وضع سیاسی و اجتماعی مدینه پیش از اسلام

فارسی 1849 نمایش |

پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه، یهودیان در مدینه و خارج مدینه سکنا داشتند، و همه آنهای دارای دژهای مستحکم و مجهز به بهترین ابزارهای جنگی آن روز با مردان کار آزموده برای جنگ بودند. آنان در چند آبادی با پیشرفته ترین  روش ها به باغداری و زراعت و دامداری، مشغول بودند، و همه آنها- به خصوص ساکنان مدینه- تجارت و رباخواری نیز داشتند. یهود بر حسب آنچه در کتب دینی آنها آمده، می پندارد خداوند آنها را قومی ممتاز و برای آقایی بر سایر بشر، و متقابلا سایر بشر را برای بهره کشی یهود از آنها آفریده است. بدین سبب یهود در هر جامعه ای که باشند، طبیعتی سلطه جو داشته در پی گردن فرازی بر سایر اقشار می باشند. همچنین با خلق و خوی زراندوزی و تمول جویی که در خویش دارند، برای تصاحب ثروت های اقوام دیگر- با هر وسیله ای که باشد- تلاشی شگفت دارند. آنان برای رسیدن به این دو هدف (تسلط بر سایر اقوام و تصاحب ثروت ایشان) در همه زمان ها و در هر جامعه ای که بوده اند به هر وسیله ای که در دسترس آنها بوده تمسک می جسته اند. همچنین از آنجا که یهود در جامعه ای استوار داشته باشد به اهداف خود نمی رسند، در هر جامعه ای که باشند، منشأ اشاعه بی بند و باری و همه گونه فساد، و آتش آور فتنه انگیزی در آن جامعه می گردند. با توجه به این خصیصه های یهود، آنان در جامعه آن روز عرب، مردمی ثروتمند و گردن فراز بودند. خواندن و نوشتن در میان  آنها رایج بود، و خود را از نسل اسرائیل و برگزیده بشر، و اهل شریعت و اولین کتاب آسمانی می دانستند. همین اندیشه ها را نیز  در میان توده مردم جزیره العرب انتشار داده بودند. آنان برای اظهار فضیلت کردن، پیشگویی های تورات را در مورد بعثت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم برای اهل مدینه نقل می کردند و علامات ظهور آن حضرت را بیان می داشتند و می گفتند: مبعوث  شدن آن پیامبر نزدیک است، و جایگاه او مدینه خواهد بود. این پیشگویی ها سبب شد «ابو عامر» که نامش عبد عمرو و از قبیله اوس بود، به امید آنکه آن پیامبر موعود شود، قبل از هجرت پیامبر به مدینه، رو به عبادت خدا آورد. او لباس پشمین و مندرس می پوشید و.... تا آنجا که او را ابو عامر راهب نامیدند. همو آنگاه که پیامبر به مدینه هجرت فرمود و دید که خودش پیامبر نشد، بنابر کارشکنی گذاشت.

یهود در مدینه به خاطر خوی همیشگی  شان، بین دو قبیله اوس  و خزرج فتنه انگیزی می کردند، و آن دو قبیله را به جنگ وا می داشتند تا آنجا که گاه جنگ هایی خونین بین آن دو قبیله بر پا می شد. هریک از دو قبیله اوس و خزرج با یکی از قبیله های یهود، پیمان دوستی و همیاری داشت، و در حال جنگ، از قبیله هم پیمان یهودی خود سلاح جنگ اجاره می کرد. از این راه سودی کلان عاید آن قبیله یهودی می شد و بیچارگی و درماندگی عاید قبیله اوس و خزرج. درست مانند کار روس و آمریکا در عصر ما، با هم پیمانان خود در جهان سوم! با مقایسه حال دو قبیله اوس خزرج با حال قبایل اهل مکه و یمن که در همان عصر در هم زیستی مسالمت آمیز به سر می بردند، روشن می گردد که آن جنگ ها  بر اثر فتنه انگیزی قبایل یهود بوده است.

مردم اهل مدینه در چنین حالی زیست می کردند تا آنکه دو قبیله اوس و خزرج، قبل از برخورد با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و هجرت آن حضرت به مدینه، در صدد علاج بیچارگی خود شدند، و علاج را در آن دیدند که همگی متفق گشته برای خود شاهی انتخاب کنند  که همه فرمانبردار او باشند، تا دیگر  جنگ بین آنها برپا نشود. برای این کار یکی از بزرگان اهل مدینه، یعنی «عبدالله بن ابی» را انتخاب کردند، و در کار ساختن تاج شاهی برای او و خریدن گوهرهایی از یهود برای این کار بودند که در مکه با پیامبر روبرو شدند، و دانستند پیامبری که یهودیان از بعثت او خبر می دادند، هموست. از این رو به آن حضرت ایمان آوردند و وی را با یارانش به مدینه دعوت نمودند. پس از آمدن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه، به راهنمایی و دستور آن حضرت بین همه اهل مدینه (قبایل یهود و اوس و خزرج ) پیمانی نوشته و امضا شد که در نتیجه آن پیمان، هیچ کس از اهل مدینه بر دیگری تعدی نمی نمود و چنانچه کسی تعدی می کرد، پیامبر در مورد آن قضاوت می کرد. همچنین همه اهل مدینه در برابر تجاوزی که از طرف کسی از خارج بر آنها می شد، پشتیبان هم بودند، و نتیجه پیمان اخوت و برادری بین مسلمانان و معاهده با قبایل یهود ساکن مدینه، با توجه به عادات و خلق و خوی عرب آن روز، آشکار و روشن می گردد.

منـابـع

سید مرتضی عسکری- نقش ائمه (ع) در احیای دین- از صفحه 31 تا 33

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد