لزوم مراقبت از تقوا

فارسی 2749 نمایش |

ممکن است آنچه درباره تقوا گفته می شود که حرز و حصن و حافظ و حارس است، موجب غرور و غفلت بعضی گردد و خیال کنند که آدم متقی، معصوم از خطا است و توجه به خطرات متزلزل کننده و بنیان کن تقوا ننمایند. ولی حقیقت اینست که تقوا هم هر اندازه عالی باشد به نوبه خود خطراتی دارد. آدمی در عین اینکه باید در حمایت و حراست تقوا زندگی کند، باید خود حافظ و حارس تقوا بوده باشد و این، به اصطلاح دور نیست. مانعی ندارد که یک چیز وسیله حفظ و نگهداری ما باشد و در عین حال ما هم موظف باشیم او را حفظ کنیم. درست مثل جامه. جامه، حافظ و حارس و نگهبان انسان است از سرما و گرما، انسان هم حافظ و حارس جامه خویش است از دزد.
امام علی (ع) در یک جمله به هر دو اشاره کرده آنجا که می فرماید: «الا فصونوها و تصونوا بها؛ یعنی تقوا را حفظ کنید و هم به وسیله او، خودتان را حفظ کنید». پس اگر از ما بپرسند آیا تقوا ما را حفظ می کند و یا ما باید حافظ تقوا باشیم، می گوئیم هر دو تا. نظیر اینکه اگر بپرسند آیا از تقوا باید کمک گرفت برای رسیدن به خدا و مقام قرب الهی، یا از خدا باید کمک خواست برای تحصیل تقوا؟ می گوئیم هر دو تا. به کمک تقوا باید به خدا نزدیک شد، و از خدا باید مدد خواست که برای تقوای بیشتر ما را موفق بفرماید. امام علی در جایی دیگر می فرماید: «اوصیکم عبادالله بتقوی الله فانها حق الله علیکم، و الموجبة علی الله حقکم و ان تستعینوا علیها بالله، و تستعینوا بها علی الله؛ شما را به تقوای الهی سفارش می کنم، تقوا حق الهی است بر عهده شما و موجب ثبوت حقی است از شما بر خدا، و اینکه از خدا برای رسیدن به تقوا کمک بخواهید و از تقوا برای رسیدن به خدا کمک بگیرید» (نهج البلاغه، خطبه 191).
به هر حال باید توجه به خطراتی که بنیان تقوا را متزلزل می کند داشت. در مقررات دینی می بینیم که تقوا ضامن و وثیقه بسیاری از گناهان شناخته شده، ولی نسبت به بعضی دیگر از گناهان که تأثیر و جاذبه قویتری دارد دستور حریم گرفتن داده شده. مثلا در مقررات دینی گفته نشده که خلوت کردن با وسیله دزدی یا شرابخواری یا قتل نفس حرام است. مثلا مانعی ندارد که کسی شب در خانه خلوتی بسر برد که اگر بخواهد العیاذبالله شراب بخورد هیچ رادع و مانع ظاهری نیست. همان ایمان و تقوا ضامن انسان است. ولی در مسئله جنسیت به حکم تأثیر قوی و تحریک شدیدی که این غریزه در وجود انسان دارد، این ضمانت از تقوا برداشته شده و دستور داده شده که خلوت با وسیله بی عفتی ممنوع است زیرا این خطر، خطری است که می تواند احیانا در این حصار هر اندازه منیع و مستحکم باشد نفوذ کند و این حصار را فتح نماید. حافظ در یکی از غزلهای معروفش بیتی دارد که در آن خواسته این حقیقت روحی را بگوید:
غزل او این است:
نقدها را بود آیا که عیاری گیرند *** تا همه صومعه داران پی کاری گیرند
مصلحت دید من آنست که یاران همه کار *** بگذارند و خم طره یاری گیرند
خوش گرفتند حریفان سر زلف ساقی *** گر فلک شان بگذارد که قراری گیرند
بیتی که از این غزل مورد نظر بود این بیت است:
قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش *** که در این خیل حصاری به سواری گیرند
در این بیت تقوا و پرهیزکاری را به حصار تشبیه کرده همان طوری که در کلمات امیرالمؤمنین عین این تشبیه آمده است. بعد به شدت تأثیر و قدرت فتح خیل خوبان در حصار تقوا توجه پیدا کرده که این حصار را به رخ این طائفه نمی توان کشید. در این سپاه هر سوار به تنهائی قادر است که حصاری را فتح کند، احتیاجی به اجتماع و یورش دسته جمعی نیست.

منـابـع

مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 33-30

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد