ارتباط آفرینش جهنم و شیطان در قرآن

فارسی 4259 نمایش |

آیات شریفه قرآن، درباره جهنم و تفاصیل آن، همان طور که استاد ما: حضرت آیه الله علامه طباطبایی مدظله فرموده اند، از آیات بهشت بیشتر است. زیرا درباره دوزخ، قریب چهارصد آیه در قرآن شریف آمده است و هیچ سوره ای از سور قرآن از ذکر جهنم تصریحا و یا تلویحا خالی نیست، مگر دوازده سوره از سور قصار. و بالجمله محصل مفاد مجموع این آیات آنست که: دوزخیان از زندگانی ابدی و حیات حقیقیه عالم آخرت محروم می باشند. حال باید دید چرا این محرومیت نصیب آنان گردیده است؟ و به طور کلی جهنم یعنی چه؟ و از کجا پیدا می شود؟ و مبدأ پیدایش آن چیست؟ و ظهور آن در عالم باطن و حقیقت چرا به صورت آتش است؟ برای روشن شدن این موضوع ناچار از بیان مقدمه ای هستیم و آن اینست که: تمام این عالم وجود با همه این گسترش و پهناوری ای که دارد، از ملک و ملکوت و عالم نفوس و ارواح و عقول و طبیعت، تماما تجلیات و ظهورات حضرت حق سبحانه و تعالی می باشند که از کتم عدم و نیستی محض آنها را موجود نموده و به خلعت و لباس وجود مخلع و ملبس نموده است و هر کدام از این مخلوقات که عین ظهور و نفس تجلی حق هستند دارای رتبه ای مخصوص و درجه و ماهیتی است که بدان از دیگران امتیاز پیدا نموده است.
مثلا انسان دارای حد و حدودی است که او را انسان کرده و دارای عقل و شعور و نفس ناطقه و غرایز مختص به خود کرده است، بطوری که آن را از سایر موجودات اعم از حیوان و جماد و نبات و عقول مفارقه و ارواح مجرده قدسیه جدا می کند و اگر چنین خصوصیتی در او نبود، دیگر انسان نبود و همچنین در بقیه از موجودات اگر خصوصیت های وجودیه آنان نبود، دیگر آنان نبودند و یک وجود بحت بسیط، عالم را فرا گرفته بود، بدون هیچ گونه تمیز و تشخصی. این ماهیات مختلفه که مراتب و درجات وجودی موجودات را مشخص می کند، سبب تمایز موجودات و ظهور و تجلی حضرت حق می شود و هر کدام به جای خود و در مرتبه خود مطیع و منقاد و در همان حدی که برای وجود آنها مقرر شده است، آرام و ساکن و طبق دستور تکوینی حضرت حق سبحانه و تعالی، فرمانبردار هستند و همه در ذات و وجود خود مستقر و در حجاب ماهیت خود ثابت و استوارند.
خلقت شیطان براساس مصلحت
از میان این همه مخلوقات، انسان و جن دارای یک خصوصیتی هستند که علاوه بر ماهیت و تمایز وجودی، آنها را از سایرین جدا کرده است و آن حس استقلال طلبی و انانیت و شخصیت و استکبار است که در انسان بطور شدید و در جن به طور ضعیف موجود است و این حس موجب آن شده است که خود را بالاتر و برتر و ارجمند تر و عالی رتبه تر از آنچه که هست بنگرد و صفاتی از بهترین و عالی ترین صفات چون علم و قدرت و حیات و فروع آنها را به خود نسبت دهد و از خود بداند و خود را کانون و مبدأ این کمالات بداند و حق را یکسره فراموش کند. این حس، حجابی عظیم است. زیرا بر خلاف متن واقع و حقیقت امر است. حجابی است تخیلی و موهومی نه اساسی و اصیل چون سایر موجودات. حجابی است که یکایک از صفات حق را گرفته و کذبا به خود نسبت می دهد و از خود می داند. خداوند شیطان را آفرید و او را دارای خصیصه کبر و استکبار نمود و نفوس بشری به واسطه انقیاد و متابعت از او اختیارا دارای این خصیصه شدند و در نتیجه خود را بزرگ دیدند و این بزرگ نگری مبدأ تمام خیالات فاسده و آرا و افکار باطله و کردار نکوهیده و بالاخره عقاید و ملکات خبیثه و سیئه گردید و موجب فاصله افتادن بین آنان و بین حق شد و این سیر انحرافی تشریعی بر خلاف سنت تکوین و متن واقع گشت. البته اصل خلقت شیطان از روی مصلحت بود و گرنه خدا نمی آفرید و اینک هم شیطان یک مأمور خداست که حکم بازرس دارد و نمی گذارد اشخاص آلوده و مبتلا به غل و غش عالم طبیعت و نفوس اماره، در حرم خداوند قدم گذارند. بازرسی می کند، و تفتیش صحیح به عمل می آورد؛ آنان که پاک هستند طبق آیه کریمه «قال فبعزتک لاغوینهم أجمعین * إلا عبادک منهم المخلصین»؛ «شیطان گفت: سوگند به عزت تو که تمام بنی آدم را من اغوا می کنم، مگر آنان که از بندگان مخلص تو باشند.» (ص/82-83) شیطان را بدانها دسترسی نیست و آنان که بر خدا پیشی می گیرند و از استکبار و تکبر بهره کافی دارند و صفات علیا و اسمای حسنای خدا را دزدیده و به خود نسبت می دهند، جلوی آنها را می گیرد و نمی گذارد در حرم خداوندی که جای خلوص است وارد شوند.
اگر شیطان نبود، عالم نزول و طبع و این دنیای پر غوغا نبود. زیرا شیطان سبب نزول و هبوط آدم بدین عالم شد، قبل از آن همه در بهشت بودند، ولی بهشت عالم ذر که فقط بهشت استعداد و قابلیت بود و انسان همانند فرشتگان و حوریان قابل ترقی و تکامل نبود. شیطان موجب نزول آدم در این عالم و حرکت و مجاهده و جستجوی حق و تدارک مافات شد و بالاخره انسان از أسفل السافلین با قدم مجاهده با اراده پروردگار حی قیوم به أعلی علیین رسید. انسان از ملائکه هم اشرف شد و این همه فضایل و درجات کسب نمود. اینها همه در اثر خلقت شیطان است و فواید آفرینش او، گرچه او چون خودش حجاب است و پیوسته منفور و ملعون ـ زیرا لازمه چنین حجابی که پیوسته موجب بعد و دوری شود چنین است ـ لیکن اصل مصلحت آفرینش شیطان را از نظر نباید دور داشت و شیطان را موجودی مستقل و جدا از حکومت حضرت حق دانست و او را در کارهای خود "فعال لما یشاء" پنداشت؛ که این توهم عین شرک است و ضعف دستگاه حضرت ربوبی را می رساند.

منـابـع

سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی جلد 10- صفحه 232 -236

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها