جستجو

تجسم اعمال (خوردن مال یتیم)

اموال یتیم

مفسرین قرآنی در بحث تجسم اعمال و تمثل رفتار انسانها در روز قیامت به آیه ای از قرآن اشاره می کنند که درباره گروهى است، که کودکان پسر و دختر را از سهم ترکه پدران و مادران خود بى بهره نموده، و به طریقى اموال آنان را حیف و میل کنند، هرگز مپندارند که بر اموال کودکان بدون مزاحمت دست یافته، و یتیمان از برادر و خواهر خود را تیره بخت و دچار فقر نموده اند، و اموال آنان را به طور گوارا خورده اند. بلکه در حقیقت آتشى است، که به درون خود فرو برده، و هنگام رستاخیز نیز سیرت آن زیاده ظهور می نماید، به صورت شعله هاى آتشین از درون خیانتکاران زبانه مى کشد، و هرگز فرو نخواهد نشست. «إن الذین یأکلون أموال الیتامى ظلما إنما یأکلون فی بطونهم نارا؛ کسانى که اموال یتیمان را به ناحق تصرف می کنند در حقیقت آتش خورده اند.» (نساء/ 10)
این آتشى که این گروه مى خورند چیست؟ آیا همان چیزهاى حرامى است که به قدرت خداوندى در روز قیامت به آتشى سوزان تبدیل مى شود؟ یا مراد آلام نفسانى است و در نتیجه آلام جسمانى است که به سبب ظلم در حق یتیمان گریبانگیرشان شده است؟ یا انحرافات اجتماعى است که بعدها تمدنشان را به کام خود خواهد کشید و دیر یا زود هر چه ساخته اند ویران خواهد ساخت؟ مهم این است که آن، آتش دنیا و سعیر آخرت است و این خود رادع و مانعى است در برابر کسانى که مى خواهند به اموال یتیمان تطاول ورزند. از آیه استفاده می شود عمل نیک و بد در روان انسان ذخیره و انباشته شده، و بر حسب اقتضاء رو بر شد خواهد گذارد، و نمونه اى از آثار نیک و بد آن در این جهان آشکار می شود، و سیرت و رشد حقیقى آن هنگام رستاخیز است که به صورت نعمت و یا نقمت و کیفر خواهد در آمد.
نظیر این تعبیر در سراسر قرآن مجید، تنها در یک مورد دیگر دیده می شود و آن درباره کسانى است که با کتمان حقایق و تحریف آیات الهى، منافعى به دست مى آورند که درباره آنها نیز مى فرماید: «إن الذین یکتمون ما أنزل الله من الکتاب و یشترون به ثمنا قلیلا أولئک ما یأکلون فی بطونهم إلا النار؛ کسانى که آیات خدا را کتمان مى کنند و به وسیله آن درآمد ناچیزى فراهم مى نمایند آنها جز آتش چیزى نمى خورند.» (بقره/ 174) آنها عاقبت به آتشى افروخته درون خواهند شد «و سیصلون سعیرا» (نساء/ 10) "سیصلى" در اصل از ماده ی "صلى" (بر وزن درد) به معنى داخل شدن در آتش و سوختن است و "سعیر" به معنى آتش شعله ور است. در این جمله، قرآن مى گوید: علاوه بر اینکه آنها در همین جهان در واقع آتش می خورند، به زودى در جهان دیگر داخل در آتش برافروخته اى می شوند که آنها را به شدت می سوزاند. از این آیه استفاده می شود که اعمال ما علاوه بر چهره ظاهرى خود، یک چهره واقعى نیز دارد که در این جهان از نظر ما پنهان است، اما این چهره هاى درونى، در جهان دیگر ظاهر می شوند و مسئله تجسم اعمال را تشکیل می دهند. قرآن در این آیه مى گوید: آنها که مال یتیم مى خورند گرچه چهره ظاهرى عملشان بهره گیرى از غذاهاى لذیذ و رنگین است، اما چهره واقعى این غذاها آتش سوزان است، و همین چهره است که در قیامت آشکار می شود.

چهره باطنى اعمال ما

چهره واقعى عمل همیشه تناسب خاصى با کیفیت ظاهرى این عمل دارد، همان گونه که خوردن مال یتیم و غصب حقوق او، قلب او را مى سوزاند و روح او را آزار مى دهد چهره واقعى این عمل آتش سوزان است. توجه به این موضوع (چهره هاى واقعى اعمال) براى کسانى که ایمان به این حقایق دارند بهترین مانع از انجام کارهاى خلاف است، آیا کسى پیدا می شود که با دست خود پاره هاى آتش را برداشته و در میان دهان بگذارد و ببلعد؟ همچنین افراد با ایمان ممکن نیست مال یتیم را به ناحق بخورند و اگر مى بینیم مردان خدا حتى فکر معصیت به خود راه نمی داند یک دلیل آن، همین بوده که آنها بر اثر قدرت علم و ایمان و پرورشهاى اخلاقى چهره هاى واقعى اعمال را مى دیدند و هرگز فکر انجام کار بد را نمى کردند. یک کودک نادان و بى اطلاع ممکن است مجذوب جلوه زیباى یک شعله آتش سوزان شود و دست در آن فرو برد، اما یک انسان فهمیده که سوزندگى آتش را بارها آزموده است کجا ممکن است حتى چنین خیالى بکند؟ احادیث و روایات در نکوهش تجاوز به اموال یتیمان بسیار زیاد و تکان دهنده است و حتى کمترین تعدى به اموال یتیمان مشمول این حکم معرفى شده: در حدیثى از امام باقر یا امام صادق (ع) نقل شده که کسى سؤال کرد این مجازات آتش درباره چه مقدار از غصب مال یتیم است؟ فرمود: "در برابر دو درهم!"

ثروت اندوزی و در آتش بودن آنها

نمونه دیگر چشیدن عذاب آتش آن است که انسان در دنیا مالی بیندوزد و از انفاق های لازم سر باز زند: «یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم هذا ما کنزتم لأنفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون؛ وقتی صورت، پهلو و پشت هایشان را داغ کردند به آنان می گویند بچشید آنچه را برای خود گنج و ذخیره کردید.» (توبه/ 35) بدیهی است انسان عذاب را می چشد، نه پول و گنج را. فعل امر در جمله ی "فذوقوا ما کنتم تکنزون"، امر تکوینى است یعنى فرشتگان عقوبت را اجرا می نمایند ذوق به معناى چشیدن و درک درد گداختگى و سوز و گداز است و حس درد و ادراک الم را همه اعضاء و جوارح دارند. از آیه چند امر می توان استفاده نمود:
1- سیم و زر در اثر اینکه زمینه فعل اختیارى و وسیله خیانت سرمایه داران بوده در عالم دیگر نیز وسیله عقوبت آنان خواهند بود هم چنانکه بر حسب آیه «إنکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم؛ بت پرستان و بتهاى آنها که پرستش مى نمودند وسیله برافروختن آتش دوزخ خواهند بود.» (انبیاء/ 98)
2- گداختگى سیم و زر سیرت ذخیره و پنهان داشتن آنهاست که در دنیا بینوایان از فقر و حرمان در سوز و گداز به سر برده اند.
3- پنهان داشتن سیم و زر در دنیا اندک زمانى بوده ولى اثر نکبت بار آن گناه و جنایت چه در باره بینوایان و چه در اجتماع ادامه داشته در قیامت نیز سیرت آن خیانت به صورت عقوبت همیشگى خواهد درآمد جز اینکه درباره اهل ایمان دوام شقاوت و خلود در عقوبت نخواهد بود.
4- نظر به این که علاقه به سیم و زر اعماق قلب سرمایه داران ستمگر را فرا گرفته بوده و ضرر اجتماع و سوز و گداز بینوایان را نادیده می گرفته اند در قیامت نیز سیرت این شقاوت و خودپرستى آن است که سیم و زر گداخته شده به پیشانى و جوارح آنان نهاده که زیاده نشانه مذلت و خوارى آنان گردد.
این آیه بار دیگر این حقیقت را تاکید مى کند که اعمال انسانها از بین نمى روند و هم چنان باقى مى مانند و همانها هستند که در جهان دیگر برابر انسان مجسم مى شوند و مایه سرور و شادى و یا رنج و عذاب او مى گردند.
در اینکه در آیه فوق چرا از میان تمام اعضاء بدن تنها "پیشانى" و "پشت" و "پهلو" ذکر شده در میان مفسران گفتگو است، ولى از ابوذر چنین نقل شده است که او مى گفت: «این به خاطر آن است که حرارت سوزان در فضایى که در پشت این سه نقطه قرار دارد نفوذ مى کند و تمام وجود آنها را فرا مى گیرد (حتى یتردد الحرفى اجوافهم).» و نیز گفته شده این به خاطر آن است که با این سه عضو در مقابل محرومان عکس العمل نشان مى دادند. گاهى صورت را در هم مى کشیدند، و زمانى به علامت بى اعتنایى از روبرو شدن با آنها خود دارى مى کردند و منحرف مى شدند و گاهى به آنان پشت مى نمودند لذا این سه نقطه از بدن آنها را با اندوخته هاى زر و سیمشان داغ مى کنند!
در پایان این بحث مناسب است به یک نکته ادبى که در آیه موجود است نیز اشاره کنیم و آن اینکه در آیه مى خوانیم: "یوم یحمى علیها" یعنى در آن روز آتش به روى سکه ها ریخته مى شود تا داغ و سوزان گردند، در حالى که معمولا در این گونه موارد کلمه ی "على" به کار برده نمى شود، بلکه فى المثل گفته مى شود: "یحمى الحدید" آهن را داغ مى کنند. این تغییر عبارت شاید به خاطر این باشد که اشاره به سوزندگى فوق العاده سکه ها شود، چون اگر سکه اى را در آتش بیفکنند آن قدر داغ و سوزان نمى شود که اگر آن را به زیر آتش کنند و آتش به روى آن بریزند، قرآن نمى گوید سکه ها را در آتش مى گذارند بلکه مى گوید آنها را در زیر آتش قرار مى دهند تا خوب گداخته و سوزان شود و این تعبیر زنده است که شدت مجازات اینگونه ثروت اندوزان سنگدل را بازگو مى کند.

صورت خود را با اعمال خود سرخ نگه می دارند

در جائی دیگر خداوند مقایسه اى انجام می دهد بین اهل عذاب در قیامت و بین ایمنان از آن عذاب، یعنى بین اهل ضلالت و اهل هدایت، مى فرماید: «أ فمن یتقی بوجهه سوء العذاب یوم القیامة؛ آیا کسى که با صورت خود عذاب دردناک الهى را دور مى سازد همانند کسى است که در آن روز در نهایت امنیت به سر مى برد و هرگز آتش دوزخ به او نمى رسد؟!» (زمر/ 24) نکته اى که توجه به آن در اینجا ضرورت دارد، این است که مى گوید: "با صورت خود عذاب را از خویش مى راند" این تعبیر به خاطر آن است که "وجه" (صورت) اشرف اعضاى انسان است، و حواس مهم انسان (چشم و گوش و بینى و زبان) در آن قرار گرفته، و اصولا شناسایى انسانها از طریق صورت انجام مى گیرد، و روى این جهات هنگامى که خطرى متوجه آن مى شود دست و بازو و سایر اعضاى پیکر خود را سپر در مقابل آن قرار مى دهند تا خطر را دور سازند.
اما حال ظالمان دوزخى در آن روز به گونه اى است که باید با صورت از خود دفاع کنند، چرا که دست و پاى آنها در غل و زنجیر است، چنان که در آیه 8 سوره یس مى خوانیم: «ما در گردن آنها غلهایى قرار دادیم (که دستهایشان نیز در وسط آن قرار دارد) این غلها تا چانه هایشان ادامه دارد لذا سرهاى آنها به بالا نگاه داشته شده است.» بعضى نیز گفته اند این تعبیر به خاطر آن است که آنها را به صورت در آتش مى افکنند، لذا نخستین عضوى از آنها که به آتش مى رسد همان صورت است چنان که در آیه 90 سوره نمل آمده: «من جاء بالسیئة فکبت وجوههم فی النار؛ کسانى که کار بدى انجام دهند به رو در آتش افکنده مى شوند.» گاه نیز گفته شده است که این تعبیر تنها کنایه از عدم توانایى آنها بر دفاع از خویشتن در مقابل آتش دوزخ است. این تفسیرهاى سه گانه منافاتى با هم ندارند و ممکن است در مفهوم آیه جمع باشند.
سپس در پایان آیه مى افزاید: «و قیل للظالمین ذوقوا ما کنتم تکسبون؛ در آن روز به ظالمان گفته مى شود: بچشید آنچه را به دست مى آوردید.» (زمر/ 24) آرى فرشتگان عذاب این واقعیت دردناک را براى آنها بیان مى کنند که اینها همان اعمال شما است که در کنار شما قرار گرفته، و آزارتان مى دهد، و این بیان خود شکنجه روحى دیگرى براى آنها است. قابل توجه اینکه نمى گوید کیفر اعمالتان را بچشید، بلکه مى گوید: اعمالتان را بچشید، و این خود شاهد دیگرى بر مساله "تجسم اعمال" است.

منابع

  • ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏3 ص 281، جلد ‏7 ص 402، جلد ‏19 ص 436
  • سيد محمدحسين‏ حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد ‏3 ص 354، جلد ‏7 ص 528
  • سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏17 صفحه 391

کلید واژه ها

حرام خواری مال نتیجه اعمال قیامت دوزخ عذاب الهی قرآن

مطالب مرتبط

سرنوشت گناهکار در نگاه قرآن عوامل ورود در جهنم (گناه کفر و عناد) عوامل ورود در جهنم (شرک و بت‌ پرستی) عوامل ورود در جهنم (فتنه‌گری در تاریخ اسلام) عوامل ورود در جهنم (استهزای ارزش‌ها) عوامل ورود در جهنم (خوردن مال یتیم) عوامل ورود در جهنم (تکبر)

اطلاعات بیشتر

حیات سه گانه انسان و تأثر زندگی متأخر از زندگی متقدم تجسم اعمال (عمل صالح) تجسم اعمال در روایات تجسم اعمال (محاسبه نفس) تجسم اعمال انسان از نظر قرآن نتیجه ثروت اندوزی

ابزار ها