ابوالحسن سیمجور

English فارسی 9018 نمایش |

امیر ابوالحسن محمد سیمجور، از امیران مقتدر و یکی از مردان بلندپایه عهد سامانی. پدرش ابراهیم فرزند ابی عمران سیمجور بود که ابی عمران، جد ابوالحسن، یکی از غلام های ترک نژاد امیر اسماعیل سامانی است که در خدمت او ترقی کرد و مقارن سال 300 هـ ق، به ولایت سیستان منصوب شد و از آن به بعد سر سلسله سیمجوریان شد و به ترتیب فرزندان و نوادگانش، در دستگاه سامانیان مقامات عالی داشتند. آنها حدود 80 سال بر خراسان فرمانروایی داشتند.
ابوالحسن سیمجور، سومین فرد سرشناس این خانواده بود. مورخین او را مردی هوشمند، مدبر و اهل قلم و شمشیر و یکی از شخصیت های بانفوذ دوره دوم عهد سامانی میدانند. برخی هم حتی او را حکیمی خردمند و امیری عادل می دانستند که بیش از 30 سال در نیشابور و سیستان و خراسان و هرات، فرمانروایی داشت و محور بسیاری از رویدادهای سیاسی خراسان و ماوراء النهر و عراق عجم در آن زمان بود. در طول فرمانروایی اش، چند بار از منصب خود عزل و دوباره انتخاب می شد. زمان عبدالملک بن نوح سامانی یکبار در سال 347 هـ ق حاکم و سپهسالار خراسان شد ولی خیلی زود به اتهام تعدی و اسراف زیاد، از کار برکنار شد. مجددا زمان (منصور ابن نوح سامانی) 350 هـ ق، سپهسالار و فرمانروای خراسان شد که 5 سال در نیشابور حکمفرما بود و در این مدت، برخلاف دفعه قبل، با مردم بسیار به خوبی و عدالت رفتار می کرد و جبران گذشته ها را نمود. در این دوران به کمک (وشمگیر زیار) رفت و جلوگیری از تجاوز دیالمه ری و عراق کردند و بعد مدتی به بخارا رفت و موفق شد که در نزد منصور سامانی، محبوبیت بیشتری پیدا کند و زمانی که به نیشابور برگشت، او علاوه بر فرمانروایی خراسان، ولایت (مرو) را به او داد.
از رویدادهای مهم این دوران ابوالحسن، مقابله با صفاریان بود و کم کم در کمال قدرت و مستقل از سامانیان، بر خراسان حکمران شد و از " نوح سامانی " لقب ناصرالدوله گرفت و نوح، دختر او را به زنی گرفت. ولی در سال 371 هـ ق، برای مرتبه بعد، از حکومت عزل شد او خواست که از " امیر نوح سامانی" انتقام بگیرد و طغیان کند ولی از اینکار منصرف شد و کسی را نزد " امیر سامانی " فرستاد و منتظر جواب او شد که امیر سامانی به ابوالحسن دستور داد که او به سیستان برود و آشوبهای آنجا را فرو نشاند. پس از مدتی مجددا برای مرتبه سوم، به دستور "نوح سامانی" و با بدگویی های (ابوالحسین عتبی) وزیر سامانی، ابوالحسن سیمجور، از کار برکنار شد و چند سال در عزلت بود. اگر چه او بعدا با توطئه ای به کمک شخصی معروف بنام (فائق خاصه) سردار معروف اندلسی اواخر عهد سامانی، "عتبی" را به قتل رساندند!
ابوالحسن سیمجور در جلوگیری از تجاوز دیالمه ری و عراق به حدود خراسان، تأثیر کامل داشت و توانست با درگیریها و جنگی که با (حسام الدوله تاش و فخرالدوله) کرد و با کمک (ابوالفوارس) پسر عضدالدوله که امیر کرمان بود، تمام نیشابور و خراسان و شهرهایی نزدیک هرات را به قلمرو خود در آورد و مجددا حکمران خراسان شد. در سال 376 هـ ق حسام الدوله را از نیشابور بیرون کرد و عده ای از دیلمیان و خراسانیان را اسیر و به بخارا فرستاد. او در سال 378 هـ ق، در باغی نزدیک نیشابور که برای خوشگذرانی و گردش رفته بود، و معروف به باغ (خرمک)، به ناگاه جان سپرد. او دو پسر داشت. یکی بنام ابوعلی که مدتها سپهسالار خراسان بود و یکی بنام ابوالقاسم که مدتی در خدمت (شاهزاده منتصر سامانی) بود و بعد اسیر و کشته شد.

منـابـع

دائرة المعارف بزرگ اسلامی ج5

غلامحسین مصاحب- دائرة المعارف فارسی

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها