومنین اذا دعوا الی الله و رسوله لیحکم بینهم ان یقولوا سمعنا واطعنا واولئک هم المفلحون»، «سخن مومنانی که به سوی خدا و رسولش دعوت می شوند تا میان آنان داوری کند تنها این است که می گویند شنیدیم و اطاعت کردیم و اینها همان رستگاران واقعی هستند» (نور/51)

6- قرآن مجید در مساله شهادت و گواهی دادن به حق که یکی از مقدمات مهم داوری به حق و عدالت است، تاکید فراوان نموده همه مومنان را مخاطب ساخته می فرماید: «یا ایها الذدین امنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط و لا یجرمنکم شنان قوم ان لا تعدلوا اعدلوا هواقرب للتقوی واتقوا الله ان اله خبیر بما تعملون»، «ای کسانی که ایمان آورده اید همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید، مبادا دشمنی با جمعیتی شما را به گناه و ترک عدالت بکشاند، عدالت کنید که به پرهیزکاری نزدیکتر است و از معصیت خدا بپرهیزید که خدا از آنچه انجام می دهید با خبر است» (مائده/8)

بنابراین در محیط جامعه اسلامی هیچ چیز نمی تواند حق و عدالت را بر هم  زند، شهادتها همه باید عادلانه باشد چه در مورد دوست و چه در مورد دشمن، و داوریها و قضاوتها نیز باید بر محور عدالت دور زند و نزدیکترین و دورترین افراد باید در آن یکسان باشند.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی –پیام قرآن 10 – از صفحه 171 تا 174

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402800