اخلاقیات دین یهود در کتاب مقدس
فارسی 5703 نمایش |راه حل کلی برای موضوعات شرعی متضاد با ملاحظات اخلاقی
راه حل کلی برای موضوعی از شریعت که با ملاحظات اخلاقی خصوصی در تضاد باشد، به این شرح است: «آدمی در طرح مطالباتش می تواند تا شورت هدین (مرز شریعت) پیش رود. اما در برخوردش با دیگران باید "فراتر از حد شریعت" عمل کند.» علاوه بر این حد و مرزهای هلاخایی، مفهوم کاملا شناخته شده دیگری در حقوق مدنی، درباره مردی که در روابط خصوصی خود با دیگران، با گذشت و بردباری عمل می کند، وجود دارد. درباره چنین آدمی گفته شده است که خداوند به ازای این رفتار، تمامی گناهان او را می بخشد. انسان های آرمانی چنین توصیف شده اند: «کسانی که اگر توهین شوند توهین نکنند، اگر بی آبرویی بشنوند پاسخ نگویند، عملشان برآمده از عشق است و از تحمل درد و رنج لذت می برند.» درباره آنها نوشته شده است: «و آنهایی که به او عشق می ورزند، در درخشندگی همانند خورشید خواهند بود.»
بر اساس شیوه آیزایا تیشبی و جوزف دن، آثار مکتوبی را که به طور معمول، اخلاق یهودی نامیده شده اند، به چهار گروه اصلی می توان تقسیم نمود: توراتی، حاخامی، قرون وسطایی و مدرن.
اخلاق توراتی
برخی از دانشمندان معاصر (نظیر اسرائیل افروس و شوبرت سپرو) بر این عقیده اند که در کتاب مقدس (عبری) حوزه مجزا و خاصی از کردارهای انسانی، نظیر آنچه به آن اخلاقیات می گویند، کاملا مورد توجه بوده است. البته این موضوع بعید به نظر می رسد زیرا کتاب مقدس در حالی که از موضوعات و مطالب اخلاقی سرشار است، هیچ گاه قوانین کنترل کننده رفتارهای اخلاقی را بخش مجزا و مستقلی از قوانین مربوط به موضوعات مدنی، جنایی و عبادی موجود در آن نمی داند: همه آنها از یک شبان داده شده است. در کتاب مقدس عبری هیچ کلمه ای تحت عنوان اخلاق به معنای مورد نظر ما وجود ندارد؛ بنابراین، آموزش مطالب اخلاقی در کتاب مقدس به صورت آگاهانه و تحت این عنوان خاص انجام نمی شود، بلکه می توان گفت که تورات یکی از منابع اخلاق یهودی است که هیچ گاه به عنوان متن کتاب اخلاقی شناخته نشده است. با این سخن، این اشکال و پرسش مطرح می شود که آموزه های اخلاقی کتاب مقدس چیستند. این پرسش در حقیقت، به منزله این است که کتاب مقدس، دست کم در مناسبات اخلاقی و کلامی، کتابی واحد و یکپارچه فرض شود. این فرضیه هر چند ممکن است، مخالفت مورخان کتاب مقدس را به دنبال داشته باشد، به هر حال، انعکاس دهنده نگرش سنتی یهودیت نسبت به این کتاب است و در این جا مورد پذیرش قرار می گیرد. ده فرمان شناخته شده ترین آموزه های اخلاقی کتاب مقدس است.
شاید شناخته شده ترین آموزه های اخلاقی کتاب مقدس مجموعه ای به نام ده فرمان باشد. (البته این مجموعه به نام ده فرمان مشهور شده، وگرنه تعداد احکام آن بسیار بیش از ده عدد است) این مجموعه در سفر خروج، باب 20، ذکر شده است. از این ده جمله مجزا، دست کم شش مورد آن مستقیما دارای محتوا و اهمیت اخلاقی هستند:
(الف) به پدر و مادرت احترام گزار
(ب) قتل نکن
(ج) زنا نکن
(د) دزدی نکن
(5) علیه هم نوعت شهادت دروغ نده
(و) به اموال نزدیکانت طمع نداشته باش (اموال در این فقره، همسران را نیز در بر می گیرد، که خود نشان دهنده این است که ده فرمان سند احساسات فمینیستی تورات نیست). چهار فرمان باقی مانده (من پروردگار و خدای شما هستم...، تنها خدای یگانه باید پرستیده شود، هیچ گاه نام خدا را بیهوده و عبث به کار نبرید، و مراسم روز شنبه را به پا دارید) بیشتر به موضوعات کلامی و عبادی مربوط است. این تقسیم بندی موضوعی ده فرمان، چیزی است که بعدها حاخام های یهودی از متن کتاب مقدس نیز برداشت کردند؛ یعنی قوانین مربوط به روابط میان تک تک افراد آدمی و اصول مربوط به رابطه انسان ها با خداوند. بسیاری از قوانین تورات در گروه اول قرار می گیرند و همین موضوع یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل سهیم شدن یهودیت در سنت دینی غرب دانسته شده است؛ سنتی که بر اساس آن، عبادت خداوند در گرو داشتن روابط محترمانه، انسانی و اخلاقی با همنوعان است. (همان گونه که بعدها حاخام ها نوشتند، عبادت شایسته خداوند در انجام سه کار است: مطالعه تورات، انجام قربانی و نماز، و مهربانی و عطوفت) به عبارت دیگر، اخلاق هرچه باشد، پایه های آن در اراده خداوند قرار دارد. از این رو، اراده او به همان اندازه که در دین و اصول آن سهم دارد، نسبت به اصول اخلاقی نیز دارای نقش است.
اخلاقیات دین یهود در کتاب مقدس
اخلاقیات دین یهود چنین است:
1- غریب نوازی، دستگیری از ناتوانان و ایتام: غریب را میازار! به یاد آور که در سفر غریب بودی.
2- بر کارگران که فقیر و مسکینند، خواه از برادرانت و خواه از غریبان، ظلم و ستم روا مدار. در دادگاه، حق شخص فقیر را پایمال نکن.
3- بیوه زنان و یتیمان را اذیت مکن. اگر فریاد برآورند، اجابت کنم و شما را خواهم کشت و زنانتان را بیوه و فرزندانتان را یتیم خواهم کرد.
4- همسایگان خود را مانند خودت دوست بدار و از ابنای قوم خویش انتقام مگیر و کینه نورز، پیرمردان را گرامی بدار.
5- برادر خود را برای سود، قرض مده و برای سود، آذوقه مده و برای سود، کمک مده، ولی به افراد غریب می توانی برای سود، قرض دهی.
6- اگر به فقیری نقدی قرض دادی، ربا و سود از او مگیر.
7- گوشت مرده را مخور و به غریب بده یا به او بفروش.
8- رشوه مخور و به عهد خود وفا کن. رشوه نگیر چون رشوه چشمان بینایان را کور و راستگویان را به دروغ وامی دارد.
9- برای سخن چینی گردش مکن.
10- خبر باطل را انتشار مده.
11- به یکدیگر دروغ نگوئید، قسم دروغ به نام خدا یاد نکنید.
12- از دروغ اجتناب کنید.
13- هر کس که به راستی سخن گوید، عدالت را ظاهر می کند.
14- با شریران همداستان مشو، شریران از زمین منقطع خواهند شد و ریشه خیانتکاران محو خواهد شد.
15- ترس از خداوند عمر را طویل می کند.
16- پدر و مادر را احترام کن تا روزی تو زیاد شود. یکی از ده فرمان حضرت موسی(ع) این است که به پدر و مادر خود احترام کنید. هر کس پدر و یا مادر خود را نفرین کند، البته کشته شود، چون پدر و مادر خود را لعنت کرده است. ملعون باد کسی که پدر و مادر خود را سبک کند.
17- ای پسر من! اوامر پدر خود را اطاعت کن و تعلیم مادرت را ترک مکن، زیرا آنها تاج زیبائی بر سر تو و جواهر برای گردن تو خواهند بود.
18- از تکبر جز نزاع چیزی پیدا نمی شود.
19- با تواضع نزد حکیمان و عالمان بودن بهتر است از تقسیم غنیمت با متکبران.
20- خداوند خانه متکبران را ویران و منهدم می کند.
21- تواضع و فروتنی مقدمه عزت است.
22- جزای تواضع و خداترسی، دولت و جلال و زندگی است.
23- تکبر و خودخواهی، آدمی را پست می کند.
24- به عهد خود وفا کن.
25- دزدی مکن و بر علیه همنوع خود شهادت دروغ نده، به خانه همنوع خود حسادت نکن که حسادت موجب بروز امراض عصبی و قلبی می گردد.
26- اگر گاو و گوسفند و یا سایر اشیاء و وسائل برادر خود را سرگردان یافتی از او رو مگردان و به نزد برادر خود برگردان.
تقوی و تزکیه روح در دین یهود
در تورات، سفر تثنیه، دواریم (فصل 10 آیه 12) چنین آمده است: «اکنون ای فرزند اسرائیل پروردگارت از تو چه می خواهد؟ مگر آن که از او ترس داشته باشی و در راه او گام نهی، به او عشق ورزی و با تمامی دل و جان خدایت را پرستش نمایی.» در این زمینه «راشی» از بزرگترین مفسران تورات و کتب مقدس، با اشاره به جمله «مگر آن که از او ترس داشته باشی» و با استناد بر جمله معروف در ادبیات یهود که می گوید: «همه چیز در اختیار خداوند است جز ترس از خدا»، چنین نتیجه گیری می کند که تنها خود انسان است که می تواند موجب خیر یا شر باشد و گرچه انتخاب نیکی و بدی از جانب خدا در اختیار انسان قرار گرفته است، پروردگار عالم، انسان را راهنمایی فرموده تا در جهت صلاح و نیک بتی خویش، نیکی را برگزیند و با ترس از پروردگار از بدی دوری جوید.
همچنین هارامبام (موسی بن میمون) عالم و فیلسوف یهودی چنین می گوید: «تورات به دو مورد به عنوان یک قاعده کلی در نیل به سعادت اشاره نموده است، اول تزکیه روح و دوم اصلاح جامعه.»
در این نوشتار منظور از تقوی، پرهیزگاری و دست نگه داشتن از ارتکاب به خطاست. بدین معنی که اوامر پروردگار را به جای آوریم و نواهی او را ترک نماییم و چنانچه طلب سعادت و نیل به تقوی هستیم، ترک نواهی ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیک می گرداند، چرا که تقوی مورد مدح و ثنای پروردگار بوده، سبب آمرزش گناهان و پذیرش اعمال نیک می گردد تا مقدمه رستگاری فراهم آید. در اهمیت تقوی، دانشمندان یهود معتقدند که پرهیزگاری از مراحلی است که حتی منجر به کسب مقام نوبت می گردد، به طوری که در همین زمینه در تلمود (کتاب مشینا) چنین آمده است: «چابکی برای انسان پاکی را به همراه می آورد، طهارت و پاکی منجر به پرهیزگاری در انسان می گردد که همین امر به وی قداست می بخشد، قداست آدمی را متواضع و فروتنمی سازد، تواضع و فروتنی در انسان، ترس از ارتکاب به خطا را در دل او می پروراند و هراس از خطاکاری سبب پارسایی و پرهیزگاری می شود و در نهایت همین پارسایی و دینداری شخص را پذیرای روح قدسی (الهام الهی) می کند.»
حضرت داود (ع) در کتاب تهیلیم، مزامیر (فصل 15) اهمیت و مقام والای شخص خداترس را به گونه ای دیگر بیان نموده است. او ابتدا این سؤال را مطرح می نماید که «چه اشخاصی مقرب درگاه پروردگارند؟» و سپس صفاتی چند را در این چنین اشخاصی بر می شمرد که راستگویی، پرهیز از غیبت، روا نداشتن بدی به همسایه جزیی از آنهاست و سپس چنین می فرماید: «کسی مقرب درگاه الهی است که شخص خداترس را احترام گذارد.» بنابراین رستگاری انسان در گرو پرهیزگاری و تقوی است. اگر قلب انسان را به آینه و دستورات الهی را به آفتاب عالمتاب تشبیه نماییم، جایی که در اثر هوی و هوس این آینه، تیره و تار شود هرگز نوری را انعکاس نخواهد داد و در جهت خلاف آن نیز این ارتباط صادق خواهد بود یعنی چنانچه در پرتو خداترسی و پرهیزکاری این آینه صیقل داده شود، آن گاه روشنایی خیره کننده آفتاب فرامین الهی در سطوح آن منعکس گردیده و روشنی بخش محیط خواهد بود.
روشن است که پیشرفت های علمی و صنعتی هرگز مشکلات عاطفی و معنوی انسان های را حل ننموده و همیشه خلاء غفلت از خداشناسی در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی احساس می شود. در مزامیر حضرت داوود (ع) آیه های 15 ـ 12 از فصل 34 آمده: «ای فرزندان بیایید از من بشنوید تا خداترسی را به شما بیاموزم: کیست آن شخصی که آرزومند زندگی و نیکی است؟ زبانت را از بدی و لبهایت را از سخنان فریب کارانه مصون نگاه دار، از بدی بپرهیز و به نیکی روی آور، طالب صلح باش و در پی آن بکوش....»
رفتار معقول و مهربانانه در آموزه های کتاب مقدس
اساس این عقیده که خداوند از آفریدگان و بندگانش خواسته است که رفتاری معقول و مهربانانه با یکدیگر داشته باشند، در آموزه های کتاب مقدس است؛ آن جا که می گوید، انسان به صورت خدا خلق شده است. از آن جا که انسان به صورت خداوند، آفریده شده، کسب والاترین درجه ممکن از کمال و خودشناسی در این است که خود را تا حد امکان، شبیه به خداوند گرداند. این سخن را می توان پایه و شالوده مهم ترین و منحصر به فردترین اصل اخلاقی تورات، یعنی تقلید کردن از خدا دانست. در آیاتی چند از تورات، به اصل اخلاقی فوق اشاره شده است که برخی از آنها عبارتند از: «شما همگی مقدس هستید؛ زیرا من به عنوان پروردگار شما، مقدسم. و اینک ای بنی اسرائیل، خداوند از شما می خواهد که از او بترسید، در مسیر او گام بردارید، به او عشق بورزید، و پروردگار خویش را با تمام وجود عبادت کنید. و پروردگار تو را برای انسان هایی مبعوث کرد که در نزدش مقدس هستند؛ به شرط این که همان گونه که به تو سوگند یاد کرد، فرمان های او را اجرا کنند و در مسیر او گام بردارند.»
در این آیات، درباره موضوع مورد بحث، دو دستور صریح و روشن وجود دارد: ا- یکی مقدس و پاک شدن انسان به دلیل مقدس بودن خداوند است. 2- و دیگری ضرورت قدم گذاشتن در راه خدا و پیروی کردن از او.
چگونه انسان می تواند خویشتن را پاک و منزه گرداند و در نتیجه خداگونه شود؟ در کتاب مقدس، به گونه ای روشن به این پرسش پاسخ داده شده است. در سفر لاویان (2:19) فهرستی از فرمان های مختلف خداوند ارائه شده است. این فرمان ها درباره موضوعات اخلاقی (شامل احترام به والدین، کمک کردن به فقرا، رعایت عدل و صداقت، و لطف و عطوفت به محرومان، و مانند آن)، فقهی (مثل آداب روز شنبه، قربانی و مانند آن) و کلامی (از قبیل به بیهودگی نام پروردگار را بر زبان نیاوردن) است. از این رو، انسان می تواند با پیروی ازاین احکام یا، بنابر آنچه در کتاب تثنیه آمده، با گام نهادن در مسیر خداوند، به تقدس و پاکی مورد نظر دست یابد.
تقلید کردن از خدا در آیین یهود
از آن جا که تأکید آیین یهود بیشتر بر عمل و کردار است، تا مباحث عقلی و ماوراء الطبیعه، مایه شگفتی نیست که این آیین، اصول و تعالیمی را ارائه دهد که در نگاه اول، محتاج تفسیرهای نظری است، ولی بلافاصله بر تبیین آنها از طریق عناصر عملی پافشاری کند. از این رو، تقلید کردن از خدا، در این مذهب، موضوعی ماوراء الطبیعی نیست، بلکه جزء مسائل عملی و اخلاقی آن به شمار می آید. یهودیان مکلف نشده اند که از لحاظ عینی و واقعی فراتر از ماهیت معمول خویش حرکت کنند و از نظر جهانی شبیه خداوند شوند (و البته گفتنی است که موضوع تقلید از خدا، آن گونه که آیات ذکرشده به خوبی نشان می دهد، فرمان و حکم تورات است و همین نکته بعدها به وسیله بیشتر صاحب نظران تأیید گردید)، بلکه از آنان خواسته شده است تا شیوه های خاصی رفتار نموده، اعمال مشخصی را انجام دهند. بنابراین، تقلید کردن یهودیان از خداوند و دست یافتن آنان به سرنوشتی که پروردگار با آفریدن آنان به صورت خویش، برایشان مقدر ساخت، در واقع وسیله رسیدن به تکامل عملی و اخلاقی آنان است.
مقایسه شیوه آیین یهود در تقلید از خداوند با شیوه های افلاطون و مسیحیت
مقایسه شیوه آیین یهود در تقلید از خداوند با شیوه های افلاطون و مسیحیت، نکته ای را که به آن اشاره شد، واضح تر می کند. در تئاتتوس سقراط چنین می گوید: «بر ما لازم است که هر چه سریع تر به آسمان پرواز کنیم و در نتیجه، تا آن جا که ممکن است، شبیه خدا شویم. و شبیه خدا شدن یعنی پاک گردیدن، عادل شدن و خردمند گشتن. در تورات از یهودیان خواسته شده است تا در همین زمین، و در نه آسمان ها، با انجام دستورات خداوند، خداگونه گردند. پس طبق دستور تورات کسی شبیه خداوند نمی شود، بلکه انسان شیوه های خدایی را دنبال می کند و رفتارهای خداگونه را تا آنجا که برای بشر امکان دارد، انجام می دهد.»
در مسیحیت، تفسیری واقعی تر و عینی تر و در نتیجه، ماوراء الطبیعی تر از مضمون تقلید از خدا وجود دارد. در این دین، خداوند با مجسم نمودن خویش در کالبد جسم زنده و مادی بشر، نقش تقلید از بشر را ایفا می کند و بدین ترتیب، تقلید از خدا از طریق واسطه و به صورت غیر مستقیم و تحت عنوان تقلید از مسیح، محقق می شود؛ تقلیدی که نه با انجام دادن ششصد و سیزده فرمان موجود در تورات، بلکه با ابراز وفاداری و ایمان و با پیروی از رنج و عذابی که عیسی هنگام جان نثاری خویش برای خلق تحمل کرد، میسر می شود.
نتیجه مضمون اخلاقی خلق انسان به صورت خدا
مضمون اخلاقی خلق انسان به صورت خدا، دو موضوع را پدید آورده است: یکی قوانین اخلاقی خاص (نظیر این که هم نوعت را مانند خودت دوست دار (لاویان 19:18)؛ زیرا او نیز مانند خود تو به صورت خدا آفریده شده است) و دیگری، محتوای عام و فراگیر تورات؛ چیزی که به ویژه در مورد پیامبران باستانی (نظیر اشعیا، ارمیا و حزقیل) کاملا روشن است. این اصل هم چنین، شالوده بحث های حاخامی را درباره موضوعات اخلاقی، تشکیل می دهد.
منـابـع
حبیب لوی- احکام و مقررات حضرت موسی (ع)- صفحه 89- 80، 38- 37
مناخیم کِلنر- مقاله اخلاق یهودى- ترجمه مهدى حبیب اللهى- فصلنامه هفت آسمان شماره17
آدین اشتاین سالتز- سیری در تلمود- مترجم باقر طالبی دارابی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383
حسین توفیقی- آشنایی با ادیان بزرگ- بخش یهودیت
عبدالله مبلغی آبادانی- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد 2
رحمن دلرحیم- مقاله نگاهی به تقوی و تزکیه روح در دین یهود
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها