داستانهایی پیرامون توسل به حضرت معصومه(س)

فارسی 1380 نمایش |

توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و اولیای خدا، نتایج فراوانی دارد که در اینجا به ذکر دو نمونه از نتیجه توسل به حضرت معصومه علیهما السلام می پردازیم:

1. شخصی به نام «میرزا اسدالله» از خادمان آستان مقدس حضرت معصومه علیهما السلام بود، وی از ناحیه پا فلج شد، پزشکان از معالجه اش عاجز شدند و به اتفاق، رأی دادند که باید پای او قطع شود. او یک روز قبل از موعد قطع پا، تصمیم گرفت شب را در کنار مرقد شریف حضرت معصومه علیهما السلام به سر برده و متوسل گردد. آن شب فرا رسید، آخرهای شب که درهای حرم را می بندند، شخصی به نام مبارک او را حمل کرده و به حرم برد، او خود را به پای ضریح رساند و مخلصانه با سوز و گداز خاصی متوسل به حضرت معصومه علیهما السلام شد و از آن حضرت خواست که از خدا بخواهد تا او شفا یابد. نزدیک صبح، هنوز هوا روشن نشده بود،  پشت در آمد و فریاد زد در را باز کنید، من شفا یافتیم. در را باز کردند، دیدند میرزا اسدالله بسیار خوشحال است و شفا یافته و جریان شفای خود را چنین شرح داد: در حرم از راز و نیاز خوابم برد، در عالم خواب دیدم بانوی بزرگواری نزدم آمد و پس از احوالپرسی، گوشه ای از مقنعه خود را چندین بار به پای من مالید و فرمود: تو شفا یافتی. گفتم: شما کیستید؟ فرمود: آیا مرا نمی شناسی با این که از خادمان حرم من هستی؟، من فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام می باشم.

2. نیز نقل  شده: در زمان مرجعیت آیة الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری شخصی که بسیاری از مردم قم او را دیده بودند قسمت پایین بدنش، فلج شده بود، برای درمان خود به هر جا رفته بود نتیجه نگرفته تا اینکه در قم به حرم حضرت معصومه علیهما السلام رفته و متوسل گردید. در یکی از شب های ماه رمضان صدای نقارخانه (که در آن زمان در جوار حرم حضرت معصومه وجود داشت) بلند شد، علت را پرسیدند، اعلام شد که حضرت معصومه علیهماالسلام فلان شخص را که از ناحیه پا فلج شده بود، شفا داده به گونه ای که او اصلا احساس درد پا نمی کند.

منـابـع

محمد محمدی اشتهاردی- داستان دوستان – از صفحه 49 تا50

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها