ممنوعیت افشای اسرار اهل بیت (ع)

فارسی 482 نمایش |

چه بسیار از معارف الهیه که جزء اسرار است، و افشاء آن، جزء برای خواص از صاحبان معرفت، روا نیست! تا آنجا که ائمه دین علیهم السلام ضمن دستور کتمان اسرار به یارانشان، تهدید شدید می فرمودند که: «المذیع علینا سر نا کالشاهر بسیفه علینا»، «کسی که سر ما را فاش کند (در ضرر رساندنش بما) همچون کسی است که شمشیر به روی ما کشیده است!»

در جمله دیگر با تهدید بیشتر فرموده اند: «یا بن النعمان، ان المذیع لیس کقاتلنا بسیفه، بل هو اعظم وزرا، بل هو اعظم وزرا، بل هو اعظم وزرا»، «ای پسر نعمان، افشا کننده (اسرار ما) نه مانند کسی است که با شمشیر خود، ما را کشته باشد؛ بلکه گناه او بزرگتر است، بلکه گناه او بزرگتر است، بلکه  گناه او بزرگتر است!»

«عن محمد بن عجلان، قال: سمعت ابا عبدالله علیه السلام، یقول: ان الله عزوجل غیر اقواما بالاذاعه فی قوله عزوجل: «و اذا جاء هم امر من الأ من اوالخوف اذاعوابه» فایاکم و الاذاعه!»، «محمد بن عجلان می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: خداوند عزو جل، گروهایی را به خاطر افشاء و نشر (مطالبی که نباید در دسترس دیگران قرار گیرد) مورد سرزنش قرار داده است؛ آنجا که می فرماید: «و اذا جاء هم امر من الأ من اوالخوف اذاعوابه»، «و هنگامی که مطلبی که موجب امن و امان و یا سبب ترس و نگرانی است به آنها برسد، (بدون فکر و حساب و سنجش) آن را (در بین مردم) پخش و نشر می کنند، پس شما نیز از نشر و افشاء بپرهیزید».

علامه مجلسی قدس سره الشریف ضمن بیان حدیث مزبور می فرماید: «و علی أی حال تدل الآیه علی ذم اذاعه ما فی افشائه مفسده.... و یمکن شموله لافشاء بعض غوامض العلوم التی لا تدرکها عقول عامه الخلق»، یعنی «به هر حال، این آیه شریفه (آیه 83 سوره نساء) دلالت دارد بر این که افشای هر مطلبی که نشر آن در بین مردم موجب مفسده است، در نزد خدا ناپسند و مذموم است؛.... و ممکن است این حکم عام الهی شامل یک قسمت از علمای پیچیده ای نیز بشود که عقلهای عامه مردم، قادر بر درک آنها نمی باشند.»

از جابربن یزید جعفی که از اصحاب سر امام باقر و امام صادق علیهما الصلوة و السلام است، نقل شده است که می گوید: امام باقر علیه السلام به من کتابی داد و فرمود: «هاک هذا! فان حدثت بشییء منه ابدا، فعلیک لعنتی و لعنه آبائی»، «بگیر این را! (و بر حذر باش که) اگر چیزی از این کتاب برای کسی نقل کنی، لعنت من و لعنت پدرانم بر تو باد (برای همیشه از افشای مطالب این کتاب بپرهیز). و نیز از وی نقل شده است که: «حد ئنی ابو جعفر- علیه السلام – بسبعین الف حدیث لم احدثها احدا قط و لا احدث بها احدا ابدا»، «امام باقر علیه السلام به من، هفتاد هزار حدیث القاء فرمود که تاکنون احدی را از آن احادیث آگاه نساخته ام و در آینده نیز احدی را آ گاه نخواهم ساخت». بعد می گوید: «فقلت لابی جعفر علیه السلام: جـعلت فداک، انک قد حملتنی و قرا عظیما بما حد ثتنی به من سرکم الذی لا احدث به احدا! فربما جاش فی صدری حتی یأخذنی منه شبه الجنون. قال: یاجابر، فاذا کان ذلک، فاخرج الی الجبان، فاحفر حفیره، و دل رأسک فیها، ثم قل: حدثنی محمدبن علی بکذا و کذا»، «به امام باقر علیه السلام عرض کردم: قربانت شوم، با بیان قسمتی از اسرار خودتان، باری سنگین بر دوشم نهاده اید، و از طرفی نیز اجازه افشای آن را نزد کسی به من نداده اید؛ و لذا گاهی آنچنان تحت فشار هیجانات روحی قرار می گیرم و دیگ سینه ام به جوش می آید که حالی شبیه جنون به من دست می دهد. (در آن موقع چکنم و عقده های دلم را پیش چه کسی بگشایم؟!) فرمود: ای جابر، هر گاه چنین حالی پیش آید، به صحرا در آی و گودالی بکن و سر در آن فروگیر و سپس بگو: محمد بن علی، برای من چنین و چنان مطالبی بیان کرد»! و در جمله دیگری فرمود: «یا جابر، حدیثنا صعب مستصعب.... لا یحتمله و الله الا نبی مرسل اوملک مقرب او مومن ممتحن»، «ای جابر، حدیث ما (درک و تحمل آن) بسیار دشوار است. به خدا سوگند تن زیر بار آن نمی تواند بدهد، مگر پیامبری مرسل، و یا فرشته ای مقرب و یا فرد با ایمانی که مورد آزمایش خدا قرار گرفته (و شایسته حمل حدیث ما شده) باشد».

این جمله نیز از امام امیرالمومنین علیه السلام منقول است که: «لا یعی حدیثنا الا صدور امینه و احلام رزینه»، «حدیث ما نگه نمی دارد (تن به تحمل آن نمی تواند بدهد) مگر سینه های شایسته حمل امانت و عقلهای محکم و استوار».

ضمن حدیثی آمده است: «کتمان سرنا جهاد فی سبیل الله»، «پوشیده داشتن راز ما، جهاد در راه خدا است».

منـابـع

سیدمحمد ضیاء آبادی –موعظه – از صفحه 270 تا 273

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها