جستجو

مذهب آنیمیسم و آثار و نتایج آن

آنیمیسم چیست؟
کلمه دانیم و دانیم به معنای تحریک کردن و به هیجان آوردن، از همان کلمه روح است. آیین باستانی بسیاری از اقوام گذشته، جان پرستی (Animism) بوده است. بر اساس این آیین همه مظاهر طبیعت روح دارند و برای بهره برداری از آنها باید به نیایش و سپاس و ستایش آنها پرداخت. پرستش ‍ زمین، آسمان و اجرام سماوی، آتش، رعد، برق، ابر، دریا، رودخانه، طوفان، جنگل، گیاهان و حیوانات، بویژه گاو ماده، مار کبرا، همچنین پرستش توتم قبیله و روح نیاکان و بزرگان، همراه با دلجویی از موجودات خطرناک، مانند شیطان و جن، میان اقوام باستانی رواج داشته است. گرایش به عبادت جن و پناه بردن برخی افراد نادان به آنها مورد نکوهش قرآن مجید قرار گرفته است. جان پرستان طبیعت را دارای شعور و انسانوار می دانند و به گونه ای با آن راز و نیاز می کنند و برای آن قربانی تقدیم می دارند، گویا طبیعت تحت تاءثیر این امور قرار می گیرد. بقایای این گرایش در برخی ادیان بخصوص ‍ آیین هندو تا این زمان مشاهده می شود. برخی از بتان نماد قوای طبیعت هستند.
به هر حال روح یا روح پرستی نوعی مذهب ابتدائی است، یا ابتدائی ترین مذهب عالم است. روح پرستی به این معنی است که قبائل ابتدائی به وجود ارواح نامرئی خاصی معتقد بودند. این ارواح چه خصوصیاتی دارند؟ اولین خصوصیاتشان این است که دارای شخصیت انسانی هستند، آگاهی دارند، اراده دارند، کینه دارند، نفرت و عشق و محبت دارند، خدمت یا خیانت می کنند، شومند یا مقدس و خیرند یا شر. اینها همه صفات انسان است که به ارواح داده شده است. این ارواح، که ارواح انسانی هستند، انسان را زندگی و حیات و حرکت می بخشند، دومین خصوصیت روح، ماندگاری آنست. بدوی می گوید که انسان وقتی مرد، روحش باقی می ماند. روح نمی میرد، می ماند، یا به آسمان برمی گردد، یا در تاریکی ها زندگیش را ادامه می دهد، یا در اعماق جنگل ها، یا در زوایای شهرها و یا اینکه به تعبیر بسیاری از قبایل بدوی درست در کناره جنازه می ماند و همیشه حافظ جنازه خویش است. این است که روح چون حافظ جنازه خویش است و چون به سرنوشت تن خویش وابسته و دلبسته است، احترام می یابد. و آنکه به جنازه بی حرمتی کند، یا حرمتش بدارد، از روح حافظ جنازه، سزا می بیند. اگر بی حرمتی کرده باشد، صدمه ای می خورد و اگر حرمت داشته است، جنازه را غذا داده است، لباس پوشانده است، تزئینات مرده را به او برگردانده است، شدیدا احترامش کرده است، روح جنازه احترامش می گذارد و حتی حفظش می کند، و مثل یک نگهبان، پاسدار خانواده او است و موجب برکت و مصونیت افراد این خانواده می شود.
اساس بینش و اعتقاد در این مذهب (آنیمیسم یا روح پرستی)، اصالت روح است و مقصود از روح، نیروی مرموزی است که در فرد انسانی و انسانها و همچنین در اشیاء وجود دارد. لوی برون می گوید: این روح، با تصور و اعتقادی که ما از روح داریم جداست. آنیمیست ها (یعنی بدویان معتقد به این روح)، می گویند که: روح عبارت است از قوه مرموزی که در اشیاء و افراد وجود دارد. در صورتی که ما معتقدیم، اشیاء مادی دارای روح نیستند، و روح را عامل حیات و گرما و حرکت بدنمان می دانیم، اما آنان به جزء سومی اعتقاد دارند که غیراز جسم و روح است. و آنیمیست ها به این جزء سوم است که روح می گویند. اسکیموها نیز به چنین جزء سومی معتقدند و می گویند که انسان درست شده است از روح، از جسم و از اسم. پس ‍ معلوم می شود که روح به معنای جان نیست و روح پرستی اعتقاد ابتدائی انسان است به یگانه بودن خویش و یا دو گانه بودن جهان؛ به این معنی که جهان مادی و اشیاء طبیعت دارای روح هستند و انسان نیز دارای یک عنصر غیر مرئی عینی به نام روح، که ارزش انسانی است. و مهمتر این است که با اعتقاد به این روح، انسان میان خود و طبیعت نوعی خویشاوندی احساس می کند. انسان بدوی چون اشیاء طبیعت را هم دارای روح می داند که روح انسانی است و چنانکه ما می پنداریم اشیاء طبیعت را مرده احساس نمی کند و جامد نمی داند، میان خود و طبیعت به نوعی اتحاد می رسد.
مسئله دوم، مسئله تناسخ است که در ادیان ابتدائی و بخصوص ‍ در آنیمیسم وجود دارد. تناسخ به این معنی است که روح بعد از مرگ تن، باقی می ماند و به تنی دیگر برمی گردد و زندگیش را در حیات دومی ادامه می دهد، و پس از مرگ جسم دوم، یا به عالم ارواح برمی گردد و یا در جسم سومی خانه می گیرد. این تن سوم و چهارم و پنجم و... گاهی ممکن است انسان باشد و گاهی حیوان، گاهی ممکن است نبات باشد و گاه سنگ. بنابراین فکر تناسخ که در مذاهب هند و در بعضی از فرقه های غیر رسمی اسلامی هم هست، فکری ابتدائی و از بدوی ترین مذاهب عالم است.

اشکال مختلف جان پرستی
فلیسین شاله می گوید: جان پرستی را از ادراکات مذهبی مجاور آن نمی توان جدا کرد. در این دین افکار مانا و تابو و عقیده به نیاکان افسانه ای و زندگی پس از مرگ یافت می شود. جان پرستی دین جامعه های متعددی است که از قبائل استرالیائی مترقی تر است و می توان آن را با جامعه هائی که بین عهد بدوی و تمدن قدیم وجود دارد تطبیق کرد. مانند جامعه های سیاهان آفریقائی غیر مسلمان و پلینزی و بومیان فعلی آمریکا و جمعیت اسکیموها. بدویان معتقدند روح در بعضی از قسمتهای جسم قرار دارد. مردم استرالیا آن را در چربی و کلیه ها ساکن می دانند. به عقیده آنان بدون اینکه انسان بمیرد، روح می تواند موقتا بدن را ترک نماید و از فاصله دور بر آن نظارت داشته باشد. فرازر می نویسد روح ممکن است دزدیده شود یا از میان برود و یا مراجعت نماید و در بعضی موارد تعویض گردد. در نزد بومیان سرخ پوست شروکیس در ممالک متحده آمریکا رایج است که در یک نبرد، رئیسی روح خود را در بالای شاخه درختی جان داد. دشمن به طرف وی تیراندازی کرد ولی نتوانست او را بکشد و یا زخمی سازد. حریف به حیله جنگی او پی برد و وسط شاخه ها را هدف قرار داد، آنگاه آن شخص ‍ افتاد و کشته شد. در نظر بدوی فردیت در سطح خارجی انسان متوقف نمی گردد. روحیه بدوی آنچه را که مانند مو و پشم و ناخن در او رشد می کند و یا چون ترشح، مدفوع و اشک و بول و نطفه و عرق از وی خارج می گردد، از خود می داند. اگر جادو بر روی اینها انجام گردد در روی بدن اثر می کند، زیرا اینها اعضای مکمل بدن است.از این نظر مراقبت می کنند که موی بدن یا ترشح و مدفوع به دست شخص ‍ ثالثی نیفتد و سوء قصدی بکار نرود. در هر حال رعایت اینگونه امور برای حفظ زندگانی لازم است.
راس موسن می نویسد: در نظر اسکیموها انسان از سه قسمت جسم و روح و نام ترکیب شده است.در بعضی از جامعه ها، در هنگام مرگ، اسباب خانه و اشیائی را که متعلق به فرد است، می سوزانند. مرگ یعنی اصل زندگی که روح نام دارد، برای همیشه بدن را ترک می کند ولی در کنار جسد باقی می ماند. مردگان مانند زندگان زندگی می کنند؛ جهان اموات نقطه مقابل عالم زندگی است. شب مردگان روز زندگان است. شبها به زمین آیند و ملاقات با آنها خطرناک است. جامعه مردگان مانند زندگان به طایفه و قبیله تقسیم می شود. ممکن است مردگان دوباره به شکل انسان در آیند یا به کلی ناپدید گردند. عقیده به زندگی پس از مرگ وجود دارد ولی در هیچ جا آن را لایتناهی نمی دانند و معتقدند که اموات نیز در جهان دیگر می می رند. مقصود از آنیمیسم یا جان گرائی عقیده و آئین کسانی است که در جمیع کائنات، روحی را مستقر می پندارند. این آئین را نخست فتیشیسم می نامیدند. آنیمیسم را از سایر آئین های ساده بدوی و بت پرستی به سختی می توان مشخص و ممتاز ساخت، چه آنکه در بسیاری از مبادی با هم مشترکند. مثلا مانا و تابو که در توتمیسم از ارکان آن محسوب بوده، در آنیمیسم نیز وجود دارد. ولی در عین حال آنیمیسم را می توان یک مرحله بالاتر از توتمیسم دانست. در آنیمیسم ارواح و نفوس نقش اساسی عالم را به عهده دارند و جهان آکنده و مملو از ارواح و نفوس موذی و مفید است.

جایگاه سحر و جادو در آنی میسم
سحر و کهانت در آنی میسم به منزله فنون حربی و نیرنگهای جنگی است که در پرتو آن ممکن است آدمی بر دشمن فائق آید. پیروان آئین ارواح پرستی معتقدند که اگر الفاظ و جملات با صدای بلند و آهنگ خاص تکرار شوند، دارای اثری خاصند! مثلا اگر با ترتیب مذکور گفته طوطی پریده، طیطو پریده، سلوی پریده، بیماری پریده در رفع بیماری مؤثر است!! و گاه محاکات و تقلید و تفأل و تطیر را مؤثر می دانند، مثلا ریختن آب را در فضا با آداب مخصوص که به صورت باران سرازیر شود، در آمدن باران مؤثر می دانند! اکثر نقش ها و تصاویر مفهوم و نامفهوم و حتی زینت الاتی که مردان و زنان با خود داشتند، انواعی از طلسمات و حرزها و برای مقابله با ارواح موذیه بود. اهالی فوئزی (قبائل بومی آمریکای جنوبی و تنگه ماژلان) به ارواح و نفوس فراوانی که همه تاثیرات و انقلابات طبیعت را از آنها می دانند و به زبان بومی خود آن را اوالاپاتو می نامند، معتقدند. اکثر قبائل استرالیائی چون مردم وول گینه (جزایر شمالی استرالیا) و نوول زلاند (شرق استرالیا) و... و قبائل بومی آمریکای شمالی و جنوبی چون یاهاگان و هوپی سری ماکوزی، گیس، کارائیب، سیو، داکوتا، چینوک، توپی، تاراهومار، تاماناکا، تلینکیت، پاتاگن، بوتوکودس، اینکا، اوژیبو، آتاباسک، و بسیاری از قبائل غیر مسلمان آفریقا و سایر نقاط دیگر دارای عقایدی هستند که نوعی آنیمیسم است. مثلا قبائل یاهاگان به موجودات و نفوس نامرئی مرموزی معتقدند که آنها را کاشبیک می نامند و به موجودات نامرئی دیگری معتقدند که آنها را هانوش می گویند. فوئژیها برای مقابله با ارواح موزیه معمولا شبها مسلح می شوند. سیاهان و قبائل کت دور (آفریقای غربی) جمع می شوند تا با تشریفات خاصی ارواح موذیه را بیرون کنند، گروه کثیری از سیاهان غیر مسلمان افریقا هم اکنون به عنوان حفظ از گزندهای ارواح موذیه و جلب توجه ارواح و نفوس طیبه، خالکوبی ها و تصاویر و نقوشی به صورت طلسمات بر بدن خود نقش می کند. مناسک و آداب و تشریفات آئین آنیمیسم و توتمیسم مختلط و همانند است.
اگر چه تاریخ پیدایش این مذهب کاملا روشن نیست، ولی می توان گفت که آنیمیسم قبل از تدوین تاریخ و پیدایش خط در میان ابتدائی ترین اقوام بشر وجود داشته است. آثار باستانی مکشوف برخی از عقاید این مذهب را نشان می دهد. بنیانگذار آنیمیسم مشخص نیست.

عنصر سحر و جادو در فلسفه آنی میسم
سحر و جادو در آنیمیسم از فتیشیسم گرفته شده است. فلیسین شاله می گوید: انسان می تواند همانطور که روی موجودات روحانی عمل می کند، به وسیله اقوال و حرکات مخصوص در طبیعت نیز تأثیر نماید. این نفوذ اساسی را برقرار می سازد که آن را جادو می نامند. سالومون رایناخ می نویسد: جادو فن و هنر و لشکر کشی جان پرستی است. این نیرو عبارت است از نفوذ کلماتی که با صدای بلند قرائت و یا به صورت آواز خوانده می شود. مثلا می توان بیماری را با فرمول زیر معالجه کرد:
طوطی پرواز کرده است،فاخته پرواز کرده است، بلدرچین پرواز کرده است، بیماری پرواز کرده است. بدویان حوادث را تقلید می کنند و نمایش می دهند.قبل از اقدام به تاخت و تاز آن را جزء به جزء می کنند یا رقصهای جنگی می کنند و معتقدند در اثر این پیروزی به دست می آورند، اگر خشکسالی ایجاد گردد و باران نبارد، طی مراسم مخصوص آب می پاشند و طبیعت را متوجه می کنند که به باران احتیاج دارند و عقیده دارند با این عمل باران می بارد. این اعمال را جادوی تقلیدی می نامند. تصویر دشمن را زخمی یا پاره می کنند و تصور می نمایند صاحب عکس را زخمی کرده و از میان برده اند. این کار را جادوی عاطفی می نامند.
بعضی اشیاء مانند دعا، طلسم و درخت کولکن دارای نیروی جادو است. بدبختی را دور می سازد و یا خوشبختی به وجود می آورد.
جادو دو قسم است:
یک نوع آن است که رؤسا و روحانیون عمل می کنند، آن را جادوی نیکو می نامند. نوع دیگر جادوی شر است که جادوگران بی رحم عمل می کنند. جادوگران موجب بیماری و مرگ می گردند و بدون اینکه متوجه باشند، مرتکب جنایت مهمی می گردند. جادوگر دشمن خطرناک جامعه است؛ بایستی همیشه ضد او رفتار کرد. اسرار زندگی را از او مکتوم داشت. پشم و مو و مدفوع و آنچه را که مربوط به بدن انسان است، پنهان کرد. برای باطل ساختن عمل جادو نماینده مذهبی ضد جادو بکار می برد. به وسیله آزمایشی که آن را اوردالی می نامند، خوب از بد تشخیص داده می شود. در آفریقای استوائی به متهم سم خورانده می شود و در صورتی که مقصر نباشد، سم وی را نمی کشد.

آثار و نتایج آنی میسم
فلیسین شاله می گوید: رسم و نقاشی ها و قلم زنی ها که در غارهای فرانسه و شمال اسپانیا به دست آمده، ثابت می کند که ساکنین ما قبل تاریخ این نواحی، دینی نزدیک به کیش توتم و جان پرستی داشته اند. و این غارها معابد و مکانهای مقدس آنان را تشکیل می دهد. آثار مذکور در انتهای غار قرار گرفته و مانند نقاشی مذهبی امروز سیاهان استرالیا در جدار پوشیده از صخره که جایگاه تابوها است، رسم شده است و نزدیک شدن به آنها برای زنان و آنان که محرم اسرار نیستند، ممنوع است. این کارهای هنری برای آرایش و زینت نیست؛ بلکه اعمال جادو است. با رسم و نقاشی و قلم زنی اشکال حیوانات، مانند فیل سنگی و گوزن و گاو وحشی و اسب، بدوی تصور می کند عملی بر روی آنها انجام داده است. بدوی حیوانات را زخمی رسم می کند، برای اینکه به آسانی بتواند بر آنها دست یابد. البته این عمل مخصوص جنس نر است؛ زیرا جنس ماده نسل و نژاد آینده را تأمین می کند و بایستی محترم بماند. در غارهای توک دو دوبر یک جفت گاو وحشی که در روی خاک رس قلم زنی شده است، کشف کرده اند که شصت سانتیمتری درازی دارد. در جلو ماده و در عقب نر روی پنجه های عقب نیمه ایستاده است. پسران کنت بگوئن که کاشفین امور ما قبل تاریخ هستند، در این غارها آثاری از رقاصان و رقاصگان یافته اند که بیست تا بیست و پنج هزار سال در خاک رس ثابت مانده است. رقص ها، آوزها، موسیقی ها، اعمال جادو و بعضی از جواهرات بایستی قاعدتا طلم باشد. زیور و زینت آلات و شکاف ها و برش ها و قطع اعضأ و خالکوبی از علائم مربوط به توتم است که برای تشخیص طایفه و قبیله بکار می رود. جان پرستی فرضیات اولیه مطالعات جهان شناسی رابه انسان عرضه می دارد. بدویان سابق و لاحق را تشویق می کند تا به بررسی طبیعت بپردازند. طبق عقاید خودشان ارواح شبیه بخود را زیاد سازند و روح انسانی را از خوی حیوانی خود خارج نمایند.جادوی جان پرستی پایه و اساس و نقاشی و قلم زنی و رقص و موسیقی است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در تمام امور هنری جهان نفوذ می کند. به طوری که هنرهای اولیه از جادو ناشی می گردد و سپس با ادیان تحول می پذیرد.

منابع

  • عبدالله مبلغى آبادانى- تاريخ اديان و مذاهب جهان- جلد اول- بخش مذاهب ابتدایی
  • حسين توفيقى- آشنايى با اديان بزرگ- بخش ادیان ابتدایی

کلید واژه ها

ادیان فرهنگ غربی آنیمیسم قبایل آداب و رسوم جامعه شناسی آفریقا نظریه اعتقاد

مطالب مرتبط

تحولات نو و جدید در ادیان آفریقایی مرگ و زندگی پس از مرگ در اعتقادات دینی مردم آفریقا (مراسم مرگ) اشخاص مقدس در باورها و عقاید مردم آفریقا (آداب و رسوم) مرگ و زندگی پس از مرگ در اعتقادات دینی مردم آفریقا (سرنوشت) باورهای مذهبی مردم آفریقا (از لحاظ مفاهیم شر، اخلاقیات و عدالت) عقاید دینی مردم آفریقا (ارواح و موجودات روحانی) نقش موجودات روحانی در عقاید دینی مردم آفریقا (مردگان)

اطلاعات بیشتر

آئین فتیشیسم یا روح پرستی اصول و ارکان مذهب توتمیسم ارکان، مراسم و دیگر مسائل توتم پرستی

ابزار ها