معرفی حدود اسلامی در قرآن

در اسلام عمدتا ده حد درباره ده گناه کبیره آمده است که تعداد چهار مورد از آن در قرآن مجید با صراحت ذکر شده و بقیه از سنت استفاده می شود.

1- حد زنا

در آیه 2 سوره نور می خوانیم: «الزانیه وازانی فاجلدوا کل واحد منهما ماه جلده ولا تاخذکم بهما رافه فی دین الله ان کنتم تومنون بالله والیوم الاخر ولیشهد عذابهما  طائفه من المومنین»: «هریک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید، و نباید رأفت (و محبت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود اگر به خدا و روز جز ایمان دارید! و باید گروهی از مومنان مجازات آن دو را مشاهده کنند»! در این آیه اشاره به حد زن و مرد زناکار شده، هر چند «استثنائات» و «جزئیات» آن مانند احکام زنای محصنه، و زنای با محارم و امور دیگر از این قبیل در آن نیامده بلکه در سنت و روایات اسلامی شرح داده شده است.

2- حد سرقت

در آیه 38 سوره مائده می خوانیم: «والسارق والسارقه قاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکالا من الله والله عزیز حکیم»، «دست مرد دزد و زن دزد را به کیفر عملی که انجام داده اند به عنوان مجازات الهی قطع کنید خداوند توانا و حکیم است». در این مورد نیز شرایط و خصوصیاتی درباره قطع دست سارق و همچنین استثناهایی وجود دارد که همگی در سنت و روایات اسلامی آمده است، و می دانیم معمول قرآن این است که اصول مسائل را بازگو می کند و شرح آن را به سنت واگذار می نماید.

3- حد قذف

در مورد مجازات کسانی که عمل منافی عفت را به افراد پاکدامنی نسبت می دهند در آیه 4 سوره نور چنین می خوانیم: «و الذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا باربعه شهداء فاجلدوهم تمانین جلده ولاتقبلوا لهم شهاده ابدا واولئک هم الفاسقون»، «کسانی که زنان پاکدامن را متهم می کنند سپس چهار شاهد بر مدعای خود نمی آورند آنها را هشتاد تازیانه بزنید، و شهادتشان را هرگز نپذیرید، و آنها همان فاسقانند»! این شدت عمل و مجازاتهای سه گانه که برای قذف کنندگان (آنها که نسبت عمل منافی عفت به افراد پاکدامن می دهند) ذکر شده به منظور پاکسازی محیط اجتماع و حفظ احترام و کرامت انسانها و جلوگیری از اشاعه و گسترش فساد می باشد، و شرایط ویژگیها و استثنائات آن نیز در روایات اسلامی آمده است.

4- حد محارب

در قرآن مجید در مورد اخلالگران نسبت به امنیت اجتماعی و آنها که حمله مسلحانه به جان و مال و ناموس مردم می کنند، مجازات بسیار شدیدی ذکر شده است که می تواند افراد شرور را بر سر جای خود بنشاند. در آیه 33 سوره مائده چنین می خوانیم: «انما جزاء الذین یحاربون الله ورسوله ویسعون فی الارض فسادا ان  یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم وارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره  عذاب عظیم»، «کیفر کسانی که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی خیزند و اقدام به فساد در روی زمین می کنند (و با تهدید به اسلحه) به جان و مال و ناموس مردم حمله می برند این است که اعدام گردند یا به دار آویخته شوند یا (چهار انگشت از) دست (راست) را و پای (چپ) آنها به عکس یکدیگر بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند، این رسوایی در دنیا است و در آخرت مجازات عظیمی دارند»! منظور از محارب همانگونه که در بالا اشاره شد، کسی است که با تهدید به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله می کند اعم از این که به صورت دزدان جاده ها و گردنه ها باشد، یا در داخل شهرها و حتی افراد چاقوکش که با تهدید به اسلحه سرد به جان و مال و نوامیس مردم هجوم می آورند نیز مشمول این مجازات هستند، و قابل توجه اینکه این مهاجمان بر مردم، به عنوان محاربان با خدا و پیامبر(ص) معرفی شده اند و این دلیل بر تاکید فوق العاده ای است که اسلام درباره رعایت آزادی و امنیت اجتماعی و حقوق انسانها دارد. در اینکه آیا مجازاتهای چهارگانه فوق (اعدام با اسلحه- به دار آویختن – قطع انگشتان- و تبعید) به صورت تخییر است و قاضی می تواند هر یک از آنها را انتخاب کند؟و یا به صورت معین می باشد و هر کدام تناسب با یکی از جنایات آنها دارد به این ترتیب که: برای محاربانی که دست به کشتن مردم بیگناه زده اند مجازات اعدام، و آنها که به اموال مردم هجوم برده اند، مجازات قطع انگشتان، و اگر هر دو جنایت را مرتکب شده اند، هم اعدام می شوند و هم برای عبرت مردم به دار آویخته خواهند شد، و برای کسانی که تنها اسلحه به روی مردم کشیده اند و آنها را ترسانده اند، بی آنکه مرتکب جنایت بیشتری شوند، مجازات تبعید تعیین شده است؟ در میان فقها و مفسران گفتگوی مفصلی است که اینجا جای شرح آن نیست، و می توانید شرح بیشتر را در این زمینه از کتب فقهی (کتاب حدود، بحث «حد محارب») و همچنین تفاسیر قرآن از جمله تفسیر نمونه بخوانید.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی –پیام قرآن 10 – از صفحه 200 تا 203

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/402805