جستجو

توبیخ افراد با ایمان

در میان طوایف متعدد یهود، تعداد انگشت شماری مانند عبدالله بن سلام و ثعلبه بن سعید و اسید بن سعید و اسدبن عبید به رسالت پیامبر گرامی (ص) ایمان آوردند و این کار خشم برخی از سران آنان را برانگیخت و برای تحقیر گرایش این افراد گفتند آنان «اشرار» یهود بودند که آیین پیامبر اسلام را پذیرفته اند و اگر از «اخیار» ما بودند آیین نیاکان خود را ترک نمی گفتند.
به دنبال مذمتهاى شدیدى که در آیات متعددی از قوم یهود عمل آمده است، قرآن در آیه ای براى رعایت عدالت و احترام به حقوق افراد شایسته، و اعلام این حقیقت که همه آنها را نمى توان با یک چشم نگاه کرد و در تنزیه این گروه چنین سخن مى گوید: «لیسوا سواء من أهل الکتاب أمة قائمة یتلون ءایات الله ءاناء الیل و هم یسجدون* یؤمنون بالله و الیوم الاخر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فى الخیرات و أولئک من الصالحین؛ اهل کتاب همه یکسان نیستند، و در برابر افراد تبهکار، کسانى در میان آنها یافت مى شوند که در اطاعت خداوند و قیام بر ایمان ثابت قدمند و پیوسته در دل شب آیات خدا را تلاوت مى کنند، و در برابر عظمت پروردگار به سجده مى افتند، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، و به وظیفه امر به معروف و نهى از منکر قیام مى کنند، و در کارهاى نیک بر یکدیگر سبقت مى گیرند، و بالاخره آنها از افراد صالح و با ایمان هستند.» (آل عمران/ 113- 114)
به این ترتیب قرآن از اینکه نژاد یهود را به کلى محکوم کند، و یا خون آنها را کثیف بشمرد، خوددارى کرده، و تنها روى اعمال آنها انگشت مى گذارد، و با تجلیل و احترام از افرادى که به اکثریت فاسد نپیوستند و در برابر ایمان و حق تسلیم شدند به نیکى یاد مى کند، و این روش اسلام است که در هیچ مورد مبارزه او، رنگ نژادى و قبیله اى ندارد، و تنها بر محور عقائد و اعمال و رفتار افراد دور مى زند.
ضمنا از پاره اى از روایات استفاده مى شود که ستایش شدگان در این آیات منحصر به "عبدالله بن سلام" و همراهان او از قوم یهود نبودند، بلکه چهل تن از مسیحیان نجران و 32 تن از مردم مسیحى حبشه، و 8 تن از مردم روم که تا آن روز اسلام را پذیرفته بودند، مشمول این آیه مى باشند و تعبیر اهل کتاب که تعبیر وسیعى است نیز گواه بر این مطلب است. «و ما یفعلوا من خیر فلن یکفروه» این آیه در حقیقت مکمل آیات قبل است، و مى فرماید: "این دسته از اهل کتاب در برابر اعمال نیکى که انجام مى دهند پاداش شایسته خواهند داشت"، یعنى هر چند در گذشته مرتکب خلافهایى شده باشند اکنون که در روش خود تجدید نظر به عمل آورده اند و در صف متقین و پرهیزگاران قرار گرفته اند، نتیجه اعمال نیک خود را خواهند دید و هرگز از خدا، ناسپاسى نمى بینند.
به کار بردن کلمه "کفر" در اینجا در برابر "شکر" است، زیرا شکر در اصل به معنى اعتراف به نعمت است و کفر و کفران به معنى انکار آن است یعنى خداوند هیچگاه اعمال نیک آنها را نادیده نخواهد گرفت. «و الله علیم بالمتقین» با اینکه خداوند به همه چیز آگاهى دارد. در این جمله فرموده است: "خداوند از پرهیزکاران آگاه است" گویا این تعبیر اشاره به آن است که افراد پرهیزگار با اینکه غالبا در اقلیت هستند، و مخصوصا در میان یهودیان معاصر پیامبر اقلیت ضعیفى را تشکیل مى دادند و طبعا باید چنین افراد قلیلى به چشم نیایند اما از دیده تیزبین علم و دانش بى پایان پروردگار هرگز مخفى نمى مانند، و خداوند از آنها آگاه است، و اعمال نیک آنها، کم باشد یا زیاد، هرگز ضایع نمى شود. 

منابع

  • ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 3 صفحه 56
  • جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 300

کلید واژه ها

تاریخ اسلام پیامبر اکرم اهل کتاب سیره پیامبر اکرم تبلیغ باورها در قرآن ایمان

مطالب مرتبط

هیئت تحقیقی مسیحیان در مکه دعوت مسیحیان به اسلام چگونگی جدال رسول خدا ابزار دعوت دعوت به حفظ خط مشترک نحوه احتجاجهای رسول اکرم ایمان و انکار یهودیان

اطلاعات بیشتر

درخواست اهل کتاب از حضرت رسول برهان فارق بین محق و مبطل سوء استفاده از یک لفظ مشترک گرایش جوانان به اسلام و تزلزل یهود توطئه برای تفرقه و دودستگی کوثر جوشان نور

ابزار ها