جستجو

استماع و انصات در برابر کلام خدا و رسول

رسول خدا (ص) و قرآن کریم معیت دارند: «واتبعوا النور الذی أنزل معه؛ و نورى را که با او نازل شده پیروى نمودند.» (اعراف/ 157) از این رو وجود گرامی آن حضرت از گزند هر وسوسه ای مصون است و از استعانت همه اسمای حسنای الهی برخوردار بلکه خود مظهر اسم اعظم است. بنابراین همانطور که درباره قرآن کریم آمده است: «وإذا قریی القران فاستمعوا له وأنصتوا؛ و چون قرآن خوانده شود، به آن گوش [جان] بسپارید و خاموش باشید.» (اعراف/ 204) درباره ی آن حضرت نیز می توان گفت: «إذا تکلم رسول الله (ص) بکلام دینی فاستمعوا له و أنصتوا» زیرا رسول خدا (ص) بر اساس دستور خداوند که می فرماید: «ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا؛ و آنچه را فرستاده [ى او] به شما داد بگیرید و از آنچه شما را بازداشت باز ایستید.» (حشر/ 7) همتای قرآن کریم است و سخنی جز قرآن و باطن آن نمی گوید و هرگز سخنی از خود ندارد: «وما ینطق عن الهوی* إن هو إلا وحی یوحی؛ و از سر هوس سخن نمى ‏گويد. اين سخن به جز وحيى كه وحى مى‏ شود نيست.» (نجم/ 3- 4) و کلام آن حضرت همان کلام الهی است که به صورت حدیث رسول در آمده است، از این رو در برابر کلام او نیز باید انصات و استماع کرد.
از سویی دیگر بر اساس این سخن رسول اکرم (ص) که «إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی؛ من دو چیز نفیس را میان شما می گذارم؛ قرآن خدا و آل خودم را.» می توان گفت: «إذا تکلمت العترة الإلهیة (ص) فاستمعوا لهم و أنصتوا» اگر امام معصومی هم سخنی در مسائل دینی و اعتقادی داشت باید در برابرش سکوت کرد، زیرا این بزرگواران هم به نوبه خود وحی ناطق و قرآن متحرکند. پس کسی مجاز نیست که خود یا دیگران را همتای امام معصوم (ع) بپندارد و بگوید: «رسول خدا و عترت طاهرین مانند دیگر انسانها دارای فکر و نظرند و من هم به نوبه خود نظری دارم.»
حاصل مباحث گذشته آن که اگر کسی در تلاوت به پیغمبر (ص) اقتدا کرد، هم زیاد قرآن می خواند، هم با ترتیل می خواند و همچنین در آغاز و انجام قرائت از گزند رهزن بیرون و درون استعاذت جسته، از راهنمای درون و بیرون استعانت می جوید و همه ی وجود خود را در پیشگاه قرآن در حد انصات و استماع قرار می دهد که گویا دیگری می خواند و او گوش می دهد و خود را از آن جهت که قاری قرآن است مظهر متکلم و قاری راستین آن می داند. آنگاه اگر کسی این گونه به خدمت قرآن برود مشمول حدیثی است که می گوید: «هیچ کس با قرآن همراه و همنشین نشد مگر آن که افزایش و کاهشی نصیبش می شود، افزایش در دین و کاستی در ضلالت و جهل.» همانگونه که خدای سبحان درباره مؤمنان راستین می فرماید: «زادهم هدی واتاهم تقویهم؛ [خدا] بر هدایتشان افزود و [روح] تقوایشان بخشید.» (محمد/ 17) و این ایمان هم چنان رو به انبساط نهاده و شروع به ریشه دواندن در دل مى کند، و در اثر سیر در آیات داله بر خداى تعالى و همچنین آیاتى که انسان را بسوى معارف حقه رهبرى مى کند در دل شاخ و برگ مى زند، به طورى که هر قدر مؤمن بیشتر در آن آیات سیر و تامل کند ایمانش قوى تر و زیادتر مى گردد، تا آنجا که به مرحله یقین برسد.
«إذا تلیت علیهم ایاته زادتهم ایمانا؛ و چون آیات او بر آنها تلاوت شود ایمانشان را بیفزاید.» (انفال/ 2) منظور از افزایش ایمان، شدت آن است که محصول شدت معرفت است و تحصیل شدت معرفت که از اصل معرفت نشئت می گیرد، در گرو اقتدای تام به سیره ی رسول اکرم (ص) در همه ی مراحل توجه به قرآن کریم است.

منابع

  • عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 9 صفحه 305
  • سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏9 صفحه 11

کلید واژه ها

پیامبر اکرم قرآن تلاوت استماع وسوسه شیطان هدایت

مطالب مرتبط

قلمرو فعالیت شیطان در جهان بینی اسلامی قرآن هدایت کننده و مربی واقعی انسان وسوسه شیطان و عاقبت پیروی از آن شیطان از نظر جهان بینی اسلامی نقش شیطان از نظر قرآن کریم حفظ قرآن توسط رسول اکرم یکی از معجزات ایشان فلسفه آفرینش ابلیس از نظر قرآن

اطلاعات بیشتر

استعاذه و استعانت در تدبر استعاذه و استعانت در قرائت حرمان کافران از استماع و شهود آیات الهی تعلیم اسرار و تاویل قرآن

ابزار ها