جهان بینی مادی یا مذهبی

فارسی 3531 نمایش |

گاهی افرادی نه از راه ایده و عقیده مذهبی بلکه تحت فشار عقده ها، کینه توزی ها، انتقام گیری ها و بالاخره به صورت عکس العمل شدید در برابر احساس فشارها و ستم ها، دست به فداکاری می زنند و از جان و مال و همه حیثیات خود می گذرند، همچنان که نظایرش را در گوشه و کنار جهان می بینیم. ولی تفاوت یک ایده مذهبی و غیر مذهبی این است که آنجا که پای عقیده مذهبی به میان آید و به ایده قداست بخشد، فداکاری ها از روی کمال رضایت و به طور طبیعی صورت می گیرد فرق است میان کاری که از روی رضا و ایمان صورت گیرد که نوعی انتخاب است، با کاری که تحت تأثیر عقده ها و فشارهای ناراحت کننده درونی صورت می گیرد که نوعی انفجار است.
ثانیا اگر جهان بینی انسان، صرفا جهان بینی مادی و بر اساس انحصار واقعیت در محسوسات باشد، هر گونه ایده پرستی و آرمان خواهی اجتماعی و انسانی بر خلاف واقعیات محسوسی است که انسان در آن هنگام در روابط خود با جهان احساس می کند. آنچه نتیجه جهان بینی حسی است خود پرستی است نه ایده پرستی. ایده پرستی اگر بر اساس یک جهان بینی که نتیجه منطقی اش آن ایده است نباشد از حدود خیال پرستی تجاوز نمی کند، یعنی انسان باید جهانی مجزا از واقعیت های موجود در درون خود و از خیال خود بسازد و با همان خوش باشد ولی اگر ایده پرستی ناشی از دین و مذهب باشد، متکی به نوعی جهان بینی است که نتیجه منطقی آن جهان بینی پیروی از ایده ها و آرمان های اجتماعی است.
ایمان مذهبی پیوندی است دوستانه میان انسان و جهان و به عبارت دیگر نوعی هماهنگی است میان انسان و آرمان های کلی جهان، اما ایمان و آرمان های غیر مذهبی نوعی بریدگی از جهان و ساختن جهانی خیالی برای خود است که به هیچ وجه از جهان بیرون حمایت نمی شود.
ایمان مذهبی تنها یک سلسله تکالیف برای انسان علی رغم تمایلات طبیعی تعیین نمی کند، بلکه قیافه جهان را در نظر انسان تغییر می دهد و عناصری علاوه بر عناصر محسوس، در ساختمان جهان ارائه می دهد. جهان خشک و سرد مکانیکی و مادی را به جهانی جاندار و ذی شعور و آگاه تبدیل می کند. ایمان مذهبی تلقی انسان را نسبت به جهان و خلقت دگرگون می سازد.
ویلیام جیمز فیلسوف و روانشناس آمریکایی اوایل قرن بیستم می گوید: «دنیایی که یک فکر مذهبی به ما عرضه می کند نه تنها همان دنیای مادی است که قیافه آن عوض شده باشد بلکه در ساختمان آن عالم چیزهای بیشتری است از آنچه یک نفر مادی می تواند داشته باشد.»
گذشته از همه اینها گرایش به سوی حقایق و واقعیاتی مقدس و قابل پرستش در سرشت فرد فرد بشر هست. انسان کانون یک سلسله تمایلات و استعدادهای غیر مادی بالقوه است که آماده پرورش است تمایلات انسان منحصر به تمایلات مادی نیست و گرایش های معنوی صرفا تلقینی و اکتسابی نیست. این حقیقتی است که علم آن را تأیید می کند.
ویلیام جیمز می گوید: «هر قدر انگیزه و محرک میل های ما از این عالم سرچشمه گرفته باشد، غالب میل ها و آرزوهای ما از عالم ماوراء طبیعت سرچشمه گرفته، چرا که غالب آنها با حساب های مادی جور در نمی آید.»

منـابـع

مرتضی مطهری- انسان و ایمان- صفحه 43-45

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها