تحصیلات و سفرهای علمی شیخ آقا بزرگ تهرانی

فارسی 4095 نمایش |

شیخ محمدمحسن معروف به شیخ آقا بزرگ تهرانی و صاحب الذریعه شب پنجشنبه 11 ربیع الاول 1293 هجری قمری در تهران زاده شد. خاندانی که وی در آن به دنیا آمد هم اهل تجارت بودند و هم اهل علم چنانکه خود برخی از آنان را در کتب خویش ذکر کرده است. پدر وی حاج علی (در گذشته 1324 ه.ق) از تجار متدین و فاضل تهران بود و مادرش از زنان علویه و صالحه آن روزگار. از پدر شیخ آقا بزرگ تالیفی در دست است در موضوع تحریم تنباکو و فتوای میرزای شیرازی که در کتابخانه وقف شده شیخ آقا بزرگ، در نجف اشرف موجود است.

در چنین خاندانی متصف به دیانت و فضل، شیخ آقا بزرگ تولد و پرورش یافت. پس از آموختن قرآن در خانه نزد برخی از زنان خانوداده در سن 7 سالگی (1300 ه.ق) در محله خود در تهران (پامنار) به مکتب رفت و در مکتبهای این محله مقداری فارسی و دیوان شعر خواند. آنگاه پاره ای از علوم دینی و حساب بیاموخت. و چون 10 ساله شد (1303 ه.ق) پدرش مجلسی ترتیب داد، با حضور جمعی از روحانیون آن روزگار تهران، و در این محفل معنوی وی لباس روحانیت پوشید و عمامه بر سر گذارد. حاضران به او تبریک گفتند و خواستند تا خواندن جامع المقدمات را بیاغازد. و چون او را به علت همنامی با جد بزرگش (حاج محسن) آقا بزرگ می گفتند پس از پوشیدن لباس روحانی وی را با افزودن کلمه شیخ (کلمه ای که برای روحانیون هم عنوان است و هم احترام) بر سر این نام شیخ آقا بزرگ خواندند.

شیخ آقا بزرگ پس از پوشیدن لباس روحانی به خواندن ادبیات عرب و آموختن خط پرداخت و در ظرف 12 سالی که (1303 ه.ق تا 1315 ه.ق) در تهران به تحصیل اشتغال داشت. ادبیات را نزد شیخ محمدحسین خراسانی و شیخ محمدباقر معزالدوله آموخت و خط نسخ و نستعلیق را نزد خطاط معروف زین العابدین محلاتی و تجوید را نزد شیخ محمدرضا قاری و منطق را نزد میرزا محمود قمی و فقه را نزد میرزا محمدتقی گرگانی و حاج شیخ علی نوری ایکانی و اصول فقه را نزد سیدعبدالکریم لاهیجی و ریاضیات را نزد حاج شیخ علی نوری و میرزا ابراهیم زنجانی.

در سال 1313 ه.ق همراه برادر خویش به عتبات رفت و در سال بعد به تهران بازگشت. این سفر، سفر زیارت بود. اما سپس به علت اهمیت علمی و تربیتی و معنوی دانشگاه روحانی شیعه در نجف، در جوار قبر امام امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) و اجتماع پیوسته علمای بزرگ اسلام  در آن حوزه به سال 1315 ه.ق عازم آن سامان شد و پس از رسیدن به عراق و انجام دادن زیارت مخصوص امام حسین (ع) در روز نیمه شعبان در کربلا و همت جستن از تربت پاک همت آفرینان و حماسه گستران به سوی نجف راهی شد. روز چهارشنبه 17 شعبان آن سال وارد نجف گشت و به آستانه شهر علم پیامبر (انا مدینه العلم و علی بابها) راه یافت. پس از استقرار در نجف نزد استادان بزرگ و علمای دین به تحصیل مراحل عالی معارف اسلام  پرداخت و مراتب اجتهادی فقه و اصول و حدیث و اخلاق و معرفة الکتب و اجازات را نزد گروهی از بزرگان بیاموخت از جمله اینان:

حاج میرزا حسین نوری در گذشته 1320 ه

سید مرتضی کشمیری در گذشته 1323ه

شیخ محمد طه نجف در گذشته 1323ه

حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل در گذشته 1326 ه

آخوند ملا محمد کاظم خراسانی در گذشته 1329 ه

سیدمحمدکاظم یزدی در گذشته 1337 ه

میرزا محمدتقی شیرازی در گذشته 1338 ه

ملا فتح الله شیخ الشریعه اصفهانی معروف به شریعت اصفهانی در گذشته 1339 ه

شیخ آقا بزرگ از سال 1315 ه.ق که به نجف آمد تا سال در گذشت آخوند خراسانی (1329 هق) در نجف بود. در این سال به سامرا رفت تا هم از محضر درس میرزا محمد تقی شیرازی که حوزه تدریس خویش را در سامرا قرار داده بود استفاده کند و هم در سامرا و مدرسه علمیه آن سامان برای تالیف کتاب بزرگ الذریعه به انزوا گراید. وی تا سال 1335 (1917 م یعنی یک سال به پایان جنگ جهانی اول) در سامرا بود. او جمعا در حدود 24 سال در سامرا زیست و در این مدت مقداری از کارهای علمی خویش را به سامان رسانید و تالیفات خود را به تکمیل نزدیک کرد. آنگاه به سال 1354 دوباره رخت به نجف کشید و تا پایان عمر (1389 ه) در این جامع علمی بزرگ مقیم بود.

چون در سال مذکور به نجف رسید چاپخانه ای تاسیس کرد به نام مطبعه السعادة تا تالیف بزرگ خود الذریعه را به چاپ برساند اما موانعی پیش آمد و شیخ را واداشت تا چاپخانه را بفروشد. او چاپخانه را فروخت و با آن وجه به چاپ الذریعه دست زد. بدینگونه جلد اول الذریغه را به سال 1355 ه به طبع رسانید و سپس جلد دوم و سوم را، آنگاه چاپ بقیه مجلدات الذریعه در تهران آغاز شد.

شیخ آقابزرگ در طول سالهای نجف همچنان روزگاران گذشته خویش به پیگیری کارهای تحقیقی و ادامه رسالت علمی خود شب و روز می گذارنید و با امانت و اخلاص تمام به تالیف و نشر اطلاعات خود اشتغال داشت. حوادث اندوه آفرین روزگار، پیشنهادهای نامنتظر و بیماریها دردخیز که در زندگی وی بسیار بود هیچیک نتوانستند او را در کارش سست کنند و رنگ ناتوانی و ضعف به جوهر وجود او بزنند.

شیخ در اخلاق اسلامی و تقوای نفس و طهارت ضمیر نیز از نمونه های اندکیابی بود که احوالات آنان اصحاب ائمه طاهرین و علمای بزرگ شیعه را به یاد می آورد. به تعبیر علامه امینی او بقیه السلف الصالح بود. شیخ با اینهمه اشتغال پردامنه علمی و تتبعات فرصتگیری که داشت از انجام عبادات اسلامی و ریاضات شرعی و تهذیب و ترویض نفس غفلت نمی کرد. شب چهارشنبه هر هفته پیاده از نجف به مسجد سهله (در 10 کیلومتری نجف) می رفت و در آنجا به نماز و دعا و عبادت می پرداخت. این کار وی تا مدتی پس از رسیدن به سن 80 سالگی همواره ادامه داشت.

شیخ امام جماعت نیز بود و این سنت دینی و اجتماعی را به پا می داشت. تا سال 1376 در مسجد شیخ طوسی (در نجف) نماز جماعت می خواند. از این سال به بعد که در راه کربلا دچار تصادف شد و آسیب دید به علت دوری راه مسجد طوسی تا منزل وی مسجد آل طریحی را انتخاب کرد و تا چند سال پیش از درگذشتش این سنت را تعطیل نداشت.

از سال 1315 ه که شیخ آقا بزرگ برای ادامه تحصیل به نجف رفت دیگر تا 35 سال (تا سال 1350ه) از عراق خاج نشد. در این سال به دعوت عموی خو حاج حبیب الله محسنی به ایران آمد.. بار دیگر در ماه شعبان 1365 به قصد سفر به ایران از نجف درآمد و در کرمانشاه مهمان عالم جلیل حیدر قلیخان سردار کابلی (در گذشته 1372 ه) شد. آنگاه به قم مشرف شد و در روز 27 ماه شعبان این سال به مشهد رسید. این سفر وی پربار بود از نسخه برداری بسیار و جمع آوری ماخذ فراوان برای الذریعه. سفر دیگری نیز کرد به قصد زیارت مرقد امام هشتم به سال 1379 و آخرین سفرش به مشهد مقدس به سال 1383 اتفاق افتاد.

شیخ آقا بزرگ در سال 1364 به حج خانه خدا مشرف شد و برای انجام فریضه بزرگ به حجاز رفت. این سفر در عین اینکه سفری عبادی بود سفری علمی نیز بود. چون در این سفر بجز اساتید بزرگی که در گذشته داشته بود با عده ای از علمای اسلام در شهرهای سر راه و در مصر و حجاز و سوریه ملاقات کرد و در مکه و مدینه و قاهره با شیوخ اهل سنت تماس حاصل نمود. و این عالمان همه به وی اجازه روایت حدیث دادند اجازه ای که خود طبقه به طبقه از اساتید و شیوخ خویش داشتند.

شیخ آقا بزرگ نامهای این عالمان را در اجازه روایتی که خود به عالم جلیل و محدث و مورخ متتبع شیخ نجم الدین عسکری به روز 12 صفر 1372 داده است ذکر می کند. شیخ آقا بزرگ نیز که خود از محدثان بزرگ و شیوخ اسلام و ارکان حدیث به شمار بود به عالمان مشار الیهم اجازه روایت حدیث داد.

در سال 1377 بار دیگر نیز شیخ آقا بزرگ همراه همسر خود به سفر حج مشرف شد. این سفر به خواهش یکی از شیعیان هند امیر رامپور نواب عبدالکریم خان انجام پذیرفت و امیر هزینه سفر شیخ را تماما پرداخت و خود و خانواده اش نیز در خدمت شیخ به حج مشرف شدند. در این سفر بود که شیخ آقا بزرگ برای بار دیگر به زیارت مرقد پاک پیامبر اکرم (ص) توفیق یافت و در کنار تربت مطهر فرستاده خدا برای ادامه خدمت در راه دین حنیف او و حفظ مواریث اسلام و احیای ماثر علمای امت تجدید عهد کرد.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- شیخ آقا بزرگ- صفحه 3-9

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد