شیوه های تبلیغی حضرت هارون علیه السلام

فارسی 2918 نمایش |

هارون یکی از پیامبران الهی است که قرآن پس از ذکر مقام نبوت، او را به فصاحت در کلام و همکاری با حضرت موسی در دعوت الهی ستوده است. حدیث مشهور منزلت در شأن علی (ع)، که مسلمین بر آن اتفاق نظر دارند نیز گواه نبوت هارون است. نام هارون بیست بار در قرآن و بیشتر به همراه موسی ذکر شده که در مواردی حاوی ستایش شخصیت وی است: «سلام علی موسی و هرون؛ درود بر موسی و هارون!» (صافات/ 120) «و أخی هرون هو أفصح منی لسانا؛ و برادرم هارون از من زبان آورتر است.» (قصص/ 34)
همچنین قرآن او را جلوه ای از رحمت خدا می شمرد: «و وهبنا له من رحمتنا أخاه هرون نبیا؛ و به رحمت خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم.» (مریم/ 53) و او را صاحب فرقان و روشنایی معرفی می کند.
«و لقد آتینا موسی و هرون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین؛ و در حقیقت به موسی و هارون فرقان دادیم. و کتابشان برای پرهیزگاران روشنایی و اندرزی است.» (انبیاء/ 48)

هارون، اسوه هماهنگی و همراهی با مبلغ زمان
در حیات تبلیغی این پیامبر گرامی، نخستین مطلب که اذهان را به خود معطوف می سازد، حضور چشمگیر و فعال هارون در روند دعوت موسی است. موسی چون مأموریت دعوت فرعونیان را بر خود گران یافت، از خداوند پشتیبانی و همراهی و مشارکت هارون نبی را خواستار شد: «واجعل لی وزیرا من أهلی* هرون أخی* أشدد به أزری* و أشرکه فی أمری؛ و برای من دستیاری از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن، و او را شریک کارم گردان.» (طه/ 29- 32)
هارون نیز با کمال رغبت به این امر روی آورد و خالصانه و خیرخواهانه همراه موسی شد و بخشی از سنگینی مأموریت موسی را به دوش کشید و اولین تصدیق کننده او بود. «فأرسله معی ردءا یصدقنی؛ پس او را با من به دستیاری گسیل دار تا مرا تصدیق کند.» (قصص/ 35) و با یکدیگر، فرعون را به یکتا پرستی دعوت کردند و بنی اسرائیل را از مصر نجات بخشیدند و به جانب سرزمین مقدس سوق دادند. همچنین با گفتار شیوای خود در پیشبرد دعوت کوشید. «و أخی هرون هو أفصح منی لسانا؛ و برادرم هارون از من زبان آورتر است.» (قصص/ 34)
زمانی که موسی به میقات کوه طور عزیمت کرده و در غیبت به سر می برد، جانشینی او را به عهده گرفت. «و قال موسی لأخیه هرون اخلفنی فی قومی و أصلح و لاتتبع سبیل المفسدین؛ موسى [هنگام رفتن به كوه طور] به برادرش هارون گفت در ميان قوم من جانشينم باش و [كار آنان را] اصلاح كن و راه فسادگران را پيروى مكن.» (اعراف/ 142) و موسی هنگام رفتن به کوه طور به برادرش هارون گفت: در میان قوم من جانشینم باش، و کار آنان را اصلاح کن و راه فساد گران را پیروی مکن. در این مشارکت و حضور همه جانبه، نکته اساسی تبعیت محض و اطاعت مطلق و هماهنگی کامل هارون با شیوه های تبلیغی موسی است، چه موسی عهده دار مقام رسالت است و هارون، پیامبری که باید تحت فرمان رسول زمان باشد و در همان حال مکمل دعوت الهی اش، هرچند هارون برادر بزرگ تر موسی بوده باشد.
هماهنگی و همراهی این دو رسول الهی تا بدان اندازه بود که قرآن در موارد متعدد گفتارشان را با صیغه جمع بیان می کند و خطاب مردم را به آنها به صورت مثنی حکایت می فرماید: «فقولا إنا رسولا ربک فأرسل معنا بنی إسرائیل؛ و بگویید ما دو فرستاده پروردگار توایم، پس فرزندان اسرائیل را با ما بفرست.» (طه/ 47)
مهم تر از همه این که در لسان قرآن، آن دو به نحو یکسان، صاحب این دعوت معرفی شده اند. «ثم أرسلنا موسی و أخاه هرون بآیاتنا و سلطان مبین؛ سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و حجتی آشکار فرستادیم.» (مومنون/ 45) «و لقد آتینا موسی و هرون الفرقان و ضیاء و ذکرا للمتقین؛ و در حقیقت، به موسی و هارون فرقان دادیم و کتابشان برای پرهیزگاران روشنایی و اندرزی است.» (انبیاء/ 48)

شیوه های تبلیغی هارون (ع)
1. مبارزه بی امان با شرک

هارون در تمام عرصه های دعوت موسی، یار وفادار و همکار همیشگی اوست، به طوری که گاهی موسی در تضرع به درگاه خدا می گوید: «رب إنی لا أملک إلا نفسی و أخی؛ [موسى] گفت پروردگارا من جز اختيار شخص خود و برادرم را ندارم.» (مائده/ 25) که این بیانگر عمق ارتباط و همبستگی میان آن دو است. اما این تمام تلاش تبلیغی هارون نیست، او در هنگام غیبت موسی نیز مصرانه بر حفظ تفکر توحیدی و یکتاپرستی مردم پای می فشرد و به شدت با گوساله پرستی بنی اسرائیل در می افتد، به گونه ای خطر جانی او را تهدید می کند. زمانی که موسی از میقات بازگشت و از مشاهده انحراف و بت پرستی مردم برآشفت و حتی از شدت خشم، محاسن برادرش را کشید، هارون با متانت و خیرخواهی گفت: «قال ابن أم إن القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی فلا تشمت بی الأعداء و لاتجعلنی مع القوم الظالمین؛ گفت: ای فرزند مادرم، این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند، پس مرا دشمن شاد مکن و مرا در شمار ستمکاران قرار مده.» (اعراف/ 150)
در جای دیگر، گفتار نغز او در مواجهه با شرک، گزارش شده است؛ «و لقد قال لهم هرون من قبل یا قوم إنما فتنتم به و إن ربکم الرحمن فاتبعونی و أطیعوا أمری؛ و در حقیقت هارون قبلا به آنان گفته بود: ای قوم من، شما به وسیله این گوساله مورد آزمایش قرار گرفته اید، و پروردگار شما خدای رحمان است، پس مرا پیروی کنید و فرمان مرا پذیرا باشید.» (طه/ 90)

2. پیشگیری از تفرقه
بنی اسرائیل پس از سالیان دراز خواری و استضعاف، با همت و رشادت موسی و هارون به دوران رهایی، استقلال و شکوفایی رسیده بود. در این شرایط آفت تفرقه می توانست بیشترین زیان را به این نهضت الهی وارد سازد. هارون در برابر این آفت ویرانگر با نگرانی و حساسیت ویژه می ایستد. بدین جهت، هنگامی که موسی با پرسش ها و عتاب های پی در پی از او درباره انحراف جدید بنی اسرائیل و تسلیم شدن در برابر توطئه سامری بت ساز و شرک آفرین توضیح می خواهد و از او به تندی استفسار می نماید، هارون، در پاسخ، به عنوان عذر اصلی و یا یکی از عذرهای خود، خوف از تفرقه را مطرح می سازد؛ «قال یابن ام لاتأخذ بلحیتی و لابرأسی إنی خشیت أن تقول فرقت بین بنی إسرائیل ولم ترقب قولی؛ گفت: ای پسر مادرم، نه ریش مرا بگیر و نه موی سرم را، من ترسیدم بگویی میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی و سخنم را مراعات نکردی.» (طه/ 94)
از این جملات بر می آید که هارون به دلیل فوق از مبارزه قهر آمیز و درگیری با بت گرایان خودداری کرده تا وحدت اجتماع مصون بماند؛ عذر هارون در حضور موسی این بود که اگر با آنان درگیر می شد، بنی اسرائیل به دو دسته تقسیم شده و دچار تفرقه می گشتند. عذر دیگر این که او در موضع ضعف بوده و هواداران سامری حتی قصد جان او را کرده اند، پس ترجیح داده است که امر را به بازگشت موسی واگذارد تا بر اساس فرمان او عمل کند.

3. دعوت با استدلال و منطق
هارون در عرصه دعوت با همراهی موسی به زیبایی، استدلال و منطق سلیم را با شیوایی و فصاحت سخن جمع نمود و با این ترکیب خجسته، پیام دعوت را به نحو مطلوب به مخاطبان رساند. همین قرینه دلالت دارد که وی در دعوت انفرادی نیز از استدلال های عقلی و متقن بهره می جسته است. به ویژه آن که قرآن او را صاحب دلایل آشکار می داند. «ثم أرسلنا موسی وأخاه هارون بآیاتنا وسلطان مبین؛ سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و حجتی آشکار فرستادیم.» (مومنون/ 45)

 

منـابـع

محمد خزائلى- اعلام قرآن- صفحه 657

مصطفى عباسى مقدم‏- اسوه هاى قرآنى و شیوه هاى تبلیغى آنان

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد