جستجو

اسلام آيين صلح و صفا

خداوند کریم در قرآن کریم آیه 208 سوره بقره همه مؤمنان را مورد خطاب ساخته، می‏فرماید: «یا أیها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة؛ اى کسانى که ایمان آورده‏ اید! همگى در صلح و آشتى درآئید». سلم و سلام، در لغت به معنى صلح و آرامش است و بعضى آن را به معنى اطاعت تفسیر کرده ‏اند، و این آیه همه افراد باایمان را به صلح و سلام و تسلیم بودن در برابر فرمان خدا دعوت میکند. از مفهوم این آیه چنین استفاده می‏شود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان امکان‏پذیر است، و تنها به اتکاء قوانین مادى هرگز جنگ و ناامنى و اضطراب از دنیا برچیده نخواهد شد، زیرا عالم ماده و علاقه به آن، همواره سرچشمه کشمکشها و تصادمها است، و اگر نیروى معنوى ایمان، آدمى را کنترل نکند، صلح غیرممکن است. بلکه میتوان گفت از دعوت عمومى این آیه، که همه مؤمنان را بدون استثناء از هر زبان و نژاد و منطقه جغرافیایى و قشر اجتماعى، به صلح و صفا دعوت میکند، استفاده می‏شود که در پرتو ایمان به خدا، تشکیل حکومت واحد جهانى که صلح در سایه آن همه جا آشکار گردد امکان‏پذیر است.
اصولا در مقابل عوامل پراکندگى (زبان و نژاد و...) یک حلقه محکم اتصال در میان قلوب بشر لازم است، و این حلقه اتصال تنها ایمان به خداست که مافوق این اختلافات است. ایمان به خدا، و تسلیم در برابر فرمان او، نقطه وحدت جامعه انسانیت، و رمز ارتباط اقوام و ملتها است، و نمونه جالبى از آن را در مراسم حج میتوان مشاهده کرد که چگونه انسانهایى با رنگهاى مختلف، از نژادهاى متفاوت و داراى زبان و قومیت و منطقه جغرافیایى ناهماهنگ، همگى برادروار در کنار هم قرار گرفته و در آن مراسم بزرگ روحانى شرکت دارند، و در نهایت صلح و صفا به هم مینگرند، و اگر آن را با نظامى که بر کشورهاى فاقد ایمان به خدا حاکم است که چگونه ناامنى از نظر جان و مال و عرض و ناموس، حاکم میباشد، مقایسه کنیم، تفاوت میان جوامع باایمان و بى ایمان از نظر سلم و صلح و سلام و آرامش، روشن میشود.

اسلام دین صلح یا جنگ؟
این مطلب معقول نیست که بگوییم یک دین یا یک سیستم (هر چه می‏خواهید اسمش را بگذارید) اگر قانون جنگ را مجاز می‏داند معنایش این است که (آن را) در تمام شرایط (لازم می‏داند) و در هیچ شرایطی صلح و به اصطلاح‏ همزیستی یعنی متارکه جنگ را جایز نمی‏داند، کما اینکه نقطه مقابلش هم‏ غلط است که یک کسی بگوید اساسا ما دشمن جنگ هستیم به طور کلی و طرفدار صلح هستیم به طور کلی. ای بسا جنگها که مقدمه صلح کاملتر است وای بسا صلحها که زمینه را برای یک جنگ پیروزمندانه، بهتر فراهم می‏کند.
اسلام نه صلح را به معنی یک اصل ثابت می‏پذیرد که در همه‏ شرایط (باید) صلح و ترک مخاصمه (حاکم باشد) و نه در همه شرایط جنگ‏ را می‏پذیرد و می‏گوید همه جا جنگ. صلح و جنگ در همه جا تابع شرایط است‏، یعنی تابع آن اثری است که از آن گرفته می‏شود. مسلمین چه در زمان‏ پیغمبر، چه در زمان حضرت امیر، چه در زمان امام حسن و امام حسین، چه‏ در زمان ائمه دیگر، و چه در زمان ما، در همه جا باید دنبال هدف خودشان‏ باشند، هدفشان اسلام و حقوق مسلمین است، باید ببینند که در مجموع شرائط و اوضاع حاضر، اگر با مبارزه و مقاتله بهتر به هدفشان می‏رسند، آن راه‏ را پیش بگیرند، و اگر احیانا تشخیص می‏دهند که با ترک مخاصمه بهتر به‏ هدفشان می‏رسند، آن راه را پیش بگیرند. اصلا این مسئله که جنگ یا صلح؟ هیچکدامش درست نیست. هر کدام مربوط به شرائط خودش است.

منابع

  • ناصر مکارم شیرازی- تفسير نمونه- ج‏ 2 صفحه 85 و 82
  • مرتضی مطهری- سیری در سیره ائمه اطهار- صفحه 75-74 و 70

کلید واژه ها

اسلام صلح انسان ایمان خدا جامعه اسلامی قرآن

مطالب مرتبط

تفاوت دین اسلام و مسیحیت در موضوع ایمان آثار ایمان در دنیا رابطه ایمان با انفاق در تعالیم دینی اصالت همزیستی مسالمت آمیز با پیروان ادیان الهی در اسلام مشارکت جنیان در شریعت اسلام نقد و بررسی تعریف استون از دین جامعیت حقوق و احکام دینی نسبت به شئون دنیوی و اخروی

اطلاعات بیشتر

نسبت دین اسلام با مقتضیات زمان

ابزار ها