بررسی مراتب ریاضت رحمانی

فارسی 967 نمایش |

«ریاضت رحمانی»: عبارت است از مواظبت و سعی نمودن انسان که جمیع حرکات و افعالش، بر طبق اوامر الهی باشد و حرکتی از روی هوای نفس از او سر نزند. و به عبارت دیگر، ریاضت رحمانی سعی نمودن در تحصیل ملکه تقواست و چون تقوا مراتبی دارد پس ریاضت هم سعی در تحصیل مراتب تقواست برای خلاصی از مهالک خطرناک و رسیدن به درجات عالیات.

حضرت امیرالمومنین علیه السلام در ضمن مکتوبه ای که برای «عثمان بن حنیف» مرقوم فرمودند و در نهج البلاغه است، می فرماید: "و انما هی نفسی أروضها بالتقوی لتأتی آمنه یوم الخوف الاکبر و یثبت علی الجوانب المزلق"، «جز این نیست که همت مقصد من، نفس من است که ریاضت دهم او را به پرهیزگاری، تا ایمنی یابد در روز ترس بزرگتر که آن احوال قیامت است، و انواع عذابها و عقوبتها، ثابت و مستقر باشد بر اطراف  لغزشگاه که آن طریقه دین و صراط مستقیم است».

و اما مراتب و اقسام ریاضت رحمانی که ریاضت نفس است به تقوا:
مرتبه اول: آوردن همه واجبات و ترک کردن همه محرومات؛ یعنی سعی کند واجبی از او فوت نشود، و مطابق با دستور الهی بجا آورده شود، و حرامی از محرمات از او صادر نشود، و بر صاحبان بصیرت پوشیده نیست اهمیت این مرتبه از تقوا و سختی تحمل این درجه از ریاضت بر نفس، مثلاً یکی از شرایط صحت واجبات عبادی، «اخلاص در نیت است»، بلکه ریای در عبادت مطلقاً علاوه بر اینکه مبطل آن عمل  است خود بنفسه  حرام و از مراتب  شرک است، و چه بسیار سخت است تحصیل اخلاص در عبادات. علامه مجلسی رحمة الله در شرح کافی می فرماید مادامی که شخص در دلش حب مدح  و بغض ذم است، از خطر ریا محفوظ نیست وبالجمله انجام دادن واجبات حقیقتاً از ریاضیات شاقه است و لذا  در اصول کافی از رسول خدا (ص) مروی است که: "قال الله و ما تَحَّبَبَ الی عبدی بشیء احبَّ الیّ مما  افتَرضته علیه"، «نزدیک نشده است بنده به سوی من به سبب عملی که محبوبتر باشد نزد من از آنچه را که واجب نمودم بر او.» یعنی هیچ چیز مثل ادای واجبات مقرب عبد به سوی پروردگارش نیست و همچنین ترک محرمات بسیار مشکل و بر نفس گران است، مثلاً از جمله محرمات، ترک دروغ و غیبت و تهمت و امثال آنهاست و سخت بودن مواظبت بر ترک آنها ظاهر است.

مرتبه دوم: ریاضت نفس به تقوا، سعی در ادای مستحبات و ترک مکروهات است به اینکه مواظبت نماید که در شبانه روز مکروهی از او صادر نشود و به مقدار قوه، مستحبی از او فوت نشود، خصوصاً مستحبات موکد، خصوصاً آنهایی که مذمت بر ترک آن وارد شده از قبیل نماز جماعت و سحرخیزی و نوافل یومیه به خصوص نافله شب و مواظبت بر اوقات نماز و سعی در تحصیل حضور قلب در جمیع عبادات خصوصاً نماز و هرچه در این مرتبه بیشتر می نماید قربش به پروردگارش بیشتر  خواهد شد. چند نفر از بزرگان، مشهورند که تارک جمیع محرمات و مکروهات بوده اند و اعمال ایشان یا واجب بوده یا مستحب از قبیل جناب سید ابن طاووس –علیه  الرحمه- و جناب مولی عبدالله شوشتری و جناب شهید ثانی – علیه الرحمه- و جناب مقدس اردبیلی – علیه الرحمه- و نقل شده که ایشان مدت چهل سال در موقع خواب پاهای خود را دراز نمی فرمود و می فرموده است خلاف ادب است. و برای اطلاع به حالات ایشان و سایرین به کتاب منتخب التواریخ مراجعه شود.

مرتبه سوم: سعی در ازاله غفلت و تحصیل ملکه ذکر حضرت احدیت جل شأنه و التفات  و توجه به حضور او در جمیع حالات و فرمواش نکردن معیّت قیومیت او سبحانه و تعالی است در جمیع مقامات و ترک نمودن و فرار نمودن از هر چیزی که سبب غفلت از او می گردد تا خود را به درجه اولوالالباب برساند: "الذَّین یَذکُرُونَ اللهَ وَ قُعُوداً وَ علی جُنُوبِهم..." ( سوره آل عمران / آیه 191)

چیزی که لازم به تذکر است برای طالبین درجات این است که یک نوع از ریاضت است که هرکس در هر مرتبه از مراتب سیر است ناچار باید دارای آن باشد و بدون آن محال است طی مقامی از مقامات روحانیه بشود و آن ریاضت در اکل و شرب است کماً و کیفاً و جامعترین دستورات این ریاضت را حضرت صادق علیه السلام در حدیث عنوان بصری  بیان فرموده که در جلد اول بحارالانوار مروی است."فإیّاک ان تأکل ما لا تشتهیه فانه یورث الحماقه و البله، و لا تأکل ألاّ عندالجوع، و اذا اکلت فکل حلالاً و سّم الله: و اذکر حدیث الرسول الله «صلی الله علیه و آله وسلم» ماملاً آدمیُّ و عاءاً شراً من بطنه فان و لابد لطعامه و ثلث لشرابه و ثلث لنفسه"، «پرهیز نما از خوردن چیزی که میل به آن نداری، به درستی که خوردن هر چیزی که مورد اشتها نیست، حماقت و نافهمی می آورد و تا گرسنه نشوی، چیزی نخور و هر وقت می خواهی چیزی بخوری، حلال بخور یعنی از لقمه حرام اجتناب کن و در موقع چیز خوردن نام خدا را ببر و یاد کن، حدیث رسول خدا (ص) را که فرمود پر نکرده آدمی ظرفی را که بدتر از شکمش  باشد، یعنی شکم هر چه خالی تر باشد بهتر است و اگر ناچار شدی پس ثلث آن را برای طعام قرار داده و ثلثی برای آب و ثلثی برای تسهیل تنفس.»

در نهج البلاغه از حضرت امیرالمومنین علیه السلام مروی است که: "و ايم الله يمينا استثني فيها بمشيئة الله لاروضن نفسي رياضة تهش مَعَها الی القُرصِ اِذا قَدَرتُ عَلَیهِ  مَطعُوماً وَ تَقنَعُ بِالمِلحِ مَأدُوماً.."، «سوگند می خورم به خدا سوگندی که استثنا می کنم در او مشیت و اراده خدا را هر آینه ریاضت دهم و رام کنم نفس خود را ریاضتی که شاد شود نفس من به آن قرص جو، چون قدرت یابد به آن از مأکولی و قانع شود به نمک از جهت خورش و بالجمله چون لقمه ای که از گلو  پایین می رود به منزله بذر است که ثمره اش مطابق اصل اوست، باید سعی نمود شبهه ناک نباشد و به مقدار ضرورت باشد.»

منـابـع

آیت الله شهید عبدالحسین دستغیب- 82 پرسش- از صفحه 155 تا 159

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها