بیان نمونه هایی از رفتارهای محبت آمیز پیامبر(ص)

فارسی 1725 نمایش |

اساس کار خدا و دین خدا رحمت است. این خطاب خدا به پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم است که: "فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک" ( آل عمران /159)

به سبب رحمتی که از خدا به تو رسیده است با مردم مهربان شده‌ای. با لینت و نرمی با آنها برخورد می کنی. اگر تندخو و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده می‌شدند و می‌رفتند...

پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آن چنان نرم و لین بود که وقتی در مدینه مردی یهودی سر راهش را گرفت- مدینه مرکز حکومتش بود و یهود اقلیتی تحت الحمایه‌ی حکومت اسلامی بودند که هرگونه اعمال قدرت درباره شان ممکن بود- گفت: من از شما طلبکارم. طلبم را به من بده. پیامبر فرمود: من به شما بدهکار نیستم؛ اگر هم بدهکار باشم اکنون پولی ندارم، صبر کن تا به خانه برسم. گفت: نمی‌شود! من همین الان مالم را می‌خواهم. هر چه رسول اکرم  ملاطفت کرد، او خشونت نمود. آن قدر که همراهان از جسارت مرد یهودی که تحت الحمایه بود ناراحت شدند و خواستند تنبیهش کنند. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: شما کارتان نباشد، او با شخص من طرف است. حالا طلبکار هست یا نیست، به هر حال از من پولش را می‌طلبد و به شما کاری ندارد. باز فرمود: به من مهلت بده تا به خانه برسم. گفت: نمی‌شود، من همین الان پولم را می‌خواهم. بعد از دقایقی که گذشت همه دیدند مرد یهودی خم شد و دست پیغمبر را بوسید و گفت: "اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله" من می‌خواستم شما را بیازمایم چون در کتب آسمانی پیشین خوانده بودم پیغمبر موعود که خواهد آمد دارای خلق عظیم و حلیم و بردبار است. چون دیدم با من که تحت الحمایه شما هستم چنین رفتار کریمانه‌ای می‌کنید، دانستم که شما پیامبر راستین هستید. 

زنی فرزندش را نزد رسول خدا آورد و گفت: یا رسول الله! دوست دارم بچه ام روی زانوی شما بنشیند؛ دست بر سرش بکشید و برایش دعا کنید. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هم با روی باز، بچه را گرفت و روی زانو نشاند. در همان حال بچه ادرار کرد. زن بسیار ناراحت شد و با شرمندگی خواست بچه را از دامن پیغمبر بردارد. رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با خوشرویی تمام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: کارش نداشته باش. بگذار با آرامش خاطر ادرار کند. لباس من با اندکی آب پاک می‌شود ولی این خشونت تو او را آزار می دهد و بر تربیت او تأثیر بد می‌گذارد؛ برای او فرق نمی‌کند، زمین یا  دامن من. او باید ادرار کند. شما که خشونت در مقابل کار طبیعیش نشان می‌دهید، این بچه را عقده دار می‌کنید و او سر این خشونت را هم نمی‌فهمد و تا آخرش عمرش بیمار می‌شود. لباس من با کمی آب پاک می‌شود ولی این عقده در جان این بچه تا آخر عمرش می‌ماند.  

یک مرد اعرابی(بیابان نشین) وارد مسجد شد، در حالی که رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با جمعی از اصحاب در مسجد نشسته بودند، اداراش گرفت و رفت در گوشه‌ای از مسجد برای ادار نشست؛ همان گونه که در بیابان می‌نشست. مسلمانان خواستند هیاهو کنند و او را از مسجد بیرون نمایند، رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: "دعوه و لا تزرموه و اهرقوا علی بوله دلوا من الماء" او را به حال خودش واگذارید، ناراحتش  نکنید. بولش را قطع نکنید که برایش ضرر دارد. یک دلو آب روی آن بریزید پاک می‌شود. او که آگاه نیست و نمی داند که مسجد محترم است و نجس کردن آن حرام است. وظیفه‌ی اول شما تعلیم و یاد دادن اوست، نه فریاد کشیدن بر سر او. بعد فرمود: "فانما بعثتم میسرین  و لم تصبعثوا معسرین" «خدا شما را برانگیخته که مردم را متمایل به دین گردانید، نه این که آنها را از دین متنفر سازید». خدا خواسته است شما دین را سهل و آسان به مردم نشان بدهید، نه اینکه آن را دشوار و دست و پاگیره ارائه نمایید. بعد با اشاره‌ی دست، آن مرد اعرابی را احضار کردند و کنار خودشان نشاندند و با کمال مهربانی و ملاطفت به او فهماندند که اینجا مسجد است و خانه‌ی خداست. در خانه‌ی خدا نمی‌شود ادرار کرد. آیا اگر کسی این کار را در خانه‌ی شما بکند درست است؟ آن مرد در همان جا مسلمان شد و رفت. بعد ها مردم همان آدم را می‌دیدند که با بدن و لباس پاک به مسجد می‌آمد و در صف نماز مسلمانان شرکت می‌کرد. رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم به یارانش فرمود: اگر شما هیاهو می‌کردید، بیچاره بدون اینکه جهت آن هیاهو را بفهمد وحشت زده از مسجد و شهر و دیار  شما فرار می‌کرد و دیگر بر نمی‌گشت و به هلاک ابدی می‌افتاد.

مردی خواست در حضور پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم حرف بزند، هیبت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم او را گرفت، زبانش لکنت پیدا کرد رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم لبخندی به صورت او زد و او را بغل کرد و فرمود: از چه می‌ترسی؟ من هم مثل شما هستم. "انا ابن امرأه تأکل القدید" «من پسر زنی هستم که گوشت خشکیده می‌خورد». یعنی از خود شما هستم. حرف خود را بزن. آری؛ چون پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مظهر رحمت خداست، با بندگان خدا نرم و لین است.

منـابـع

سیدمحمد ضیاء آبادی- تفسیر سوره انفال - از صفحه 156 تا 159

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها