توحید و یگانه پرستی در دین زرتشتی

فارسی 9745 نمایش |

نظرات محققین در مورد توحید در دین زرتشتی

برخی از نویسندگان و محققان زرتشت را یکتاپرست دانسته‎اند. و برخی‎ها بر این عقیده‎اند که خود زرتشت یکتاپرست بود و آئینش توحیدی بود لکن به مرور زمان و ورود آئین و مراسم خرافی توسط برخی افراد نادان و علماء بی خرد، دستخوش تغییر، تحول و تحریف قرار گرفت و آئین زرتشتیان به ثنوی مذهب معروف گشت. برخی از محققان غربی می گویند: آنچه در گاتها بسیار مشخص است، این است: خدای دانا، تنها خالق می باشد. او حتی خالق همه موجودات جهان را مزدا معرفی می کند: «تو را ای اهورامزدا! خالق همه این چیزها می شناسم.» آنها تاکید می کنند که حتی در دوره ساسانی نیز اهورا مزدا، تنها خدای زرتشتیان بوده است.

دیدگاه بارتلمه
بارتلمه می گوید: «نوآوری زرتشت این است که به جای خدایان متعددی که وجود داشت، یک خدای دانا (اهورامزدا) را جانشین نمود.» پرفسور گری می گوید: «دین زرتشت از دوالسیم بسیار به دور بوده و اصولا، دین توحیدی است.» یک محقق دیگر می گوید: «فضای گاتها از تعدد خدایان وداها و اوستای متاخر، کاملا خالی است. زرتشت فقط یک خدا می شناسد که او را سرور دانا می نامند: او خالق و سروری است که خورشید و ستارگان را در مسیر خود روان می سازد. او خالق و سروری است که ماه را زوال و کمال می بخشد. او زمین را در پائین و ابرها را در بالا استحکام می بخشد.»

دیدگاه مستد
مستد می گوید: «زرتشت یک موحد واقعی بود. برای او اهورامزدا کاملا به معنی واقعی کلمه تنها خدا به شمار می رفت.» یک محقق غربی می گوید: «خداوند در آئین زرتشت، خالق همه چیز است.» ویل دورانت می گوید: «با وجود این که هنوز تحقیقات جدید راجع به زرتشت کامل نشده، در عین حال دین زرتشت دین توحید است و امشاسپندان کیفیات الهی هستند. ولی پیروان زرتشت که به چند خدائی عادت کرده بودند، این کیفیات را به صورت موجوداتی درآورند که به فرمان اهورامزدا دنیا را خلق کرده و اداره می کنند. به این طریق، توحید با عظمتی که به وسیله بانی این دین عرضه شده بود، مانند مسیحیت به چند خدائی مبدل شد. زرتشت ارواح خبیثه را خدایان ساختگی و قلابی می داند که مانع پیشرفت بشر می گردند.»
گیلگر می گوید: «در آئین آریاهای قدیم که با هندوها مذهب مشترکی داشتند، خدایان متعدد و قدرتهای طبیعی هر کدام به حکم ضرورت در حکم تواناترین و برترین خدایان ظاهر می شدند. ولی در دین زرتشت اثری از چنین ایده هائی نیست، و تمام نیروها و قدرت های مختلف در خدای یکتا، وجودی که سر آمد همه است، جمع گردیده است. مذهب چند تا پرستان به مذهب یکتاپرستی زرتشت تبدیل شد.»

دیدگاه پروفسور آسموسن
پروفسور آسموسن درباره خدای زرتشت می گوید: «روح و فکر زرتشت در تسخیر خدای واحد، اهورامزدا، بود. نام اهورامزدا به تمام معنی پرورده و زائیده فکر زرتشت بود و مطالعات فراوانی که در این زمینه انجام شده حاکی از آن است که قبل از او کسی با این نام آشنایی نداشته است. در متون قوم اکد به نام سه خدا به اسامی مزدکو، اسرا، فرش بر می خوریم ولی این سه نام ارتباطی با نام اهورامزدا ندارد.» نیبرگ در مورد پیام زرتشت چنین می گوید: «توجه دقیق به پیام زرتشت نشان می دهد که او تا اندازه بسیار زیادی پایبند به عقاید میترایی بوده و به هیچ وجه تغییری در آنها ایجاد نکرده است. بلکه بر عکس او بسیار محتاط بوده و جنبه نو و تازه اصولا در مواد آموزه های او نیست بلکه در ترکیب این مواد است.»

دیدگاه ویدن گرن
ویدن گرن در همین ارتباط می گوید: «در یک جذبه نزدیک به خواب عمیق به نام خوفنه است که زرتشت رؤیتهای خود را داشته و گفتارهای اهورامزدا را شنیده است. احتمالا در جامعه نخستین زرتشتی ایجاد حالت جذبه به وسیله ماده مخدر عادی بوده است. این شیوه احتمالا منشأ هندو ایرانی دارد زیرا در میان هندیها نیز تأیید شده است.» هم او در جای دیگر می گوید: «از نظر ما زرتشت صاحب جذبه ای است که در میان گروهی مرید نمودار می شود که آنها نیز به حالت جذبه خو گرفته اند. معهذا این رفتار به اصطلاح شمنی فقط چهارچوب خارجی عمل اوست برای هر تاریخ نگار روشن است که شخصیتهای بزرگ نیز از همان کاری آغاز می کنند که در محیط خودشان انجام می گرفت. بنیانگذاران دینها نیز استثناء نیستند و این کار از مقام آنها در تاریخ نمی کاهد.» سپس چنین می گوید: «گرایش به یکتاپرستی مطمئنا در آموزه زرتشت وجود دارد. منتها این گرایش نمی تواند فراگیر شود چرا که گرایش به دوگانه پرستی که به طور مطلق با آن در تقابل قرار گرفته، مانعی در برابر آن است.»

دیدگاه زنر
زنر در مورد زرتشت می گوید: «این مطلب که زرتشت با دین کهن به مخالفت برمی خیزد بسیار روشن است.» سپس ضمن آوردن نمونه هایی از این مخالفت در جای دیگر می گوید: «زرتشت خود را پیامبری می دانست که از جانب خدا فرستاده شده تا نه تنها دین جدیدی بیاورد بلکه مراسم عبادی کهن را نیز اصلاح کند. او خود را پیامبری می دانست که با خدا سخن می گوید و سخنان او را می شنود. او پیامبری است که صدایش برای دوستی و احترام راستی بلند است. او دوست خداست. ارتباط او با خدا از روی پستی و حقارت نیست بلکه او از خدا استمداد می طلبد آنگونه که دوستی از دوست دیگر کمک می خواهد.»
وی در مورد اهورامزدا چنین می گوید: «اهورامزدا خالق همه چیز اعم از مادی و معنوی است. و از آنجا که همه چیز را به وجود آورده است خلقش است. او خالق اراده و قادر مطلق است. و وجودش به هیچ وجه با نیروهای شر چنانکه در دین زرتشتی متأخر می آید، محدود نمی شود. اوست که تمام انسانها را بنابر اعمالشان در روز واپسین داوری می کند.»
هنینگ در همین راستا می گوید: «مردمی که زرتشت در میان آنها ظهور کرده و به ترویج و تبلیغ دین ثنوی خود پرداخته است، یگانه پرست بوده اند، و ثنویت زرتشتی اعتراضی بر یگانه پرستی بوده است.»

دیدگاه نیولی نویسنده مقاله دین زرتشتی در دائره المعارف الیاده
نیولی در همین ارتباط می گوید: «نوآوری اصلی دین زرتشت که به واسطه آن از ادیان مردم هند و اروپایی خاور نزدیک و مرکز آسیا متمایز گشت، تأکید آن بر توحید بود. البته ثنویت به عنوان چهره برجسته آن باقی می ماند. باید گفت که هر دو جنبه (توحید و ثنویت) برای فلسفه زرتشت و نظریه دینی او اساسی است. ارزش والای این اندیشه نزد زرتشت، سبب شد تا یونانیان او را بیشتر یک انسان حکیم بدانند تا مؤسس دین، ایشان نویسنده گاتاها را به عنوان یکی از عالیترین و مهمترین نمایندگان "حکمت بیگانه" دانستند. این نظریات پراکنده و گاه متناقض مؤید این مسأله است که اکثر محققین و ایرانشناسان با مشکل جدی در گوناگونی منابع و مآخذ و ناهماهنگی و تأویل پذیری آنها مواجه بوده اند و عده ای از ایشان به دلیل عدم توجه به تمام ابعاد لازم برای یک تحقیق دقیق در دام خطا گرفتار شده یا به نوعی تحویل نگری مبتلا گشته اند.»

دیدگاه جان بی ناس
جان بی ناس می گوید: «دینی که این پیامبر ایرانی تعلیم داد، یک آئین اخلاقی و طریقه یگانه پرستی است. زرتشت خدای معبود و متعال کیش خود را اهورامزدا لقب داده؛ یعنی خدای حکیم. این نامگذاری اختراع او نبود؛ بلکه از اسم مزدا که در زمان او معروف و معلوم بود، گرفته شده است. بدون شک اهورامزدا را عموم مردم خدای جهان و طبیعت می دانسته اند و آن همان خدائی است که نزد آریائیهای هندوستان به لقب و نام وارنا مورد پرستش بوده است. برخی اهل تحقیق بر آن هستند که زرتشت، اهورامزدا را در گاتها خدای بزرگ دانسته است که آسمانها را مانند ردا و جامه براندازد خود پوشانده است.
وارنا در همین رابطه بوده، به همین جهت اهورامزدا نام گرفته است. همان گونه که لقب شیوا یعنی مبارک به جای نام کهن رود را معمول گردید، اهورامزدا برای عظمت آن خدا به کار رفته است. اهورا درست همان کلمه به تدریج از مفهوم اصلی خود منحرف شده و مفهوم ثانوی به خود گرفت. در ایران زرتشت طریق مخالف را در پیش گرفت و اسامی و القابی را که با مفاهیم هندی ضدیت دارد، برگزید. وی مزدا را صاحب اهورای حقیقی دانسته و عبادت و پرستش را خاص ذات مطلق قرار داده است. ولی بیم داشته که شاید عامه مردم مزدا را به درستی نشناسند و تحت تعالیم روحانیون ادیان قدیم ایران قرار گیرند. زیرا ایرانیان قدیم به دیوها یا ارواح علوی باور داشتند؛ به همین جهت به عظمت اهورامزدا پی نمی برده اند. روحانیون مذاهب پیشین از این رهگذر به ساحری و جادوگری پرداخته و نام دیوها قربانی از مردم می گرفتند. زرتشت برای مبارزه با روحانیون ساحر و جادوگر صریحا اعلام نمود که دیوهای معبود مغان و تورانیان، همه ارواح شریر و زیان کارند که با ارواح نیک و روانهای پاک در ستیراند. آنها پدر دروغ و فریب دهنده نهادهای پاک هستند.»

مفهوم خدا در دین زرتشت از دیدگاه مولتون
در مورد مفهوم خدا در دین زرتشت مولتون می گوید: «اسورای دانا بیش از دوران زرتشت وجود داشته است. خدای دانا ایزد خاص آریایی ها بود. و این مسأله خود مؤید این است که زرتشت یک آریازنتو بوده است نه یک مغ که سالها بعد او را به آن محکوم کردند. برای اینان اهورامزدا خدای قبیله بود. و نسبت به ایزدان طبقات دیگر در مقام بالاتری قرار داشت. به نظر می رسد که اولین قدم زرتشت این بود که از چندگانه پرستی موجود به سوی یگانه پرستی رود و از ایزدی که بزرگترین ایزدان بود به سوی خدای واحد رود.»
سپس در جای دیگر می گوید: «من اذعان می کنم که دین زرتشت دین توحیدی بود. قضاوت ما درباره فکر زرتشت تنها از طریق گاتاهاست. در گاتاها شاهد ترکیب مفاهیم نظری و عملی می باشیم. در جهان اندیشه، زرتشت در میان کیفیات، صفات و اصولی زندگی می کند که به اندازه چیزهایی که می بیند برای او واقعی اند. لذا نیازی به تشخیص بخشیدن به آنها نیست. قبیله او کشاورز بود. و دائما مورد آسیب قبایل صحرا نشین واقع می شد. این مسأله نفرت او را نسبت به خدایان قبایل مهاجم برانگیخت. چنین ذهنی در تأکید بر حقیقت به این استنتاج نظری می رسد که حقیقت واحد است.»

چندگانه پرستی در شرق ایران

یشتهای اوستا که بیانگر اوضاع دینی پیش از عهد زرتشت است و همچنین سرودهای خود زرتشت، گاتاها، به روشنی نشان می دهد که پیش از زمان او نوعی چندگانه پرستی به صورتی که در وداها و برهمنه های هند به نظر می رسد، در سرزمینهای شرق ایران رواج داشته و پیشوایان و کارگزاران آداب و مناسک دینی «کویها» و «کرپنها»و «اوسیجها» بوده اند که در وداها نیز از آنان صحبت شده، و دشمنان دین مزدا پرستی زرتشت بوده اند، ایزدانی مانند میتره، آناهیتا، ورثرغنه، وایو و ایزدان دیگری که در قسمتهای اوستا ستایش شده اند، قبل از زمان زرتشت توسط مردمی که به دین او روی آوردند پرستیده می شدند. و بعدها نیز به تدریج در مزداپرستی راه یافتند و در کنار اهورا مزدا و امشاسپندان قرار گرفتند. ثنویت نیز در ایران پیش از عهد زرتشت سابقه طولانی داشته و نه تنها در زروان پرستی بلکه در دوگانگی میان دئوه ها و اهوره ها مطرح بوده و در معتقدات دینی و جهان بینی مردم مؤثر بوده است.

اهورا مزدا در «گاتاها»

قدیمیترین و مقدس ترین قسمت اوستا گاتاها است. که در میان یسنا جای داده شده است. این سرودها در خود اوستا «گاتا» و در پهلوی «گاس» نامیده شده که جمع آن «گاسان» است و گاسانیک ترکیب صفتی آن است. و در سانسکریت گاثا نامیده می شود. در کتب دینی بسیار قدیمی برهمنی و بودایی گاتا عبارت است از قطعات منظومی که در میان نثر قرار دارد. گاتاهای اوستا نیز به این صورت است و به دلیل موزون بودن، گاتا نامیده می شود.
گاتا از نظر زبان، وزن، سبک با سایر قسمتهای اوستا فرق دارد. و شامل تعالیم، نصایح، و مکاشفات (الهامات) زرتشت است. شخصیتی که از زرتشت در این قسمت ارائه می شود متفاوت از سایر قسمتهای اوستا باشد. بسیاری از کلماتی که در گاتاها استفاده شده در اوستا نیست. و مطابق آنها را باید در کتب قدیمی دینی برهمنان جستجو نمود. در گاتاها سخنی از مراسم هوم، فروشی ها، مجموعه خدایان طبیعی نیست. این مسأله یا به این دلیل است که در گاتاها دین به شکل اولیه و عالیتر آن ارائه شده و یا اینکه، به احتمال بیشتر، این سرودها عمدتا به تعالیم پیامبر درباره ناسازگاری اورمزد و اهریمن پرداخته است. به هر حال گاتاها سرودهای زرتشت به اندازه ای مقدس است که در تمام اوستا به هر یک فصل (هایتی) آن و به هر یک قطعه (و چس تشتی) آن و به هر یک فرد (افسمن) آن و به هر کلمه(و چ) آن و به معنی هر یک از کلمات (آزئینتی- زند) آن درود و ثنا فرستاده می شود.

توصیف زرتشت از اهورامزدا در گاتاها

حال ببینیم زرتشت در گاتاها چگونه خدای خود، اهورامزدا، را توصیف کرده است. واژه ای که زرتشت در اوستا (گاتاها) برای خدای یگانه به کار برده اهورامزدا است. در آغاز بیشتر نیایشها این عبارت به چشم می خورد: «خشنوتره اهورهه مزدا» یعنی به خشنودی اهورامزدا. در گاتاها گاهی اهورامزدا جدا از هم استعمال شده است؛ مثلا در یسنای 28 بند اول، مزدا تنها برای خدا آمده است.
در بند هشتم همین یسنا ابتدا اهور و پس از چندین کلمه فاصله، مزدا آمده است. در بند ششم بر عکس اول مزدا و پس از چند جمله، اهور دیده می شود. در بند دوم مزدا اهورا به کار برده شده است. در سراسر گاتاها هر جا، این دو واژه با هم آمده است، مزدا مقدم بر اهورا است.
در یسنا 28 بند اول زرتشت می گوید: «تو ای مزدا اهورا مرا از خرد خویش تعلیم ده و از زبان خویش آگاه ساز که روز واپسین چگونه خواهد بود؟» مزدا در بعضی بندهای گاتاها به معنی حافظه و به حافظه سپردن و به یاد داشتن است. این واژه در سانسکریت مذش، به معنی دانش و هوش می باشد. بنابراین وقتی که مزدا برای خدا به کار برده شده است از آن معنی هوشیار و آگاه و دانا اراده کرده اند. پس اهورامزدا به معنی سرور دانا است. از نظر زرتشت تنها اهورامزدا شایسته پرستش است: «تو باید آن کس را با ستایش پارسایی خود بستایی که همیشه مزدا اهورا نام دارد.» (یسنا 45، بند 1) همچنین می گوید: «کسی که به ضد دروغپرست با زبان و اندیشه و دست ستیزگی کند، خوشنودی مزدا اهورا را به جای آورد.» (یسنا 33، بند 2) زرتشت عظمت و جبروت را مختص اهورامزدا می داند و او را آفریننده یکتا و خداوند توانا می داند. وی در سینا 44 با یک زبان شاعرانه درباره توحید و اقتدار خداوند می گوید: «از تو می پرسم ای اهورامزدا کیست پدر راستی؟ کیست نخستین کسی راه سیر خورشید و ستاره بنمود؟ از کیست که ماه گاه تهی است و گاهی پر؟ کیست نگهدار زمین در پایین و سپهر در بالا؟ کیست آفریننده آب و گیاه؟ کیست که به باد و ابر تند روی آموخت؟ کیست آفریننده روشنایی سود بخش و تاریکی کیست که خواب و بیداری آورد؟ کیست که بامداد و نیمروز و شب قرار داد؟ و دینداران را به ادای فریضه گماشت؟ کیست آفریننده فرشته مهر و محبت آرمتی؟ کیست که از روی دانش و خرد احترام پدر در دل پسر نهاد؟»
پس از تمام این پرسشها زرتشت در پاسخ چنین می گوید: «من می کوشم مزدا که تو را به توسط خرد مقدس آفریدگار کل به درستی بشناسم.» اهورامزدا خیرخواه بندگانش است و ستایش ایشان را می شنود. (یسنای 45 – بند 6) زرتشت خدایش را می بیند و کلمات او را می شنود او شنیدن صدا خدا را توضیح می دهد او از خدا می خواهد تا با او سخن بگوید «با دهان خودش» وی در همین ارتباط در جای دیگر می گوید: «ای اهورامزدا همین که تو را با دیده دل نگریستم در اندیشه خود دریافتم که تویی سرآغاز و سرانجام، تویی سرچشمه منش پاک، تویی آفریننده راستی و تویی داور دادگر کارهای جهانی» (یسنای 28، بند 8)
زرتشت عظمت خدا را نه با اندیشه و تمرکز بلکه با شهود مستقیم دید. «پس آیا من در ذهنم می فهمم که تو قدیم هستی، تو پدر خرد مقدس هستی من تو را با چشمانم درک کرده ام، تو حقیقت را آفریدی. تو اهورا هستی.» (یسنا 31، بند 8) همچنین در یسنای 44 آمده است که او خالق همه چیز است همه چیز به او وابسته است. (یسنا 44، بند 5) او همه چیز را می داند (یسنا 31، بند 13) او آینده را می داند (یسنای 33، بند 13) و حکومت و شهریاری دارد. (یسنای 31، بند 21)؛ از این رو، با توجه به سخنان زرتشت در گاتاها، می توان اذعان کرد که او، به خدایی واحد و قادر مطلقی که خالق همه چیز است اعتقاد داشت. یعنی زرتشت هم توحید ذاتی و هم توحید خالقی را باور داشت. حتی به نظر می رسد که زرتشت تدابیر و امور عالم را نیز به خدای واحد یگانه نسبت داده و او را رب و مدبر عالم می داند آنچه در یسنا 44 آمده است و پیشتر به آن اشاره شد بر این ادعا دلالت می کند.

منـابـع

مژگان سخایی- مقاله آموزه توحید در دین زرتشتی- مجله مشکوة النور- شماره 23

ج. پ آسموسن- اصول و عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی- ترجمه فریدون وهمن- تهران- بنیاد فرهنگ ایران- بی تا

جلیل دوستخواه- اوستا: نامه مینوی آیین زرتشت- تهران- انتشارات مروارید- چاپ دوم- 1355

ابراهیم پور داوود- گاتاها- بمبئی- انجمن زرتشتیان ایران- 1952

ویل دورانت- تاریخ تمدن- ترجمه احمد آرام، ع پاشایی، امیرحسین آریان پور- جلد 1

گئو ویدن گرن- دینهای ایران باستان- ترجمه منوچهر فرهنگ- انتشارات آگاهان دیده- 1377

والتر برونو هنینگ- زرتشت سیاستمدار یا جادوگر- مقدمه فتح الله مجتبایی- ترجمه کامران فانی- تهران- نشر پرواز- 1365

همو، شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان- انجمن فرهنگ ایران و باستان

جان ر هنیلز- شناخت اساطیر ایران- ترجمه ژاله آموزگار، احمد تفضلی- نشر چشمه- 1371

علی اصغر منجزی- پژوهشی در کیش زرتشت- انتشارات زمزم هدایت- 1384

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد